آنچه تا 3 دهه قبل در اذهان بود وجود 2 شبکه رادیویی بود که برنامههای روزانه خود را داشتند و نه رقابتی در میان بود و نه اصلا بحث توسعه و احساس نیاز و این حرفها.
علاقه مردم به رادیو، اما باعث شد اين رسانه با همه رکود و عقب افتادن از دیگر رادیوییهایی که همزمان کارشان را شروع کرده بودند (چراکه پس از جنگ جهانی دوم و در عمل از آگوست 1946 تمام کشورهای دنیا رادیوهای خودشان را سرو شكل جديد دادند و مدام پیشرفت کردند) باز هم در میان ایرانی جماعت محبوب باشد، اما 4 اردیبهشت 1319 کجا و 68 سال بعد کجا؟
مخاطب رادیو، مخاطب خاص است. رسیدن به این عنوانهم به هیچ رمل و اسطرلاب و ارائه مدرک و تحقیق دانشگاهی حداقل برای 30 سال اخیر محتاج نبوده است.
در تمام دنیا با هر فرهنگی و هر نوع توسعه یافتگی، رادیو یک رسانه است و شنوندهاش یک مخاطب خاص. از طرف دیگر، برنامههای رادیویی و آنچه این مخاطبان میخواهند؛ برنامههایی عمیق نیستند. یعنی قرار نیست در یک برنامه علمی رادیویی، شکافتن اتم را با دیاگرام و هولوگرام تفسیر و تعبیر کرد.
عمیق نبودن برنامههای رادیویی در ذات خود آن رسانه است. یعنی متولیان رادیو برنامههایی برای پخش در نظر میگیرند که سهل و ممتنع بیایند و بروند و این نهایت برد است (ما داریم درباره رادیو صحبت میکنیم و برنامههای روتیناش نه یک برنامه خاص رادیویی که مثلا ممکن است هفتهای یک ساعت از فلان شبکه درباره تخصصیترین چیز علم حرف بزند) با این حال شمشیر دولبهای هم در کار هست.
این شمشیر دولبه باز هم در ذات این رسانه است. رادیو میآید، برنامه تولید و پخش میکند و میرود داخل یک چرخه. این چرخه میتواند هزار سال بچرخد بدون این که ذرهای مشکل پیدا کند، چراکه مشکل بیرون از برنامه است. این مشکل ذاتی، تکرار و رکود و ماندن نام میگیرد.
هیچ رسانهای به اندازه رادیو، گرفتار این معضل نیست. رادیوی دینامیک، رسانهای است به روز و این به حرف و تئوری علمی، بسی ساده نشان میدهد، اما ساماندهی این فرآیند با کرامالکاتبین است. ساماندهی و مدیریت در رادیو برای پویا ماندن و راکد نشدن، تکنیکهای متفاوت دارد. بعضیهایشان برای تعدادی از فرهنگها جواب میدهد و برای بقیه نه. تعدادی از آنها چون فقط دارای مقوله فنی هستند برای هر رادیویی در هر جایی کارکرد دارند و تعدادی از آنها با آزمون و خطا نشو و نما مییابند.
در ایران خودمان در این زمینه یک انقلاب عظیم و یک رفرم پدید آمده است. همین الان چشمهایتان را ببندید و تعداد شبکههای رادیویی را بشمارید. تا همین 6 یا 7 سال پیش افتخارمان وجود 6 یا 7 و در نهایت 8 شبکه رادیویی بود که در زمان خودش هم واقعا اینگونه بود، اما الان حداقل این آمار بالاتر رفته که هیچ به بلوغ هم رسیدهاند.
حالا اگر این بلوغ معنا میخواهد یا توضیح، برایتان میگویم باز هم چشمهایتان را ببندید و سریع اسم چند تا برنامه رادیویی را بگویید. اصلا هم لازم نیست، شبکه خاصی مدنظرتان باشد یا نباشد یا اصلا تمام نامها از یک شبکه رادیویی هم باشد باز هم عیبی ندارد. به احتمال قریب به یقین از هر شبکه که نه ولی از هر 2 شبکه رادیویی که گوش دادهاید اسم برنامههایی به خاطرتان است.
این همان بلوغ و پویایی است. تعداد زیاد شده و پویایی محتوایی اگر چه دیرتر به دست میآید هم به دست خواهد آمد. بحث قدیمی را فراموش نکنید. آن شنوندگان هنوز هم هستند. رادیو جوان، رادیو فرهنگ، رادیو سلامت، رادیو قرآن، رادیو صدای آشنا، رادیو ایران، رادیو ورزش، رادیو معارف، رادیو ندای اسلام، رادیو پیام (این یکی که ترکانده)، رادیو تهران( !کمی تا قسمتی تعطیل شده)! رادیو تجارت، رادیو آوا، رادیو خانواده، رادیو نجوم و رادیو... میبیند دارد سر به فلک میزند.
رادیوییها حداقل 15 سال است که میدانند رادیو مخاطب از دست میدهد (به لحاظ ذات رسانهایاش) بنابراین باید فعال بود و به نیاز خلقالله توجه کرد. حالا همان بلوغ که بیاید (اتفاقا این نوع بلوغ چه خوب که گریز از نیامدنش نیست و حتما ظهور میکند فقط باید برنامهسازان آنلاین باشند و آزمون و خطا کننده و پیشنهاد ساعت به ساعت داشته باشند) کیفیت هم حداقل به همراه دارد، اما این رادیوست دیگر.
هنوز یک کار اساسی مثل بلوغ و پویایی یک شبکه به دست نیامده باید کفش و کلاه کرد و به سراغ ایدههای جدید راهکارهای تکنیکال رفت و هنوز آن کار تمام نشده باید باز هم کار جدید و شیوه جدید ارائه کرد تا الی آخر. میبینید رادیوست دیگر و ذات رسانهایاش. کار پویا در آن سخت است و البته شیرینیهای مخصوص به خودش را دارد و مهمتر از همه این که مخاطبش آدم خاصی است و رسانهای که خاص باشد و آدم مخاطباش هم این گونه، همه جوره با هم کنار میآیند. همه رادیو را دوست دارند. اگر نه حداقل رادیو دشمن ندارد و این کم چیزی است؟!