اين در حالي است كه با ظهور داعش در خاورميانه و آشكارشدن ماهيت خشونتآميز و منطق مبتني بر كشتار آن و با توجه به اينكه حاميان اين گروه هم در منطقه مشخص هستند، ديگر معلوم شده كه چهكسي حامي تروريسم است. تلاش براي تشكيل ائتلاف عليه داعش هم، تلاشي براي پوشاندن همين رسوايي بهنظر ميرسد.
اكنون كشورهايي نظير عربستان، بحرين، امارات و حتي تركيه دچار نوعي تناقض شدهاند. از يك سو، نظر ايران درباره لزوم برخورد با تروريسم را اعمال ميكنند و از سوي ديگر ميبينيد كه اين گروهها ازجمله داعش دستپرورده خودشان بوده است. اما ميبينيم كه كشورهاي غربي همچنان به موضعگيري خود در دستهبندي حاميان تروريسم و مخالفان آن، ادامه ميدهند. ميتوان گفت كه دوگانگي بخشي از سياست آمريكا و غرب است اما اين موضعگيريها فقط در حد حرف است.
خود اين كشورها هم ميدانند كه مثلا حزبالله كه آن را گروه بهاصطلاح تروريستي اعلام ميكنند، بخشي از ساختار سياسي كشور لبنان است. كشورهاي عرب حاشيه خليجفارس، با توجه به اينكه از همان ابتدا با گروههاي مقاومت ضديت داشتهاند، بنابراين چنين گروههايي در فهرست تروريستي اين كشورها قرار ميگيرند.
حال با شكلگيري ائتلاف جديد عليه داعش، باز هدف نهايي، گروههاي مقاومت است و در حقيقت درگيري آنها با داعش در جهت تضعيف گروههاي مقاومت و كشورهاي حامي آنها ازجمله سوريه است. آنها پيش از اين، نتوانستند از طريق تروريستها حكومت سوريه را سرنگون كنند. حال، تحت شعار مبارزه با داعش، بهدنبال ضربه زدن به سوريه هستند و ميكوشند بهنحوي عراق را تحت اشغال و كنترل خود بگيرند.
كافي است به اهداف بمباران شده در عراق و سوريه بنگريم. در عراق بيابانها و پايگاههايي را بمباران ميكنند كه اهميت چنداني ندارد اما در سوريه، نقاط حساس را بمباران ميكنند نظير پالايشگاههاي نفت، تأسيسات و چاههاي نفتي و احتمالا در آينده نيروگاههاي برق و شايد دولت و ارتش سوريه. اما شرايط جديد منطقه به نفع محور مقاومت حركت ميكند. تحولات يمن، عراق، پيشرويهاي ارتش سوريه، پيشرويهاي حزبالله در برخورد با تكفيريهاي سوريه و تسلط در منطقه عرسال در مرز با سوريه، دستاوردهاي مقاومت فلسطين در نوار غزه، همگي نشان از نوعي وحشتزدگي كشورهاي مخالف مقاومت دارد.
- كارشناس مسائل خاورميانه