در اين راستا انجمن اوليا و مربيان، هيأتي منتخب از پدران و مادران، دانشآموزان و مربيان مدرسه است كه با هدف همكاري در جهت پيشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان تشكيل ميشود. اين انجمن، پيشنهادها و طرحهاي مفيد را به مدير و مسئولان مدرسه عرضه ميكند و در اداره بهتر امور، يار و ياور صميمي مديران محسوب ميشود. انجمن اوليا و مربيان، مظهر همكاري خانه و مدرسه در امر تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان است. در هفته پيوند اوليا و مربيان كه از تاريخ 24تا 30مهرماه هر سال برگزار ميشود، سراغ يكي از قديميهاي انجمن اوليا و مربيان رفتيم كه جزو مؤسسان انجمن هم بوده است. حسين خوشنويسان كه امروز مديريت يك مركز آموزشي را بر عهده دارد از اهداف اصلي تشكيل انجمن و برنامههايي كه در اين راستا انجام ميشود گفت و حسابي هم از كمبود فضاي آموزشي در كشور گلايه داشت.
- با چه هدفي انجمن اوليا و مربيان تشكيل شد و تصميم گرفتيد كه در نظام آموزشي چنين چيزي داشته باشيد؟
تعليم و تربيت منهاي اوليا اصلا مقدور نيست. چون پايه اوليه تعليم و تربيت هر دو در خانه به وسيله مادر ريخته ميشود؛ يعني نخستين معلم، مادر است و بعد كمكم پدر و اطرافيان؛ به اين ترتيب رابطه مدرسه و اوليا اگر وجود نداشته باشد مثل يك ساختمان نيمه تمام است كه رها ميشود و مهندس جديد هيچ اطلاعاتي از ستونها و بناي ساختمان ندارد. نكته ديگر اينكه مقدار زيادي از وقت دانشآموز در خانه صرف ميشود يعني باز هم همان ارتباط معلم- شاگردي پدر و مادر بر او تأثير دارد. پس انجمن اوليا و مربيان يك امر ضروري براي مدرسه است كه هم در تعليم و هم تربيت اثرگذار خواهد بود. در بحث تعليم بهصورت خيلي شفاف مادر نخستين معلم است و در هيچ جا هم اين استثناء وجود ندارد مگر در جاهايي كه در آغاز ولادت كودك را در شيرخوارگاه و... بزرگ ميكنند كه بحث ديگري است؛ تربيت هم همينطور است. پس مربي دانشآموز هم در اصل مادر است؛ يعني بهعلت مسائل اقتصادي گرفتاري پدرها بيشتر شده و در نتيجه مادر در امر تربيت فرزندان مؤثرتر است. اين ضرورت انجمن اوليا و مربيان يا همكاري خانواده با مدرسه است.
- سازوكار ابتدايي انجمن به چه صورت بود و اكنون اين سازوكارها بهنظرتان بهتر شده يا افت كرده است. اصلا به هدفي كه ميخواستيد، رسيدهايد؟
نه، به آن هدفي كه ميخواستيم نرسيدهايم ولي احساس ميشود كه اوليا به سمت مدرسه و دانشآموز گرايش بيشتري پيدا كردهاند. مدتي شايد اين رابطه قطع شده بود و احساس ميكردم كه تمام مسئوليت گردن مدرسه است و يا دستگاههاي تبليغاتي مملكت كه اين خيلي مؤثر بود. شايد مدتي دانشآموز از دامن خانواده رها شد ولي خوشبختانه اين بازگشت كاملا ملموس است و حداقل الان آنچه ميبينيم ارتباط مدرسه با خانواده، ملموستر از گذشته است.
