به گزارش مهر، در راستای برگزاری سلسله نشستهای فرهنگی هفته دفاع مقدس نشست سینمای دفاع مقدس با حضور احمدرضا درویش کارگردان سینما عصر اول مهرماه در انتشارات علمی فرهنگی برگزار شد.
احمدرضا درویش در ابتدای این نشست با اشاره به جایگاه سینمای دفاع مقدس که آغازگر آن همزمان با تجربه 8 سال دفاع مقدس بود، گفت: بعد از گذشت سال ها از پایان دفاع مقدس تغییراتی در تعریف سینمای دفاع مقدس بوجود آمده و بحث سینمای دفاع مقدس به سمت مقاومت هم پیش رفته و این نشاندهنده این است که مفاهیم کلی تری علاوه بر تجربه هشت سال جنگ عراق علیه ایران در سینمای دفاع مقدس بسط پیدا کرده است.
وی ادامه داد: ساختن فیلم و گرایش به تولید فیلم های جنگی در سینمای ایران مربوط به تاریخ جنگ عراق و ایران است و تنها به این مساله ختم می شود، این در حالی است که روزی یکی از دوستان من که همه او را می شناسید و نمی توانم نام او را بگویم به من گفت چقدر خوب است که این تلاشی که در عرصه تولید فیلم با موضوع دفاع مقدس در سینمای ایران شکل گرفته به تجربههای دیگری از تاریخ ما در سینما نیز بسط پیدا کند. ایران طی 300 سال گذشته درگیر جنگ های مختلفی بوده که با به تصویر کشیدن این جنگ ها می توان تفاوت جنگ عراق و ایران را با جنگهای قبلی نشان داد.
کارگردان فیلم سینمایی «دوئل» با اشاره به اینکه من جزو نسلی هستم که بخش عمده تجربیات اجتماعی و هویتی من در عرصه انقلاب و جنگ شکل گرفت، توضیح داد: من در دوران جنگ مدت زیادی در ستاد تبلیغات فعالیت میکردم و با توجه به اینکه پیش از شروع جنگ به عکاسی علاقهمند بودم به فیلمبرداری نیز گرایش پیدا کردم و در همان دوران وارد جنگ شدم. با طولانیتر شدن جنگ عراق و ایران تجربیات مان نسبت به همه مسائل جنگ بیشتر و بیشتر شد به گونه ای که بعد از پایان جنگ تحت تاثیر جنگ عراق و ایران آثاری را تولید کردیم و فیلمسازی جنگ را از این طریق ادامه داده و اثرات جنگ روی فیلمهای من عینیت پیدا کرد.
وی بیان کرد: من خودم را خیلی فیلمساز سینمای جنگ نمی دانم و آثار اجتماعی و تاریخی ساخته ام. این نسل که در فضای جنگ خود را پیدا کرده است مدیون وقوع جنگ است؛ چراکه مهمترین تاثیر جنگ این است که بسیاری از موضوعات اجتماعی و سیاسی و آثار و آسیبهای جنگ در فیلمها هم به خوبی نشان داده شود.
درویش با اشاره به اینکه تا فتح خرمشهر یک بسیجی بوده و از آن به بعد تصمیم گرفته که در ستاد تبلیغات فعالیت کند، ادامه داد: آن زمان یکی از دوستانم که همه او را می شناسند و نمی توانم نامش را بگویم از من خواست تا در کنار حضورم در جبهه کار هنری هم انجام دهم. من این نصیحت آن دوست را اجرا کردم و این مساله را با جدیت ادامه دادم. البته این دوست تا امروز نه تنها کارهای من بلکه کارهای بسیاری دیگر از افراد را در حوزه های مختلف سینما، کتاب و شعر دنبال می کند.
این کارگردان با اشاره به فیلم سینمایی «دوئل» بیان کرد: «دوئل» آخرین ساخته من در عرصه جنگ بود که در سال 83 اکران شد، از آن به بعد هم درگیر ساخت فیلم سینمایی «رستاخیز» شدم.
وی با اشاره به دلیل شکل گیری فیلم سینمایی «کیمیا» گفت: در روزهای ابتدایی جنگ زمانی که ما به آبادان و کارون رفته بودیم پل کارون به دلیل وجود اجساد و ماشین هایی که آتش گرفته بودند مسدود شده بود، آن زمان تنها صدای تیراندازی و فریاد و شیون هایی به دلیل کشته شدن افراد به گوش می رسید در این میان صدای شیونی من را به سمت خود کشاند، دیدم تعدادی خانم عرب با چادرهایشان دیوار دایرهای شکلی را درست کرده بودند که یک خانم در میان آن در حال وضع حمل بود. در واقع در این لحظه یک طرف همه در حال شهید شدن بودند و یک طرف یک نفر داشت متولد می شد، این صحنه همیشه همراه من بود و تحت تاثیر این صحنه فیلم سینمایی کیمیا را ساختم.
