با اين نگاه به سراغ يكي از آزادگان زن فلسطيني رفتيم كه جزو آخرين زنان خارجشده از زندانهاي رژيمصهيونيستي محسوب ميشود. او از تجربيات و خاطرات خود در داخل زندان و اسارتگاههاي صهيونيستي گفت و از نحوه زندگي و ادامه مقاومت اسراي زن فلسطيني در سياهچالههاي اسرائيلي پرده برداشت. او به همشهري گفت كه چگونه دختران كوچك در زندانهاي رژيم صهيونيستي شكنجه ميشوند و بر زنان كهنسال سخت گرفته ميشود. صابرين گفت كه چگونه مادراني شبها را به ياد كودكان خردسال و حتي شيرخوار خود به صبح رساندند.
- خانم صابرين شما سالهاي زيادي را در زندانهاي رژيم صهيونيستي سپري كردهايد؛ براي خواننده ايراني وضعيت زنان اسير فلسطيني را در زندانهاي رژيم صهيونيستي چطور توصيف ميكنيد؟
قبل از هر چيز بر خود واجب ميدانم تا از حمايت و پشتيباني ملت ايران از مقاومت فلسطين تشكر و قدرداني كنم و بهخاطر همه كمكها و پشتيبانيشان ميگويم: ايران متشكريم!
حقيقت آن است كه يك اسير زن فلسطيني فشار مضاعفي را نسبت به اسراي مرد در زندانهاي رژيم صهيونيستي متحمل ميشود. زندانبانان صهيونيست هم با توجه به ويژگيهاي خاص زنان مسلمان فشار خود را بر ما بيشتر ميكردند، بهطور مثال روزانه 3بار اقدام به شمارش ميكردند و اگر هم بهانهاي بهدست ميآوردند ديگر سلولهاي ما را به يك جهنم تبديل ميكردند. مجازاتها، انتقال از بندي به بند ديگر و سلول انفرادي از مسائل كاملا عادي و پيشپاافتاده برخورد زندانبانان صهيونيست با اسراي زن فلسطيني است. با اين حال نبايد از مقاومت سلحشورانه زندانيان هم به آساني گذشت؛ در سال1996 اسراي زن فلسطيني آزادي متناوب را به جاي آزادي تمامي اسراي زن كه در توافقنامه طابا به آن اشاره شده بود رد كرده بودند وترجيح دادند در زندان باقي بمانند تا آنكه بهصورت دسته جمعي آزاد شوند و به اين خواسته خود هم در سال 1997رسيدند. اسراي زن فلسطيني همچنين در اعتصاب غذاهاي مختلفي نيز براي مقابله با سياستهاي اجرا شده در زندانهاي رژيم صهيونيستي شركت كردند.
- شما و ديگر زنهاي فلسطيني اسير در اسرائيل روزهاي خود را چگونه ميگذرانديد؟
در دوره زندان، تلاش ميكرديم از تمامي وقت خود به نحو احسن استفاده كنيم، مطالعه، شركت در جلسات ديني و سياسي جزو برنامههاي روزمره ما محسوب ميشد. تلاش ميكرديم تا اجازه ندهيم زندانبانان صهيونيست روحيه ما را در هم بشكنند. تمامي اسراي فلسطيني عزم خود را جزم كردهاند كه از زندان بهعنوان دانشگاهي براي فراگيري راهبردهاي مختلف مقاومت استفاده كنند. همچنين ما زنهاي اسير سعي ميكرديم در كنار اين فعاليتها، هنرهاي دستي را هم به يكديگر بياموزيم و نقاشي و بقيه، هنرها را نيز فرا گرفته يا به ديگران آموزش دهيم.
