تلاش ميكنند بزرگش كنند و بهترين چيزها را بدهند بخورد، به هم كه ميرسند از سن و سال فرزندخوانده مجازيشان ميگويند و اتفاقهايي كه برايش افتاده... . گرسنهاش كه ميشود صدايت ميكند و غذا ميخواهد. لباسش را كثيف ميكند و بايد آن را عوض كني. ادويه زياد در غذايش بريزي لپهايش گل مياندازد و عطسه ميكند. حوصلهاش كه سر ميرود بايد او را به گردش ببري. گاهي مريض ميشود و بايد سر ساعت داروهايش را به خوردش بدهي. مسواك فراموش نشود. خوابش ميآيد. چراغ را خاموش ميكني تا آسوده بخوابد. ميخوابد و... حالا تو تنهايي. «پو» تمام شد. تو ميماني و دنياي واقعي؛ دنيايي كه پو ندارد. اين داستان، تنها بخشي از دنياي بيانتهاي اين بازي است.
پو، يكي از محبوبترين بازيهاي موبايل است كه توسط پل سلامه لبناني 24ساله طراحي شده و بين بازيها جزو يكي از ركوردداران است. محبوبيت اين موجود كوچك و عجيب، مرز سني و جنسيتي را شكسته و هر كس با هر تحصيلات و سن و جنسيتي، آن را درگوشي يا تبلتش دارد. اين بازي در تمام كشورهاي دنيا متداول است اما از نظر تعداد علاقهمندان به آن، ايران در رتبه سوم قرار دارد.
درجستوجوي پدر و مادر!
زماني كه اين بازي را نصب ميكنيد، با موجودي مواجه ميشويد كه رنگش قهوهاي است و چشمهاي بزرگي دارد. روي صفحه گوشيات ايستاده و با آن چشمهاي درشت نگاهت ميكند و منتظر است تا پدر و مادرش را پيدا كند.
وقتي كه مادر يا پدرش شدي، ديگر همه مسئوليتش بر گردن تو است؛ بايد سر وقت به او غذا بدهي، سر وقت با او بازي كني، بخوابانياش، تميزش كني، سر وقت با او بازي كني و... . اگر غذاي او دير شود يا فراموش كني با او بازي كني يا تميزش كني، صداي اعتراضش بلند ميشود و با هشدارهاي متفاوت مدام حضور خود را يادآوري ميكند. از طرف ديگر، وقتي هم كه مرحلهتان بالا برود، با جمعآوري سكه ميتواني برايش خريد و توقعاتش را برآورده كني؛ خلاصه ظاهرا هر كاري كه ميشود و بايد براي يك بچه انجام داد.
گزينههاي رنگ و وارنگ
در بالاي صفحه اين بازي، 6گزينه تعبيه شده است. از سمت چپ كه شروع كنيم نخستين گزينه، ميزان دارايي و سكههاي كاربر را نشان ميدهد. دومين گزينه غذا، سومين سلامت، چهارمين تفريح، پنجمين ميزان انرژي او و ششمين گزينه هم براي بازيهاي كاربر است كه توسط آن سكه جمعآوري ميكند. كاربر بايد، همانند يك فرزند به نيازهاي پو رسيدگي و تلاش كند تا گرسنه و تشنه و افسرده و آلوده نماند. چنانچه كاربر به اين موارد بيتوجه باشد امتياز از دست ميدهد و نميتواند از رقباي خود كه همزمان مشغول بازي هستند، جلو بيفتد. براي خريد وسايل مورد نياز پو، پول لازم است كه بيشتر از طريق بازيهايي كه در اين نرمافزار گذاشته شده، بهدست ميآيد. فردي كه تنها روزي 5-4بار به پو سر بزند، نميتواند سكههاي زيادي جمع كند و در نتيجه تنها ميتواند براي پو خوراكي بخرد. خريد ساير چيزها به پول بيشتري نياز دارد و باعث آن ميشود كه فرد 3-2ساعت در روز را صرف اين بازي كند. بر اين اساس فردي كه بازي پو را انجام ميدهد بايد حداقل هر 3يا 4ساعت يكبار به پو سر بزند و نيازهايش را رفع كند. تازه با اين اندازه سر زدن، او ميتواند حداقل نيازهاي او را برطرف كند و براي كسب امتياز بيشتر، زمان بيشتري نياز دارد؛ يعني ذهن او پيوسته درگير رسيدگي به پو ميشود.
