یک کشتی بینالمللی که بار ایران را حمل میکرد به تصرف دزدان دریایی در حوالی سومالی درآمد و این آغاز ماجرایی بود که بیشتر به فیلمهای سینمایی شباهت داشت. مسئولان عالیرتبه مملکت تصمیم میگیرند به هر قیمتی شده این کشتی را از چنگ دزدان دریایی نجات دهند و این مأموریت روز هفتم فروردین به تیپ عملیات ویژه مسلمبنعقیل نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران سپرده میشود. آن روز ناخدا دوم تکاور «کوروش سلیمانی» تازه از تعطیلات نوروزي بازگشته بود اما بلافاصله سربازانش را جمع کرد تا به این ماموریت برود و عمليات «رعد یک» و چند روز بعد از آن «رعد 2» به رهاسازی کشتیهای ایرانی انجامید؛ موفقیتهایی که مدال افتخار آن برای همیشه بر سینه نیروی دریایی ارتش خواهد درخشید. درباره این عملیات ویژه و فعالیتهای تیپ مستقل مسلمبنعقیل نیروی دریایی در بندرعباس با ناخدا یکم تکاور دریایی «سیدمرتضی درخوران»، فرمانده این تیپ و ناخدا دوم تکاور «کوروش سلیمانی» فرمانده عملیات رعد یک همکلام شدیم.
مجاهدان خاموش دفاع مقدس
يكي از ماموريتهاي تيم عمليات ويژه، دفاع از آبهاي سرزمين و تامين امنيت خطوط كشتيراني جمهوري اسلامي ايران و منافع كشور در آبهاي آزاد است. يكي از افتخارات ما در زمان جنگ اسكورت كشتيها بود و همانطور كه ميدانيد يكي از ماموريتهاي مهم زمان جنگ همين تامين امنيت خطوط كشتيراني كشور است كه اصطلاحا شاهرگ اقتصاد كشور بود. زمان جنگ نزديك به 10 هزار مرحله اسكورت صورت گرفت و 10 هزار تيم، عمليات ويژه اسكورت كشتيهاي باري و نفتكش را برعهده داشتند. در تمام مراحل بيش از 60 درصد درگيري موشكي و هوايي داشتيم و اين يك مجاهدت خاموش بود. اگر ما در هر تيم اسكورت 6 خدمه را در نظر بگيريم و ضرب در 10 هزار كنيم رقم 60 هزار را نشان ميدهد و اين يعني 60 هزار نفر از افراد عمليات ويژه نيروي دريايي درگير محافظت از كشتيها و خطوط مواصلاتي دريايي جمهوري اسلامي ايران بودهاند. اگر همين 60 هزار نفر يكجا عمليات را انجام دهند يكي از عملياتهاي بزرگ ما خواهد بود.
دزدان دریایی دنبال چه هستند؟
آنها كشتي را ميگيرند به خاطر اينكه معامله كنند. آنها هم بارش را ميخواهند بفروشند و هم خود كشتي را، تا بتوانند از اين راه به هدفشان يعني پول برسند. در معاملاتشان 25 درصد به كساني ميرسد كه دزدي را انجام دادهاند، بقيه پول تقسيم ميشود مثلا بين فروشنده، دلال و بقيه عواملي كه در دزدي شركت داشتهاند. شركتهاي چندمليتي هم بزرگترین حامیان این دزدان دریایی هستند. آنها خودشان را نشان نميدهند و از ارتباطات گسترده با دزدها خودداري ميكنند. دزدها و دلالها شماره تلفن و موبايل هم ندارند كه شناسايي شوند؛ مثلا يكي از اين دزدها بود كه فقط دو نفر در ساحل با او در ارتباط بودند. حتی دزدها آن اطراف را هم درست نميشناسند و حتي همديگر را نميبينند. در عملیات رعد پس از دستگیری، دزدان گفتند كه اين سيوهفتمين كشتياي است كه ما گرفتهايم و از آن دزدي کردیم. اينها قبيلهاي عمل ميكنند. چندتا قبيلهاند و هر كدام به طور مستقل عمل ميكنند. اگر قبيلهاي هم قويتر باشد كشتيهاي دزديده شده توسط قبيلههاي ضعيفتر را ميدزدد و گاها بين خودشان هم درگيري به وجود ميآيد و همديگر را ميكشند.