- مهمترين شكنجهها و فشارهايي كه در زندانهاي صهيونيستي عليه شما استفاده ميشد چه بود؟
زنان فلسطيني مورد شديدترين شكنجهها وفشارهاي روحي و جسمي مردان شكنجهگر شاباك (سازمان اطلاعات داخلي رژيم صهيونيستي) قرار گرفته و ميگيرند و هر كدام از آنها بارها تهديد به تجاوز ميشوند. صهيونيستها از اين حربه براي به زانو در آوردن و شكستن مقاومت اسرا و بازداشتشدگان زن فلسطيني استفاده ميكنند تا آنها را به انسانهاي توخالي، ضعيف ومتزلزل تبديل كنند. شايد بازجويان صهيونيست اين تصور را داشتند كه زن فلسطيني قادر به مقاومت و رويارويي با اين فشارها نخواهد بود و حتي ميتواند بهدليل ضعيف بودن به ابزاري براي كسب اطلاعات و افشاي اسرار مقاومت تبديل شود اما اين اعتقاد به سرعت در مقابل عزم و اراده و مقاومت زنان فلسطيني شكسته شد تا بازجويان صهيونيست با وجود استفاده از وحشيترين و غيرانسانيترين شكنجهها خود را مقابل زن فلسطيني شكست خورده ببينند. زن فلسطيني با مقاومت اسطورهاي خود در برابر بازجويان و پافشاري سلحشورانه بر كرامت و اصول خويش و جانفشاني براي مسئلهاش به الگو و نمادي براي مقاومت فلسطين تبديل شد كه عملكردش همچون خورشيدي در آسمان تاريخ ايثارگري و مقاومت ملت فلسطيني ميدرخشد.
با وجود اين، صهيونيستها دست از آزار و اذيت ما نميكشيدند و هر از چند گاهي يكي از زنان بزهكار صهيونيست زنداني را به داخل سلول ما ميآوردند تا با ما درگير شود و بعد از آن مجازاتها عليه ما آغاز ميشد از ممنوعيت خروج سلول گرفته تا ممنوعيت ملاقات با خانواده و حتي هواخوري.
- آيا در طول دوره بازجويي و شكنجه آسيب جدي و مزمني هم به شما وارد شد؟
بله. من بر اثر شدت و نوع شكنجهها دچار مشكل جدي در ستون فقرات و ديسك كمر شدم. صهيونيستها براي ساعتهاي متمادي من را مجبور به ايستادن ميكردند. همچنين يكي از بدترين شكنجههايي كه براي يك زن و يك مادرصورت ميگرفت آن بود كه صهيونيستها اجازه ملاقات مادر با كودكش را ميدادند اما مانع از آن ميشدند كه اين مادر، فرزندش را در آغوش بگيرد.
همچنين شماري از زندانيان زن فلسطيني در زمان دستگيري باردار بودند و بعد از وضع حمل در زندان كه مشكلات خاص خود را دارد، زندانبانان صهيونيست حدود 2سال كودك را از مادرش جدا ميكنند كه ضربات روحي وحشتناكي به مادران اسير وارد ميكند.
- از فشارهاي صهيونيستها عليه زنان زنداني سخن گفتيد، مقاومت شما در مقابل اين فشارها چگونه بود؟ آيا مبارزه با ورود به زندان پايان مييافت؟
بي ترديد مقاومت ما در برابر زندانبانان، بزرگترين مبارزه محسوب ميشد. يك مبارز فلسطيني چه زن و چه مرد لحظهاي از مقاومت دست نميكشد. براي ما زنان هم، دوره زندان يكي از مراحل مبارزه است و همانطور كه قبل از آن به مبارزه ميپرداختيم در دوره زندان هم اين مقاومت را ادامه داده و بعد از آزادي هم دور جديد اين فعاليتها آغاز ميشود. من در طول دوره زندان لحظهاي از رؤياي تشكيل دولت فلسطين خارج نشدم؛ دولتي كه پايتخت آن قدسشريف است. برافراشته شدن پرچم فلسطين را بر فراز مسجدالاقصي هر روز تجسم ميكردم.