آن سوي پو
در نگاه اول بازي پو بازي بسيار آرام و ساكني جلوه ميكند؛ بازياي كه هيچ هيجاني در آن وجود ندارد و شما صرفا در آن با يك موجود كوچك و ساكن مواجه هستيد اما در باطن، اين بازي هدف اصلي خود را ارضاي نيازهاي احساسي ما قرار داده است؛ مثلا همين ظاهر دوستداشتني پو، چشمان درشت او كه ترحم هر كسي را برميانگيزد و حتي احساس خوبي در فرد بهوجود ميآورد، نگاه معصوم پو يا حتي لبخند شادي كه دارد، ميتواند در راستاي تأمين نيازهاي عاطفي ما باشد؛ يعني نيازهاي عاطفياي كه در روابط بينفردي ما ديده ميشود و اگر با كسي رابطه برقرار ميكنيم، در او بهدنبال اينگونه چيزها ميگرديم. اين بازي خيلي هوشمندانه روي همين جنبههاي شخصيتي آدمها دست گذاشته و در ظاهر هم خوب از پس آنها برآمده است و حداقل بهصورت كاذب توانسته اين نيازهاي عاطفي را ارضا كند. آمار نشان داده است كه 80درصد افرادي كه اقدام به بازي رايانهاي پو ميكنند، نياز به توجه ديگران دارند.
حس قلابي والد بودن!
حقيقت آن است كه هر پاسخ براي يك مسئله داده ميشود و پو راهحل مسئله توجه به فرزند براي جامعه غربي بود كه حس فطري والد بودن را با پو تجربه كنند اما روي ديگر اين سكه خطر خيالپردازي و دور شدن از دنياي حقيقي است. وقتي با اندكي غذا و كمي بازي ميتواني بچه مجازي را راضي نگه داري ناخودآگاه توجه به نيازهاي معنوي و تحمل خواستههاي متنوع فرزند از دستميرود و اين خود باعث سرد شدن روابط بين والدين و فرزندان ميشود، بهگونهاي كه آنان كمتر حوصله يكديگر را دارند و حتي برخي با داشتن پوي بيدردسر ديگر نيازي به تشكيل خانواده و داشتن فرزند حس نميكنند. واقعي شدن پو و راه يافتن او به زندگي و احساساتمان نشان ميدهد كه هدفگذاري و برنامهريزي طراح و سازنده، بسيار دقيق و موفق بوده است و براي يك كاربر غربي كه زندگي را فقط در جنبههاي مادي و تفريحي آن ميبيند، ارضا كننده است.
تجربهاي از مسئوليت
افرادي كه با پو بازي ميكنند، از تجربه نوعي احساس مسئوليت سخن ميگويند به اين معنا كه ما نميتوانيم اين موجود يا اين بچه را رها كنيم تا بميرد. دليل آن هم اين است كه بهنظر ميرسد مفهوم مرگ و حيات در اين فضا، شكل واقعي به خود گرفته است. در حاليكه شايد اين افراد در دنياي واقعي حاضر به پاسخگويي به نياز كودك خود در نيمه شب نباشند. بسياري از كاربران آن را سرگرمكننده و اعتيادآور دانستهاند. يكي از اين افراد چنين ميگويد: «من ساعتها با پو بازي ميكنم و بيشتر وقت من صرف رسيدگي به پو ميشود. او را همچون يكي از فرزندانم ميدانم و به او دل بستهام.» كاربرديگري پيشنهاد داده است كه زياد به رشد پو دل نبنديد؛ چون ممكن است يكمرتبه چند رتبه پايين بيايد و اين باعث يأس و ناراحتي شما ميشود. پسر بچهاي ميگفت: «پو از برادرش هم بهتر است چون بداخلاق نيست.» از نظر او، پو بهترين بازياي است كه تا به حال انجام داده است. كاربري ميگفت: «با بهترين دوستم قطع رابطه كرده بودم و خيلي خيلي تنها بودم، اينطوري بود كه پو شده بود همه دنيايم. يك ماهي وضع به همين منوال گذشت، همه تلاشم را ميكردم تا براي پو بهترين چيزها را فراهم كنم... . بعد از يكماه و با سروسامان گرفتن وضعيت عاطفي، نگاه كردم ديدم نميتوانم همه زندگيام را براي پو بگذارم؛ در نتيجه از روي گوشيام پاكش كردم».
اين نظرات ميتواند نشان دهد كه اين كاربران تا چه ميزان خلأها و كاستيهاي عاطفي و رواني زندگي خويش را با جايگزين كردن يك فانتزي پر كرده و دنيايي توهمي براي برآوردهكردن خواستههاي انساني و سرشتي خود ساختهاند.
با پو ايراني آشنا شويد
از آنجا كه اين بازي از محبوبيت زيادي برخوردار است برنامهنويسان كشورمان نيز نسخه فارسي آن را طراحي و ارائه كردهاند كه تجربه نسخه فارسي آن نيز شيرين است. در اين نسخه همه بخشها فارسيسازي شده و در فروشگاه از اجناس ايراني براي فروش استفاده شده است. همچنين همه هشدارها و صحبتهاي پو به فارسي است. اين بازي هرچند ممكن است همان آسيبهاي پوي خارجي را در ايجاد زندگي توهمي داشتهباشد اما حداقل خيالتان راحت است كه با فضاي آشناتري در آن مواجهيد.