128 درگیری مستقیم
از سال 88 با توجه به پديده شوم دزدي دريايي كه در درياي عدن به وجود آمد ماموريت دفاع و حفظ امنيت خطوط كشتيراني به ما محول شد. از آن زمان تاكنون حدود 2505 نفر را به دريا اعزام كرديم و 322 كيلومتر اسكورت براي كشتيها فرستاديم. در این مدت 128 مورد درگيري داشتيم که از زماني كه اين محدوده تحت حفاظت ما و اروپا درآمده تاكنون هيچ كشتي اي از جمهوري اسلامي ايران تحت تصرف دزدان دريايي قرار نگرفته است. همه درگيريها منجر به فرار و متواريشدن دزدان شده است. 2بار هم كه كشتيهاي ما مورد تصرف دزدان دريايي قرار گرفتهاند خارج از محدوده حفاظتي ما و زير مدار 7 درجه بوده كه با يك عمليات منحصربهفرد در سطح بينالمللي توانستيم كليه خدمه را بدون تلفات به عرشه برگردانيم. همه كشورها در عملياتهاي مشابه تلفات داشتهاند اما تنها كشوري كه توانست 2بار عمليات انجام دهد و هر 2بار هم همه دزدان را دستگير كند و خدمه را بدون تلفات به عرشه برگرداند جمهوري اسلامي ايران است.
هنر مردان خدا
هر سرباز در ماموريتهاي خود 2 اصل اساسي دارد؛ اول ايماني است كه سربازها به دفاع از اسلام و كشور دارند و همين ايمان است كه تحمل هر سختي را آسان ميكند. ما ادامه دهنده راه كساني هستيم كه در نیروی دریایی ابتداي جنگ و براي دفاع از خرمشهر 133 شهيد دادهاند و در 34 روز جنگ دفاع از خرمشهر اولين يگاني بودند كه درگير شدند و در تمام اين مدت حضور فعال و مفيدي داشتند. الان هم تكاورهاي نيروي دريايي از همه جهت آماده هستند و اگر شرايط مشابهي به وجود بيايد مطمئنا كسي كم نخواهد گذاشت و ديني كه از خون شهدا بر گردنشان است را ادا ميكنند. اصل بعدي هم آموزشهايي است كه فرد قبل از اعزام به ماموريت ديده است. وقتي يك فرد در عمليات شركت ميكند يعني بايد بتواند بهتنهايي از پس كارهاي خود بربيايد و حتي وقتي سلاحش ايراد پيدا كرد بتواند به خوبي آن را تعمير كند. وقتي 30 قايق به صورت همزمان به كشتي حمله ميكنند اگر نيرويي آموزشهاي لازم براي تصميمگيري و دفاع درست را نديده باشد قطعا كم خواهد آورد و نميتواند كارايي لازم را داشته باشد.
قدرت کامل در دریا
ما نزديك به 60 الي 70 درگيري با دزدان دریایی داشتهايم. گاهي به بعضي كشتيهاي ديگر نزديك ميشوند اما باز هم جرأت ندارند كه مستقيما حمله كنند چرا كه دست ما اسير دارند. ما جزو كشورهايي هستيم كه از آنها اسير داريم. در درگيري قبلي 12 نفر و به تازگي هم 8 نفر از اين دزدان دريايي را اسير كردهايم. حتي رفتند و يك نفر را از كشور خودشان اسير گرفتند و گفتند كه اگر به اسارت آنها خاتمه ندهيد ما اين اسير را ميكشيم؛ در حالي كه در محدوده اسكورت ما هيچ يك از كشتيها تا الان مورد حمله و گروگانگيري قرار نگرفته است. حتي يك كشتي هم كه گرفتند خارج از ايران بوده است.
