اما وقتي كه به دهه60 ميرسيم، بازخواني تاريخ، حالتي ديگر بهخودش ميگيرد؛ حالتي بين غرور و حسرت؛ غرور از اين همه رشادت و همراهي و تمركز براي دفاع از ميهن و حسرت از اينكه چنين انگيزهاي، اگر امكاناتي در حد خودش داشت، جنگ را يكساله فيصله داده بود و تمام. حداقلش اينكه مثل دورههاي قاجار و پهلوي و... حرص نميخوريم كه بيعرضگيها، چه بر سر اين مرز و بوم آورد. جنگ تحميلي 8 ساله عليه ايران، نزديكترين جنگ به نسل امروز است؛ چرا كه هنوز شهدايش دارند ميآيند، مجروحان و شيمياييهايش دارند در روزهاي ما نفس ميكشند و... . اين سالهاي پرغرور، بايد كه بخشي از هويت تاريخي ما و خاطرات مشتركمان بشوند كه تا حدودي نيز شدهاند. دوست داريد با اين سالها، بيشتر آشنا شويد؟ با ما، به ادامه اين مطلب سفر كنيد؛ مسيرهايي را برايتان درنظر گرفتهايم كه با طيكردن آنها ميتوانيد خوب با اين سالها آشنا شويد.
خاطره نوشت ها
مينويسم براي شما
مهمترين ژانر دفاعمقدس را بايد خاطرهنوشتها و خاطرهنگاريها دانست. البته در ابتداي امر، اين كار بهصورت كاملاً ساده و صرفاً بهخاطر بيان حقايق و واقعيتهاي جنگ صورت ميگرفت اما اين خاطرهها، بعدها به همت دفتر ادبيات مقاومت حوزه هنري و نيز چند جاي ديگر، به چيزي فراتر از خاطرهنوشتهاي معمولي تبديل شدهاند. حالا بخشي از اين خاطرهنوشتها، حرفي براي گفتن داشتند و مرزهاي فروش و نوبت چاپ را نيز جابهجا كردند. باليدن اين شاخه را بسياري مديون بزرگاني چون هدايتالله بهبودي و مرتضي سرهنگي، عليرضا كمري و... ميدانند. حالا در همه كتابخانهها و كتابفروشيها، ميتوانيد چند تايي از اين خاطرهنوشتها را پيدا كنيد.
نمونهها: «پايي كه جا ماند»، «نورالدين، پسر ايران»، «دا»، «لشكر خوبان»، «بابانظر»، «من زندهام»،«خاكهاي نرم كوشك» و... .
سينما
سه، دو، يك؛ حماسه
جهان امروز بسيار تحتتأثير تصوير است؛ خاصه رسانههاي تصويري و سينما و چندرسانهايها. به همين واسطه است كه دفاعمقدس وارد حوزه سينما هم شده است. البته ايراد مهم و گاه بجايي كه به بخشي از توليدات اين حوزه ميگيرند، اين است كه گاه از واقعيت به دور بوده و سازندگان آنها، در تلاش براي نشان دادن فضاهايي «رمبو»وار و اكشن و... هستند. اما از انصاف نگذريم، فيلمهاي بسياري هم ساخته شدهاند كه جاي تأمل بسيار دارند. حميد داوودآبادي، جانباز و نويسنده دفاعمقدس حتي معتقد است كه برخي از اين فيلمها، بسيار به واقعيت نزديك شدهاند؛ مثل تصوير كانال «پرواز در شب» با بازي فرجالله سلحشور يا «اخراجيها يك».
نمونهها: «سجاده آتش»، «حماسه مجنون»، «كيميا»، «آژانس شيشهاي»، «سفر به چزابه»، «چ»، «ديدبان»، «مزرعه پدري»، «شيار 143»، «روز سوم» و... .
اينترنت
جنگ در جغرافياي صفر و يك
زمانه، زمانه اينترنت است و اگر كسي ميخواهد در حوزه دفاعمقدس كار ماندگاري كند، واجب است كه نيمنگاهي هم به اين حوزه داشته باشد. خوبي اينترنت در آن است كه هر كسي، در هر كشوري، ميتواند در هر زماني، شما را پيدا كرده و از اطلاعاتي كه داريد استفاده كند. اين، يك امتياز فوقالعاده است. در حوزه دفاعمقدس نيز سايتهاي معتبري در حال فعاليت هستند كه ميتوانيد سري به آنها بزنيد. البته اين معرفيكردن، بهمعناي كاملبودن اين سايتها نيست.
نمونهها: سايت ساجد sajed.ir ، سايت بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس، سايت شاهد، navideshahed. com ، سايت بنيادشهيد، سايت sobh. org، سايت خبرگزاري دفاعمقدس و... .
راهيان نور
تجربههاي طلائيه
هرچقدر كه برايتان تعريف كنند يا خودتان بخوانيد كه كجاها عمليات ميشده و رزمندگان ايراني در چه شرايطي بودهاند، تا نرويد و از نزديك نبينيد نميتوانيد با اين گفتهها، شنيدهها و خواندهها ارتباط برقرار كنيد. كاروانهاي راهيان نور، اساساً براي همين ايجاد شدهاند كه علاقهمندان را به مناطق عملياتي كشور ببرند تا از نزديك با بيشه، دشت، تپه، خاكريز،سرماي استخوان شكن كوههاي غرب، گرما و هواي جنوب و پشهها و مگسهاي بزرگ و جك و جانورهايي كه آن حوالي پيدا ميشوند و در كل، شرايط سخت اين جبههها، آشنا كنند. ضمن اينكه در اين كاروانها، براي شما خاطره هم ميگويند.
