اظهارات مسافراني كه در اين مسير 15ساعت سرگردان بودهاند نشان ميدهد قطار باري بهطور كامل واژگون شده و حتي چند تانكر آن هم به دره سقوط كرده است.اين حادثه كه به گفته مديركل مديريت بحران استان لرستان شامگاه چهارشنبه در نزديكي ايستگاه دورود رخ داد باعث مسدودشدن مسير و متوقف شدن 4قطار مسافربري در ايستگاه شد.
با وجود اينكه اين مقام مسئول در گفتوگو با خبرگزاريها از انتقال سريع مسافران با 30دستگاه اتوبوس خبر داده بود، اظهارات مسافران در راهمانده نشان ميدهد نهتنها اتوبوسي برايشان فرستاده نشده بلكه كمترين امكانات مثل آب و سرويس بهداشتي نيز در اختيارشان نبوده است.
يكي از مسافران كه زني جوان است در گفتوگو با همشهري از ساعتها سرگرداني خود و بقيه مسافران در اين مسير گفت: «حدود ساعت 8:30 شب چهارشنبه، 26شهريور از اهواز به سمت تهران راه افتاديم اما 2ساعت بعد قطار توقف كرد. فكر كرديم قطار مشكلي پيدا كرده و تا چند دقيقه ديگر به راهش ادامه ميدهد و با همين تصور خوابيديم اما ساعت 7صبح وقتي بيدار شديم درست همانجايي بوديم كه ساعت 10:30شب قطار توقف كرده بود. يعني قطار حدود 9ساعت در همانجا متوقف بود و اين در حالي بود كه ما فكر ميكرديم بهزودي به مقصد ميرسيم.
وقتي به رئيس قطار اعتراض كرديم، گفت كمي جلوتر يك قطار باري از مسير خارج شده و بايد تا باز شدن راه صبر كنيم. جايي كه قطار ايستاده بود بين كوههاي بلند قرار داشت. نه جادهاي داشت و نه امكاناتي. در اين مدت هيچ امكاناتي به ما ارائه نكردند. وقتي گفتيم براي رسيدن به مقصد عجله داريم گفتند اينجا جاده و ماشين ندارد و اگر خيلي عجله داريد بايد با الاغ برويد كه اين حرفشان خيلي توهين آميز بود. حتي رئيس قطار گفت ممكن است باز شدن راه تا 5روز هم طول بكشد. اين در حالي بود كه در بين مسافران بچههاي كوچك يا افراد مسن حضور داشتند و تحمل اين شرايط برايشان سخت بود. حتي چند ساعت بعد آب قطار هم قطع و شرايط سختتر شد.»
اين زن ادامه داد: «ما تا ساعت 13روز بعد در آنجا بوديم تا اينكه سرانجام قطار حركت كرد و در بين راه به ايستگاه بيشه رسيديم؛ همانجايي كه قطار باري از ريل خارج شده بود. صحنه عجيبي بود. با چشمان خودم ديدم كه 3واگن باري واژگون شده و حدود 5تانكر هم به دره سقوط كرده بود. وقتي قطار به مسيرش ادامه داد همه گرسنه و تشنه بوديم. در اين مدت فقط نفري يك تن ماهي و يك نان به ما دادند و از دستشويي هم محروم بوديم تا اينكه ساعت 12شب با حدود 15ساعت تأخير به تهران رسيديم.»
اين زن درباره مشكلاتي كه در طول مسير گريبان او و ديگر مسافران را گرفته بود، ميگويد: «در اين مدت مشكلات زيادي برايمان پيش آمد. مثلا دختر دانشجويي همسفرم بود كه بايد به خوابگاه ميرفت و نگران بود كه اگر دير برسد بايد شب را در خيابان بگذراند. بهجز او دانشجوي ديگري هم در كوپه مان بود كه كارت ورود به جلسه امتحان چند دانشجوي ديگر نزد او بود و نگران بود كه دوستانش نتوانند در آزمون شركت كنند.»
اين مسافر با گلايه از مسئولان راهآهن ادامه داد: «وقتي در خبرها خواندم كه مسئولان راهآهن گفتهاند 30دستگاه اتوبوس براي مسافران قطارهاي درراه مانده فرستادهاند خندهام گرفت؛ چراكه اين حرف بيشتر شبيه يك شوخي است. من خودم در آنجا بودم و شاهد همه اتفاقات بودم و اصلا اتوبوسي براي انتقال ما فرستاده نشد.»