- عمده كاري كه بايد از سوي انجمنها صورت بگيرد چيست؟
ما 2 تيپ مدرسه داريم؛ يك تيپ اينكه انجمن براي انجام مراسم (اعياد يا عزا) كمك كنند يا اينكه كارخانهاي يا مكان علمياي را براي بازديد آماده كنند و دانشآموزان را به آنجا ببرند. اين كار انجمن يك كار فرعي است ولي در تيپ ديگر مدارس اين مسائل جزو برنامه مدرسه است و در نتيجه ما در اين مسائل از اوليا هيچگونه كمكي را طلب نميكنيم. آنچه از اوليا توقع داريم اولا گفتار مسئولين مدرسه را مخصوصا در امر تربيت بشنوند؛ براي مثال، اگر بخواهيم به دانشآموز تعليم دهيم كه دروغ نگويد، لازمهاش اين است كه در خانواده دروغ گفتن نباشد كه در اين صورت نتيجه كار ما ابتر ميشود. ميخواهيم بگوييم كه سيگار نكشيد، سيگاركشيدن برايتان ضرر دارد اين را بايد در پدر خود هم ببيند؛ اگر اينطور نباشد يعني دانشآموز تضاد بين خانه و مدرسه را ديد، 3 حالت پيدا ميشود؛ يا طرف پدر و خانواده را ميگيرد و مدرسه را كنار ميگذارد يا برعكس، طرف مدرسه را ميگيرد و خانواده را كنار ميگذارد و يا هر دوي اينها را كنار گذاشته و به دوست خارج از ضرورتي كه برايش وجود دارد، پناه ميبرد تا راهنمايياش كند! ميبينيد كه هر 3 اين موارد قدري داراي اشكال است، مخصوصا حالت سوم. پس اگر رابطه اوليا با مدرسه تنگاتنگ باشد، ميتوانند در اين مسائل كمك كنند. در قسمت تعليم هم با توجه به اينكه شايد مربوط به مشكلات آموزشي ما باشد، بهخصوص در دبستان نقش مادر در رابطه با تعليم بچهها خيلي مؤثر است. اين باعث ميشود كه همينطور ادامه يابد. من در دبيرستان هم به بچهاي كه با راهنمايي مادر ميخواهد تكاليفش را انجام دهد، برخورد كردهام كه ما اين روشها را از دانشآموز ميگيريم و در آن صورت دانشآموز احساس غربت ميكند؛ يعني بايد به ولي محترم تفهيم شود كه در كلاسهاي اول، دوم و سوم دبستان ضرورت بودن مادركنار دانشآموز لازم است اما كمكم اين ارتباط بايد كم شود كه مثلا در دوره اول دبيرستان اين ارتباط نبايد در رابطه با مسائل درسي وجود داشته باشد مگر مواقعي كه سؤال توسط دانشآموز انجام ميگيرد و نياز به راهنمايي وجود دارد؛ نه اينكه مسئلهاش را حل كند بلكه تنها راهنمايي كند تا خود دانشآموز بتواند تكليفش را انجام دهد. پس ميبينيم كه ضرورت ارتباط اوليا با مدرسه هر روز لازم است.
- معمولا تا اسمي از انجمن اوليا و مربيان برده ميشود همه خانوادهها اينطور برداشت ميكنند كه مدرسه آنها را براي دريافت پول و كمك فراخوانده است؛ چطور بايد با اين آسيب مقابله كرد؟
اين آسيب مربوط به مسائل اقتصادي آموزش و پرورش است. بنده از سال47در مدارسي فعاليت كردهام كه مقداري مسائل تربيتي و تعليمياش با ديگر مدارس تفاوت داشته است؛ مثلا در سال 47مدرسه قدس را تاسيس كرديم. فراموش نميكنم كه از روز اول به اوليا ميگفتيم كه در طول سال از شما چيزي نميخواهيم و هرچه هست، اول سال است. شايد كمتر از 10سال بنده دبيرستان كمال را مديريت كردم كه باز همين مسئله بود؛ يعني به اوليا تفهيم كرديم كه در ايام سال نياز اقتصادي نداريم و آنچه هست اول سال مطرح ميشود. 4سال تمام بعد از انقلاب در سال 67تا 70دبيرستان البرز را چرخاندم كه يك دبيرستان بهاصطلاح نمونهمردمي است. باز همين حالت را در آنجا هم اجرا كردم؛ يعني به اوليا تفهيم كردم كه در طول سال اگر دعوت ميشويد، براي مسائل مالي نيست و اين مسئله را قطع كردم. الان 23سال است كه اين مؤسسه خواجه نصيرالدين طوسي را داير كردهام و فكر ميكنم حداقل اين است كه زماني وجود نداشته كه در ايام سال از اوليا، مسائل اقتصادي طلب كنيم.
- پس بيشتر رابطه آموزشي مطرح بوده است؟
آموزش و تربيت؛ تعليم و تربيت. چون قرآن و خداوند به موجب آيه «يزكيهم و يعلمهم الكتاب» از ما بيش از اين توقع دارد. اگر تزكيه نباشد، تعليم جز زيان هيچ ندارد. علم با تزكيه است كه به بشر كمك ميكند و علم بدون تزكيه ارزشي ندارد.
- معمولا چند جلسه اوليا و مربيان در سال داريد؟
طرحي براي اوليا به نام طرح «لقمان» وجود دارد كه تعقيب ميشود و در اين دوران رابطه با اوليا مطرح است؛ من باب مثال فرض كنيد كه انسان در قرآن مطرح ميشود و مسائلي كه خود لقمان با فرزندش داشته با اوليا مطرح ميشود. در ضمن اين برنامه متخصصيني دعوت ميشوند كه اوليا در رابطه با فرزندشان چه وظايفي دارند؟ حتي گاهي از اوقات پزشك دعوت ميشود كه مسائل تغذيهاي را برايشان مطرح كند. سال گذشته آنطور كه اطلاع دارم، 13جلسه تشكيل شد و اين تعداد جلسه تقريبا بين همه مدارس مشترك است.