آمار اسکورت در دریا
ما حدود 950 كشتي تجاري و 751 كشتي نفتكش و 8 كشتي ماهيگيري را اسكورت كرديم و همه اسكورتها هم با موفقيت انجام شده و همين الان 200 نفر از افراد نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي روي كشتيهاي تجاري و نفتكش هستند و امنيت اين كشتيها را تامين ميكنند. اين افراد 2 هزار كيلومتر از ما فاصله دارند و هر عمليات هم حدود 2 الي 3 ماه طول ميكشد كه افراد دائم از يك كشتي به كشتي ديگر در حركت هستند و از منافع جمهوري اسلامي در آبهاي آزاد دفاع ميكنند. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران 2 نوع اسكورت دارد؛ يك ناوگروه رزمي دارد كه به صورت ناوگروه كشتيها را اسكورت ميكند و هرجايي كه نياز به آنها باشد به محل مورد نظر براي انجام ماموريت اعزام ميشوند. نوع دیگر اسکورت يك گروه 6 تا 8نفره هستند كه به واحدهاي دريايي اعزام ميشوند و با تمامي سلاحها و تجهيزات خود بر روي كشتي هستند و از ابتدا تا انتهاي مسير كشتي را اسكورت ميكنند و بعد از پايان مأموريت اين افراد به كشتي مادري كه در دریا داريم منتقل ميشوند تا اسكورت خود را براي ناوگروه بعدي آغاز كنند.
عملیات رعد یک به روایت آقای فرمانده
ما تعطيلات عيد را به 2قسمت تقسيم كرديم. من تا ششم فروردین مرخصي بودم و هفتم هم وارد يگان شدم. براي بازديد از يگان رفته بوديم كه اعلام شد يك ماموريت برونمرزي داريم. آبهاي آزاد از محدوده مرزي نيروي دريايي ما خارج است؛ چرا كه ما تا مدار 7درجه را اسكورت ميكرديم و بعد از آن دست ما نبود. به ما اعلام شد كه كشتي ربوده شده با سرعت در حال عبور است و دزدان دريايی هم با تعداد زيادي به دنبال آنها هستند؛ پس ما بايد در حداقل زمان در محل ماموريت حاضر ميشديم و كشتي را آزاد ميكرديم. به سرعت تجهيزات و نفرات را آماده كرديم؛ بخشي از مسير را هوايي طي كرديم و بقيه مسير را با شناور. در طول مسير به پرسنلي كه همراهم بودند گفتم كه ماموريتي كه ميرويم يك جنگ خواهد بود؛ افرادي كه با من در اين ماموريت بودند از نظر سني بسيار كمسن و سال بودند و پايه خدمتي كمي هم داشتند. حتی تعدادی از آنها به صورت داوطلب در اين عمليات شركت كردند. سربازی داشتم که از زمان ورود به ارتش تا اين ماموريت كه دستيار من بود كلا 2سال ميگذشت ولي با اين حال آمد. وقتي شما در خشكي میجنگيد معمولا تعداد نفرات و سلاحها و ساير اطلاعاتتان از دشمن كامل است اما در دريا وقتي نميداني با چه دشمني روبهرو هستي و تقريبا هيچ اطلاعاتي از او نداري كار چند برابر سخت و دشوار خواهد شد و از وقتی ماجرا سختتر میشود كه از شما گروگان هم داشته باشند.
25 میلیون دلار برای گروگانها
شب به نقطه مورد نظر رسيديم. فاصله ما با دزدان دريايي نزديك بود و آنها هم اطلاعي از حضور ما در اين نقطه نداشتند. ميخواستيم آنها را غافلگير كنيم اما چون از قبل يك هواپيماي هندي به آنها گفته بود كه 3 ناو جنگي به شما حمله خواهد كرد، آماده بودند. ناگفته نماند كه از كشورهاي مختلف جزو خدمه اين كشتي بودند كه در بين آنها حتي ايراني هم بود. به ما اعلام كرده بودند كه معمولا از ساعت 12شب به بعد اين دزدان به خاطر مصرف مشروبات الكلي و مواد مخدر خواب هستند ولي وقتي ما رسيديم همه چراغهاي كشتي روشن بود، در کشتی ميدويدند و آمادگي 100درصد داشتند. ما قايقها را به سمت كشتي حركت داديم و اينها شروع به تيراندازي كردند. چون در دريا جانپناه وجود ندارد ما همه شناورها را سنگربندي كرده بوديم و از هر نقطهاي كه ميخواستيم به اينها تيراندازي ميكرديم. حجم آتشي كه ما روي آنها ميريختيم باعث ترسشان شده بود. اعلام كردند برای آزادسازی گروگانها 25 ميليون دلار پول نقد ميخواهند. ما براي فريبشان اعلام كرديم از نيروهاي ناتو هستيم و شما بايد اين گروگانها را آزاد كنيد. قبول نكردند. ما اعلام كرديم كه نيروهاي نظامي و چند مليتي هستيم و هيچ پولي به شما نخواهيم داد و اگر گروگانها را آزاد نكنيد ما همه شما را خواهيم كشت.