درویش ادامه داد: کار ما در سینما سخت، اما لذت بخش است. مگر می شود یک ترانه اثرگذار و ماندگاری شکل گیرد و روی سازنده آن اثر نگذارد. آنچه که امروز باعث سطحی نگری و ابتذال در آثار هنری شده می تواند دلایل مختلفی داشته باشد به عنوان مثال طرف کار هنری می کند، اما روز به روز به وزنش اضافه می شود. بخاطر دارم که هنگام ساخت فیلم «دوئل» چند روزی را برای مراسم ختم یکی از دوستان به تهران آمدم. علی معلم من را در این مراسم دید و گفت چقدر سیاه و لاغر شده ای و من گفتم برای ساخت «دوئل» پوستم دارد کنده می شود. منظور منت این نیست که «دوئل» یک فیلم ماندگار است، اما من از تجربه ساخت این فیلم لذت بردم. از نظر من این فیلم یک مکاشفه برای من و برای سینمای ایران است.
وی ادامه داد: زمانی که می خواستم صدابرداری این فیلم را به صورت دالبی انجام دهم همه به ما میخندیدند؛ چراکه اکثر سینماها چنین سیستمی را نداشتند اما زندهیاد مسعود بهنام در این زمینه همراهی کرد. آن زمان بسیاری از سینماها آنالوگ بودند و کمتر سینمایی به صورت دیجیتال بود و با توجه به اینکه لایسنس سینمای دالبی متعلق به ارتش آمریکا بود ما باید برای ساخت این فیلم خیلی ها را دور می زدیم. این فیلم را به فرانسه بردیم و تهیه کننده آن تبدیل به یک تهیه کننده سوری شد.
کارگردان «رستاخیز» تاکید کرد: این تجربه ها برای من و برای سینما بسیار مهم بود، اما مهمترین تجربه ساخت «دوئل» عنصر مدیریت منابع بود. به جرأت می توانم بگویم که «دوئل» فیلم بخش خصوصی است و هزینه سنگینی که برای ساخت آن بوجود آمد در هنگام اکران توجیه شد.
درویش با اشاره به اینکه برای ساخت «دوئل» از دنیای مجازی استفاده نکرده و همه شرایط زنده بود، گفت: در طول ساخت «دوئل» یک قطره خون هم از دماغ کسی نریخت؛ چراکه ما می خواستیم فیلم بسازیم نه اینکه به جنگ برویم. من معتقد نیستم کسی که فیلم جنگی می سازد دارای رتبه و مرتبه خاصی می شود و اینکه می گویند فیلمساز دفاع مقدس اجری همسطح اجر شهدا می برد، از نظر من جفا به شهدا است؛ چراکه دفاع مقدس معامله ای با خدا بود.
وی با بیان اینکه ما یکسری وظایف برای ثبت چیزهای مهم داریم تاکید کرد: باید فیلم در مورد تاریخ و جنگ ساخته شود و با توجه به اینکه جنگ ابعاد وسیعی داشت در این تولیدات دقت بیشتری داشته باشیم. متاسفانه در حوزه جنگ پژوهش ها و تحقیقات کمی چه در حوزه سینما و چه در حوزه کتاب با موضوع نگاه جامعه شناسانه جنگ روی ملت داشته ایم.
کارگردان فیلم «متولد ماه مهر» با اشاره به اینکه هر اثری بر گرفته از مجموعه فرم ها، آیین ها، کاراکترها و مختصات مردم آن جامعه است، گفت: موضوعاتی که در ساختار درام ادبیات و سینمای دنیا شکل میگیرد، موضوعاتی تکراری است. در همه این فیلم ها پدر، مادر، شریک و عناصر مختلف اجتماعی تبدیل به عناصر نمایشی شده و فرم داستانی پیدا کردند و هیچ کدام از قصه ها جدید نیست اما تنها تفاوتی که میان این قصه ها وجود دارد تفاوت میان آدم ها یا همان اندیشه و فرم زندگی است.
درویش توضیح داد: داستان های ما از جنگ، داستان های جدیدی نیستند به عنوان مثال فیلم های من هیچ کدام قصه های جدیدی ندارند مثل «کیمیا» که داستان جدیدی نداشت بلکه آدم های متفاوتی این داستانها را شکل دادند.
وی با بیان این مطلب که اخلاق آدم های ایرانی با آدم های غرب و یا هر جای دیگری فرق می کند، بیان کرد: در بحث اخلاق مشترکاتی وجود دارد که از آن جمله می توان به راستگویی اشاره کرد، اما اخلاق و نگرش فرهنگ ایرانی و اسلامی تفاوت هایی دارد. به عنوان مثال رزمندگان ما در جنگ همواره از ریا پرهیز می کردند، اگر وارد گردان می شدید هیچ گاه نمی توانستید حاج همت را از دیگران تشخیص دهید. در واقع همه به دنبال رضایت خدا بودند چیزی که در جنگ های دیگر دیده نمیشود و این تفاوت جنگ ما با بقیه جنگ ها است.