- خود شما بهعنوان كسي كه سالهاست در انجمن اوليا و مربيان نقش داشته چه توصيهاي به خانوادهها داريد؟
توصيهام اين است كه در سراسر مملكت، اوليا براي فرزندشان ارتباطشان را با مدرسه بهعنوان سرمايهگذاري ببينند. گاهي اوقات اوليا احساس ميكنند كه اگر در مدارس پولي پرداخت ميكنند، در واقع خرج ميكنند درحاليكه اينطور نيست و براي فرزندشان سرمايه اندوخته ميكنند. عزيزاني كه در اين رابطه واقعا دقيق عمل كردهاند، نتايج مطلوبي هم بهدست آوردهاند. شما مبلغي پول را درنظر بگيريد، اگر مقداري از آن را خرج كنيد، پولتان كم ميشود و بعيد ميدانم پول داخل جيب افراد در بازگشت به خانه زيادشده باشد! مگر اينكه در بانكها پرسه زده باشد كه بحث جدايي دارد. اينكه ميگويم سرمايهگذاري، اگر اين بيداري بهوجود آيد آن وقت است كه مانند كشورهايي نظير ژاپن تعليم و تربيت از آن چيزي كه ما داريم متمايز ميشود. به قول آنها اگر خانهشان بزرگ شود، مدارسشان كوچك ميشود. حالا نميدانم آيا در ايران مدرسهاي سراغ داريم كه واقعا به درد بخورد؟ يك مدرسه مثال بزنيد! بنده خودم در البرز درس خواندهام؛ البرزي كه شمالش خيابان رشت بود، شرقش خيابان حافظ و غربش خيابان وليعصر و جنوبش دست نخورده است. دانشگاه پلي تكنيك اميركبير را از آنجا جدا كردند، دانشگاه رنگرزي، دانشگاه هنر و 2 تا تربيت معلم. چه اتفاقي در اين مدرسه ميافتد؟ من خودم در مالزي از مدرسهاي بازديد كردم كه تنها كتابخانهاش به اندازه مدرسه ما فضا داشت. چقدر متفاوت است؟!
- چرا نميتوانيم چنين چيزي را داشته باشيم؟
چرايش را بايد مسئولان دولت پاسخ دهند. سرمايهگذاري براي مدرسه خيلي كم است.
تلاش براي پرورش نسلي درخشان
15سال رياست انجمن اوليا و مربيان مدارس 3 فرزندش باعث شده كه تجربه خوبي در اين زمينه كسب كند و با زير و بم كار انجمن اوليا و مربيان به خوبي آشنا باشد. ابوالفضل پناهي، 2 پسر و يك دختر دارد. اولينبار در دوره ابتدايي نخستين پسرش رئيس انجمن شده است . او درباره سازوكار فعلي انجمن اوليا و مربيان اينطور ميگويد: «پس از گذشت سالها از تأسيس انجمن اوليا و مربيان در كشور، اينك جلوههاي باروري و بالندگي مشاركتهاي مردمي در نظام آموزش و پرورش ديده ميشود. مشاركتهاي مردمي، تجلي عشق و علاقه مردم به تعليم و تربيت است. پيش از اين، مفهوم سنتي مشاركتهاي مردمي، پرداخت وجه مادي بود؛ بهعبارت ديگر، پدران و مادران، معناي مشاركت را پرداخت وجوه نقدي ميدانستند ولي امروزه مفهوم مشاركت، بسيار گستردهتر از گذشته، بهمعناي دست در دست هم گذاشتن براي انجام دادن كارهاست». آقاي پناهي نخستين هدف انجمن اوليا و مربيان را آگاهتر ساختن پدران و مادران و مربيان به معارف اسلامي در رابطه با مسائل رشد و پرورش كودكان، نوجوانان و جوانان باتوجه به نيازهاي آنان از جهات مختلف معنوي، رواني، عاطفي، سياسي، اجتماعي و بهداشتي ميداند و معتقد است كه اگر همين يك هدف به درستي به نتيجه برسد شاهد نسل درخشاني در آينده خواهيم بود. او در سخنانش از برخي مدارس گلايه ميكنند؛ «با اينكه بسياري از مدارس فعاليتهاي انجمن اوليا و مربيان را به مسائل آموزشي و تربيتي معطوف كردهاند اما باز مدارس زيادي هستند كه فقط ميخواهند جلسهاي تشكيل داده باشند و آخر سر هم گزارش كنند. براي مثال خاطرم هست در مدرسهاي دخترانه رفته بودم تا صحبت كنم؛ از 2 ساعت زماني كه داشتيم يك ساعتونيم آن پيرامون