- يعني نوع نگاه شما به مقاومت و روشهاي مبارزه بعد از ورود به زندانهاي رژيم صهيونيستي تغيير نكرد؟ يعني ميگوييد كه دوره سختي كه در زندانهاي رژيمصهيونيستي گذرانديد هيچ تأثير منفي بر نگاه شما نسبت به ادامه مبارزه بهوجود نياورد؟
به جرأت ميتوانم بگويم كه زن فلسطيني زندان را به سنگر جديدي براي مبارزه با صهيونيستها تبديل ميكند. با اراده و صلابت در مقابل تمامي اقدامات صهيونيستها ايستادگي ميكند. بهرغم تمامي قيدوبندها وسنتهاي اجتماعي موجود زن فلسطيني بارها ثابت كرده است كه ميتواند حتي نقش رهبري را هم در اين مبارزه بهعهده بگيرد. زن شريف و با ايمان فلسطيني براي آينده شكوفاتر و بهتر فرزندانش همچنان به مبارزه ادامه ميدهد. بهرغم فشارهاي زندانبانان صهيونيست، زن فلسطيني همچنان خاري در چشم دشمنان صهيونيست باقي ماند. در رابطه با نظر شخصي خود در مورد مقاومت هم تأكيد ميكنم نهتنها در دوره اسارت نظرم نسبت به مقاومت و مبارزه تغيير نكرده بلكه بيش از پيش به حقانيت اين مبارزه ايمان و اعتقاد پيدا كردم.
- سؤال صريحي دارم دقيقا رفتارهاي غيرانساني زندانبانان صهيونيست عليه شما زنان فلسطيني چهبود، چند مورد قابل ذكر را براي ما عنوان ميكنيد؟
يكي از پيشپاافتادهترين اين فشارها، محروميت ما از هر نوع فعاليتي در داخل سلولهايمان بود. گاهي زندانبانان ما را مجبور ميكردند كه تنها در جايي بنشينيم و هيچ كاري انجام ندهيم. از ساعات اوليه شب هم چراغها را خاموش كرده و حتي سخن گفتن را هم بين ما ممنوع ميكردند. حمله به سلولها و ضربوشتم هم جاي خود را دارد؛ از زمان بازداشت تا دوره زندان، زنان اسير فلسطيني مورد ضربوشتم وحشيانه قرار ميگيرند، در جريان بازجويي حتي اجازه تعويض لباسهايمان را هم نميدادند درحاليكه هر يك از ما مدتهاي طولاني را در زندانهاي انفرادي ميگذرانديم. «خديجه ابو عرقوب» يكي از اسراي زن فلسطيني است كه صهيونيستها او را بهشدت مضروب كردند. آنها حتي موهاي سرش را هم در دوره بازجويي كندند بهنحوي كه بخشي از سرش كاملا طاس شده بود. مرگ و شكنجه از در و ديوار بازداشتگاه و سلولهاي صهيونيستي ميبارد وجب به وجب آن شاهد تروريسم و شكنجههاي صهيونيستي است. شبهاي عذاب، نالههاي زنان زنداني فلسطيني و فريادهاي وحشيانه جلادان صهيونيست همگي بخشي از حجم فاجعهاي است كه زن فلسطيني در زندان متحمل ميشود. چند نظامي صهيونيست به زور زن بيدفاع فلسطيني را وارد اتاق شكنجه ميكنند او را به زمين مياندازند، پاهايش را به پايههاي يك صندلي بسيار كوتاه ميبندند، او را بر آن مينشانند و آنقدر شكنجه ميكنند كه از هوش ميرود. بههوشآمدنش هم بهمعناي آغاز مجدد شكنجه و فرودآمدن ضربات جلادان بر بدنش است.
- آيا اخبار پيروزيهاي مقاومت به داخل زندانهاي صهيونيستي ميرسيد، اين پيروزيها چه تأثيري بر اسراي فلسطيني بهويژه اسراي زن داشت؟
پيروزي غزه بهطور حتم روحيه زنان اسير فلسطيني را در داخل زندانهاي رژيم صهيونيستي بالا برد. ثبت هر پيروزي روحيه ما را در زندانهاي صهيونيستي بالا ميبرد. بيترديد اسيران زن فلسطيني تجربه تلخ، سخت و پرمشقتي را سپري كردند، از اينرو اين پيروزيها كه در ادامه اقدامات اسراي فلسطيني در اعتصاب غذاهاي طولاني مدت و مقابله با سركوبگريهاي زندانبانان صهيونيست انجام ميشود، تأثير بسزايي در افزايش عزم و اراده آنها جهت ادامه مبارزه داشته و دارد.