ساعت 12ظهر روز 21اسفندماه سال91 صداي گريه دختري 3ساله توجه ساكنان ساختماني مسكوني در قلب پايتخت را جلب كرد. گريه او بيامان ادامه داشت و هيچكس نبود او را ساكت كند. وقتي همسايهها سراغ دختر بچه رفتند با صحنه وحشتناكي روبهرو شدند. مادر كودك به نام سمانه به قتل رسيده بود و دختر بچه بالاي سر مادرش گريه ميكرد. در چنين شرايطي همسايهها با پليس تماس گرفتند و از مأموران كمك خواستند.
دقايقي بعدبه دستور بازپرس جنايي پايتخت افسران اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شدند و تحقيقات براي رازگشايي از اين جنايت هولناك كليد خورد. بههمريختگي خانه نشان ميداد عامل اين جنايت با مقتول درگير شده است و از طرفي شواهد حاكي از آن بود كه جواهرات او نيز سرقت شده است.
كارآگاهان آگاهي در جريان تجسسهاي خود به بررسي فرضيههاي مختلف پرداختند و در اين بين به پسر دايي مقتول كه جواني 26ساله به نام رامين بود مظنون شدند. تحقيقات درباره رامين نشان ميداد او اعتياد شديدي به موادمخدر دارد و ممكن است براي تهيه هزينه موادمخدر دست به اين جنايت زده باشد. در چنين شرايطي اين مظنون دستگير شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او خيلي زود اتهامش را پذيرفت و گفت براي سرقت جواهرات، دخترعمهاش را به قتل رسانده است. او گفت اعتياد او را به اين راه كشانده و دوست دارد زودتر قصاص شود.
با تكميل تحقيقات در اينباره پرونده به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و صبح ديروز رامين در برابر 5 قاضي عاليرتبه دادگاه محاكمه شد. از آنجا كه پدر مقتول مجهولالمكان است و دادگاه نتوانسته بود او را كه يكي از اولياي دم است پيدا كند نماينده دادستان اعلام كرد رئيس قوه قضاييه بهعنوان ولي دم درخواست صدور حكم قصاص كرده است. از طرفي دومين ولي دم نيز كه دختر مقتول بود بهدليل صغير بودن، پدرش در جايگاه ايستاد و درخواست صدور حكم قصاص كرد.
در ادامه متهم در جايگاه ايستاد و در دفاع از خودش گفت: روز حادثه كوكائين مصرف كرده بودم و وضعيت طبيعي نداشتم. چون ديگر هيچ پولي برايم باقي نمانده بود سراغ دختر عمهام رفتم تا از او پول بگيرم. وقتي وارد شدم او از من پذيرايي كرد و در همين هنگام چشمم به جواهراتش افتاد. به او گفتم جواهراتت را به من بده اما او مقاومت كرد. من هم كه ميخواستم هر طور شده طلاها را از او بگيرم دستم را روي دهانش گذاشتم و در ادامه گلويش را فشار دادم و او روي زمين افتاد و درنهايت او را با چاقو به قتل رساندم و 3 النگو و يك گوشواره سمانه را دزديدم. آن زمان دختر سمانه در يكي ديگر از اتاقها بازي ميكرد و چيزي نديد.
در پايان اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و از آنجا كه همه شواهد و مدارك ازجمله اعترافات متهم عليه او بود وي را به قصاص و تحمل 10سال حبس محكوم كردند.