نمونهها: مناطق عملياتي شمال غرب كشور شامل بانه و سردشت، غرب كشور شامل پادگان ابوذر و سومار و تنگه مرصاد و مناطق عملياتي جنوب كشور شامل شلمچه، طلائيه، فكه، پادگان دوكوهه، فتحالمبين، اروندكنار، هويزه، مسجد جامع خرمشهر، چزابه و دهلاويه؛ البته مناطق عملياتي جنوب، معروفترند و پرمسافرتر.
فضاها
يادگاريهاي جنگ
در همين تهران خودمان، جاهاي بسياري هستند كه ميتوانيد به آنها سرك بكشيد و از دفاعمقدس، اطلاعات بيشتري بهدست بياوريد. بعضي از اين مكانها، با نيت قبلي شكل گرفته و حالت موزه بهخودشان گرفتهاند، برخي هم آرامگاه شهيدان هستند و لاجرم و ناخودآگاه، به مكاني مقدس تبديل شدهاند. حتي در برخي از اين مكانها، ميتوانيد افرادي را پيدا كنيد كه هنوز دارند نفس ميكشند و ميتوانند براي شما از صفر تا صد جنگ را بگويند.
نمونهها: مزار شهدا و موزه شهدا در بهشتزهرا، موزه صلح در پارك شهر، باغموزه دفاعمقدس، آسايشگاه جانبازان ثارالله، مزار شهداي گمنام نورالشهداي كلكچال، مزار شهداي گمنام كهف الشهداي توچال و... .
كتابخانه ها
گلولهها و كاغذها
كتابخانهها، مكانهايي هستند كه صرفاً در آنها، كتابها زندگي نميكنند بلكه اسناد، روزنامهها، دانشنامهها و... نيز به حيات خودشان ادامه ميدهند. پس وقتي كه به يك كتابخانه كامل ميرويد، ميتوانيد سراغ اسناد و نشريات قديمي و... را هم بگيريد. كتابخانههاي تخصصي دفاعمقدس و مقاومت نيز قرار است چنين كارهايي انجام بدهند؛ يعني طوري كه در آنها بتوانيد هم كتابهايي را كه ميخواهيد پيدا كنيد و بخوانيد و هم اينكه به ديگر اسناد اطلاعاتي روزهاي دفاعمقدس دسترسي داشته باشيد؛ از قبيل وصيتنامه و دستنوشتهها، تصاوير و... . تهران از اين كتابخانههاي تخصصي دفاعمقدس زياد دارد و حسابي به كارتان ميآيد. با توجه به گرانشدن كتاب، اين مكانها گزينه خوبي هستند براي امانت گرفتن كتابها.
نمونهها: كتابخانه تخصصي دفاعمقدس باغموزه دفاعمقدس، كتابخانه تخصصي دفاعمقدس بنياد شهيد واقع در خيابان ملكالشعراي بهار، كتابخانه جنگ حوزه هنري، كتابخانه تخصصي دفاعمقدس پژوهشگاه علوم و معارف دفاعمقدس در خيابان بهشتي و... .
سربها و احساسها
8سال دفاعمقدس از دريچه احساسات شاعران و نويسندگان
آگاهي از آنچه در روزهاي دفاعمقدس بر رزمندگان ايراني و مردم ما رفته است، تنها منحصر به اين راههايي كه گفتيم نيستند. ميتوانيد از راههاي ديگري هم به اين شناخت نايل شويد؛ ازجمله مطالعه شعرها و داستانهاي اين حوزه. بودهاند شاعران و نويسندگاني كه حماسههاي اين 8 سال را به شعر و داستان و قطعه ادبي و هر آنچه بارقهاي از ادبيات در آن هويداست، در آوردهاند. ميتوانيد با مطالعه اين شعرها و داستانها نيز از نظر احساسي، با اين سالها ارتباط بگيريد. از اين گروه ميتوان به آثار قيصر امينپور، سيدحسن حسيني، عليرضا قزوه، سلمان هراتي، حسين اسرافيلي و... اشاره كرد. از بين آثار داستاني هم ميشود به «جنگ دوست داشتني» سعيد تاجيك، «سفر به گراي 270درجه» احمد دهقان و... اشاره كرد.
صداي شهيد روي تصاوير
مستندهاي روايت فتح، تصويري ناب و اصيل از دفاعمقدس هستند
از مهمترين شيوههاي اطلاعرساني درباره دفاعمقدس، ساخت مستند است. در اين حوزه هم كارهاي مختلفي انجام شده است اما بيشك هيچ كدام به پاي روايت فتح سيدمرتضي آويني نميرسد. روايت فتح، حالا براي خودش برندي شده است در حوزه كارهاي دفاعمقدس. اين مجموعه، توسط گروه تلويزيوني جهاد ساخته شده است و از همان نخستين سالهاي دفاعمقدس، شروع بهكار كرده و تصويرهاي بسيار نابي را براي هميشه ذخيره كرده است. از شبكه يك هم پخش ميشده. رويكرد كلياش هم بررسي اتفاقات جبهه و مصاحبه با رزمندگان و حضور در دل جبههها بوده است و در كل 5مجموعه دارد. خوشبختانه ميتوانيد اين مجموعهها را از طريق اينترنت دانلود كنيد. بهترين گزينه هم سايت www. aviny. com است.