11 خدمه ایرانی در کشتی
هوا داشت روشن ميشد. آتش سنگين ما ادامه داشت تا اینکه برای شناسایی نشدن در روشنی هوا حدود ساعت 7 صبح از آنها فاصله گرفتيم. مدتی نگذشته بود که به ما پیام دادند 2تن از گروگانها سكته كردهاند، ما آنها را تحویل شما میدهیم. از قضا هنگام تبادل، رئيس دزدها هم در قايق حضور داشت و با آنها آمده بود. ما هم بلافاصله بعد از اينكه تبادل صورت گرفت او را دستگير كرديم و به كشتي دزدان اعلام كرديم كه فرمانده شما را دستگير كردهايم و شما هم خودتان را تسليم كنيد. رئيس دزدها هم از آنها خواست تسلیم شوند اما معاونش- يك جوان 23 ساله به اسم كارلوس- شروع كرده بود به تيراندازي به سمت گروگانها كه خود دزدها مانع شده بودند. او گفت كه اگر رئيسدزدها نيايد ما همه گروگانها را ميكشيم. يك قرارگاه جنگ هم توسط كشتيراني و نيروي دريايي برقرار شده بود كه ما را هدايت ميكردند و چون جان انسانها در ميان بود ما مجبور بوديم كه خيلي محتاطانه عمل كنيم؛ چرا كه 11نفر از خدمه ايراني بودند. به همين خاطر ما رئيسدزدها را رها كرديم اما به او زمان داديم و گفتيم كه شما هم آب داريد و هم غذا و هم سوخت، به شما مهلت ميدهيم كه كشتي را ترك كنيد و ما هم به شما اين تامين را ميدهيم كه از محدوده خارج شويد. وقتي رئيس دزدها به كشتی برگشت نهتنها ديگر جواب ما را ندادند بلكه موتور كشتي كه ايستاده بود را دوباره به حركت درآوردند و ما در رادار ديديم كه فاصله كشتي از ما بيشتر ميشود.
تبادل آتش سنگین
دوباره با قرارگاه تماس گرفتيم و از مركز تهران به ما اطلاع دادند كه آنها را تعقيب كنيد و كشتي نبايد به هيچ وجه از شما فاصله بگيرد. تقريبا بعدازظهر بود كه به آنها نزديك شديم و بعد از اخطار به دزدان گفتيم كه اگر تسليم نشويد ما شما را غرق ميكنيم. ما ميخواستيم كه كشتي را از حركت باز نگهداريم و به ایران برگردانیم و اگر موتور را با موشك ميزديم مشكلات براي بازگشت بسيار زياد ميشد. براي همين ما از شيوهاي استفاده كرديم كه هم كشتي از حركت بايستد و هم آنها مجبور به تسليم شوند. ما قسمتهاي فلزي كشتي مانند دودكش يا بدنه كه از قبل مورد اصابت قرار گرفته بود را هدف قرارداديم و وقتي كه آتش ما شدت گرفت اينها مجبور شدند كه سرعت خودشان را كمتر كنند. در همين حين يكي از انبارهاي كشتي دچار آتشسوزي شد و ما هم رادار كشتي را مورد اصابت قرار داديم تا ديدشان كور شود و نتوانند به حركت ادامه دهند. با اين شرايط بسيار به آنها نزديك شديم. وقتي به آنها حملهور شدیم آتش سنگيني روي بچههاي ما ريختند كه باعث شد چند تن از نيروهاي ما زخمي شوند. 12 بار ما همين مسير را در رفتوآمد بوديم تا بتوانيم حمله اصلي خود را انجام دهيم. نزديك غروب بود كه ما حجم سنگيني از آتش را بر سرشان ريختيم و مجبور شديم از سينه كشتي تيمها را به كشتي بفرستيم و اولين تيم مستقر شد. از سمت سينه كشتي هم به آنها شليك كرديم و همينطور تعداد نفراتي كه وارد كشتي شدند زياد شد و ما هم از سمت پشت كشتي به دزدان شليك ميكرديم تا نيروهاي ما بتوانند مستقر شوند. درگيري از ساعت 7 تا يك شب به سنگيني ادامه داشت و ما طي اين مدت از 7 انبار كشتي 4 تا را گرفتيم. ما عملا كشتي را گرفته بوديم اما تصرف کامل ممكن بود يك روز طول بكشد يا 10 روز. نيروهاي ما واقعا مردانه جنگيده و بسيار خسته بودند براي همين نزديك به 2ساعت به آنها استراحت دادم تا بتوانند تجديد قوا كنند.