کارگردان «کیمیا» ادامه داد: جنگ آمیخته با ترس است این عنصر در بچه های جنگ ما هم وجود داشت، اما آنها می ترسیدند که شب عملیات بترسند و جا بزنند و جلو نروند در واقع ترس آنها از ترسیدن بود. در جنگ ایران همه از قدرت فرار می کردند؛ چراکه می دانستند قدرت، مسئولیت می آورد. تمام این مختصات مخصوص بچه های ایران است و این مختصات نشأت گرفته از معیارهای اخلاقی، ارزشی و متافیزیکی آنها بود.
درویش با اشاره به اینکه هیچگاه در فیلم ها به طبقات مختلفی که درگیر جنگ بودند اشاره نشده و کار علمی روی آن صورت نگرفته توضیح داد: متاسفانه نقش طبقات مختلف اجتماعی در جنگ ها دیده نشده و ما باید آن را جستجو کنیم. به عنوان مثال باید روی وضعیت فعلی زنان و کودکان سوری که امروز درگیر جنگ هستند، کار علمی صورت گیرد.
وی گفت: اشکال اصلی این است که ما در فضای طبیعی سیر نمی کنیم. زمانی که سینمای ما سینمایی است که دولت روی آن چنبره زده است و سیستم دولتی مستقیم و غیرمستقیم بر آن تاثیر دارد نمی توانیم انتظار داشته باشیم که سینمای متفاوتی در حوزه های مختلف داشته باشیم.
کارگردان فیلم «سرزمین خورشید» ادامه داد: سینمای ما، سینمای حرفه ای نیست بلکه یک سینمای تجربی است. سینمای ایران یک سینمای دولتی است و دولت روی همه ابعاد آن تاثیر دارد.
درویش گفت: من اعتقاد ندارم که سینمای ایران کم مخاطب است. با ظرفیت فعلی سینما همین تعداد مخاطب هم برای سینمای ایران زیاد است. مردم زمانی به سمت سینما هجوم می آورند که دلیلی برای سینما رفتن وجود داشته باشد، زمانی که فیلم ها بازتاب زندگی اجتماعی نیست هیچکس علاقه ای به سینما رفتن ندارد همانطور که امروز مردم علاقه ای به کتاب خواندن مطبوعات و یا تلویزیون ندارند.
وی اشاره کرد: باید بدانیم مخاطب برای سینما رفتن نیازمند لذت بصری است و لذت بصری یکی از مهمترین شاخصه های سینمای جهان است. آیا در فیلم های ما چیزی بنام جذابیت بصری دیده می شود؟ در کشوری که همه جور نگرانی نسبت به مردم وجود دارد تنها نگرانی که وجود ندارد نگرانی تربیت روح، حس و دیدن تصاویر لذت بخش از سوی مردم است.
این کارگردان با اشاره به اینکه همه جوانان ما فیلم «نجات سرباز رایان» را دیدند، گفت: فیلم «نجات سرباز رایان» یک فیلم کاملا تبلیغاتی است و بارها و بارها از ما خواسته اند که فیلمی در سطح این فیلم بسازیم. «نجات سرباز رایان» تمام شاخصه های سینمایی را رعایت کرده است، اما ما در سینمای خود چنین استانداردهایی را نداریم. اصلا ما سینمای حرفه ای داریم که بخواهیم این استانداردها را در آن رعایت کنیم. سینمای حرفه ای یعنی فضایی آزاد برای به تصویرکشیدن خیال.
درویش گفت: در سینمای دفاع مقدس هم چنین فضای آزادی وجود ندارد و متاسفانه هیچ فیلمی برخاسته از درون خیال کارگردان ساخته نمی شود و تحت تاثیر سینمای دولتی است. به یاد دارم که هنگام ساخته شدن «دوئل» یک بولتن بیرون آمده بود که در آن نوشته شده بود: «برادرکشی در دوئل با دفاع مقدس». در همین دوران آقایی آمد و گفت عیب ندارد که این حرف زده شده است، اما اشکال کار اینجاست که این حرف را کسی زد که بعدها سیاستمدار و مسئول سینمای دفاع مقدس شد.
کارگردان فیلم «آذرخش» ادامه داد: اگر اجازه داده شود که افراد با انگیزه های خود کار کنند، فیلم های خوبی در سینما تولید می شود. چرا شخصیت های ما در تلویزیون تبدیل به یکسری شخصیت های نوکیسه و متوسط روبه بالا شده اند؟ فیلم های ما تنها به یک اداره، آپارتمان، خیابان هرمزگان شهرک غرب و شمال ختم می شود. چرا در فیلم های ما برف، کشاورزی و عشایر وجود ندارد؟ جواب این سوال خیلی راحت است، چون تولید چنین فیلم هایی گران است و ساخت آن به صرفه نیست. تولید در تلویزیون تبدیل به بساز و بفروش شده است.
وی در پایان گفت: اگر دولت دست از سر سینما و تلویزیون بردارد، آثار خوبی تولید میشود، اما زمانیکه 85 درصد از تولیدات کشور در دست دولت است فرهنگ ما هم در دست دولت است این در حالی است که اگر تولیدات به دست مردم باشد شاهد اتفاقات بزرگی در سینما هستیم.