ورود به کشتی دزدان
ساعت 4:30 صبح بود كه مرحله دوم حمله را آغاز و با استعانت از امامزمان(عج) به آنها حمله كرديم. واقعا هم لطف امامزمان(عج) بود كه دزدان با آن همه سلاحي كه در اختيار داشتند نميتوانستند ما را مورد اصابت قراردهند و به طرز معجزهآسايي، این ما بوديم كه به آنها حمله ميكرديم و آنها را عقب ميبرديم. در اين حين كاپيتان کشتی از غفلت يكي از دزدها كه براي نگهباني ايستاده بود استفاده و فرار كرد اما به خاطر وزن بالايي كه داشت و لباسي كه در تنش بود دزدان او را ديده بودند و با تيراندازي زخمياش كردند. بچههاي ما به دزدها حمله كردند و آنها را عقب بردند و كاپيتان كشتي را به سمت خودشان كشيدند. پزشك همراه ما مينيسك پايش پاره شده بود براي همين به سختي ميتوانست حركت كند؛ باز با اين حال او را از كشتي بالا كشيديم و با همين شرايط جنگي و نامناسب كاپيتان را آنجا عمل كرد و كاپيتان زنده ماند. هوا روشن شده بود و بچههاي ما قسمت موتورخانه و تمامي انبارهاي كشتي يا اصطلاحا پاشنه كشتي را در اختيار گرفته بودند منتهي براي اينكه بچهها غافلگير نشوند از پلههاي بيرون شروع به پاكسازي كردند و همينطور طبقات را يكي پس از ديگري در اختيار خود درآوردند. دزدها طبقات سوم و چهارم را كه اتاق فرماندهي و كاپيتان بود به عنوان مقر خود انتخاب كرده بودند و وقتي به آنجا رسيديم آتش بسيار سنگيني روي ما بود. مجبور شديم درها را ببنديم و با استفاده از گاز اشكآور و دود رنگي مقاومت کنیم تا اینکه بالاخره دستگيرشان كرديم. آماري که ما از دزدان داشتیم 12 نفر بود اما خدمه ميگفتند 13 نفر هستیم.
یک افتخار دیگر
رئيسدزدها با اينكه عربي بلد بود اما با زبان سوماليايي حرف ميزد. نمیگفت كه چند نفرند. آمار 12نفر را میداد. ما تلفن ماهوارهاي او را چك كرديم و ديديم كه چند ساعت پيش درخواست كمك كرده است. وقتي ما نزديكيهاي خليج عدن شديم ديديم كه كشتيهاي ناتو به ما نزديك شدند و اعلام كردند كه كشتي كناري شما كشتي دزدان دريايي است و ما گفتيم كه اين كشتي توسط تكاوران ايراني آزاد شده است. ابتدا اصلا چنين چيزي را باور نميكردند تا اينكه ما به خدمه گفتيم با لباس رزم روي عرشه ناوشكن حاضر شوند. آنها با تعجب به ما نگاه ميكردند كه چگونه چنين عمليات بيسابقهاي را با موفقيت و بدون كمك انجام دادهايم. دزدان دریایی ناو روسي را با محموله تانك ربوده بودند. ناوهای آمريكايي و فرانسوي با تلفات و پرداخت پول توانسته بودند ناو را آزاد كنند اما بچههای ما توانستند با اعتقاد و رشادت پیروز شوند بدون اینکه به دشمن باجی بدهند.