اردو بردن بچهها گذشت، يك ربع مدير حرف زد و درنهايت يك ربع هم من. درست است كه مسئله اوقات فراغت دانشآموزان مهم است اما واقعا مديران بايد تلاش كنند تا ارتباط با خانوادهها را محكمتر كنند». آقاي پناهي درباره تأثير مدرسه بر دانشآموزان و خانوادهها ميگويد: «اگر مدرسه برنامهريزي درستي داشته باشد ميتواند تأثيرات زيادي را بر خانوادهها بگذارد؛ براي مثال يادم هست در مدرسه دخترم خانواده يكي از دانشآموزان كه اتفاقا با دختر من همكلاس هم بود به فرهنگ اسلامي اعتقادي نداشتند اما دخترشان در برنامههاي فرهنگي و مذهبي مدرسه هميشه حاضر بود و همين دختر بعد از 2سال آنقدر روي خانواده تأثير گذاشته بود كه روزهاي آخر پيشدانشگاهي وقتي آنها را ديدم كاملا نظراتشان عوض شده بود. مدارس بايد همه تلاش خود را بكنند تا هم دانشآموز و هم اوليا را در مسير درست قرار دهند. بايد مشاورههاي درستي ارائه دهند و آنها را با فرهنگ ايراني- اسلامي آشنا كنند تا در آينده شاهد رشد فرهنگي در كشور باشيم».
درباره انجمن اوليا و مربيان
بيست و چهارم مهر، روز پيوند اوليا و مربيان است. در هفته پيوند كه از اين روز آغاز ميشود به دعوت مدير مدرسه، اولياي دانشآموزان، در جلسهاي گردهم ميآيند. مدير گزارشي از فعاليتهاي سال گذشته خود و همكارانش را به اوليا ارائه ميدهد و مشكلات مدرسه را با آنها در ميان ميگذارد و در پايان تعدادي از اوليا براي عضويت در انجمن داوطلب ميشوند. پس از رايگيري نمايندگان اوليا در انجمن تعيين ميشوند. انجمن اوليا و مربيان يكي از قديميترين نهادهاي مدني است. آغاز همكاري خانه و مدرسه در قالب انجمن به سال ۱۳۲۶ شمسي برميگردد. در آن سال شورايعالي فرهنگ، تشكيل اين انجمنها را در همه آموزشگاهها و شرح وظايف آنها را تصويب كرد. در سال ۱۳۴۶ شمسي، انجمن اوليا و مربيان ايران تاسيس شد و به ثبت رسيد. در مرامنامه انجمن آمده است: انجمن ملي اوليا و مربيان ايران سازماني است غيرانتفاعي و غيردولتي. اين مؤسسه با همكاري و پشتيباني كساني كه به تربيت عمومي نونهالان و نوجوانان علاقه دارند تشكيل ميشود و هدفهاي معين و مشخصي را بر محور سياستهاي كلي آموزش و پرورش كشور و با معيارهاي فدراسيون بينالمللي اوليا و مربيان براي نيل به هدفهاي خود تعقيب ميكند. انجمن ملي اوليا و مربيان ايران سازماني است كه در آن صرفا به جنبه تربيتي همگاني ميپردازند. همچنين آرمان انجمن، بهسازي روابط اجتماعي در سطح كشور و جهان از طريق تربيت نسل جوان به وسيله كساني است كه تمام يا قسمتي از وقت، نيرو و كوشش خود را وقف تأمين آينده اجتماع و جهاني ميكنند كه ما در آن زندگي ميكنيم... در انجمن اوليا و مربيان مدرسه، علاوه بر نمايندگان اوليا، مديرمدرسه، يكي از معاونان، مربي پرورشي و نماينده معلمان مدرسه نيز عضويت دارند و نماينده شوراي دانشآموزي نيز برحسب ضرورت ميتواند در جلسات انجمن شركت كند. انجمن براي بالا بردن آگاهي خانوادهها و تقويت مشاركت آنها، كلاسهاي آموزش خانواده را در طول سال تحصيلي برگزار ميكند. تصميمگيري در مورد كلاسهاي تقويتي و فوقبرنامه با انجمن است. گردش مالي مدرسه و مسائلي مانند تعميرات و تهيه تجهيزات زيرنظر انجمن است.
آنچه در آموزش و پرورش به نام مدرسهمحوري خوانده ميشود، چيزي نيست جز تفويض اختيارات گسترده براي اداره مدرسه به انجمن اوليا و مربيان. كاهش تصديگري دولت و سپردن كار مردم به مردم از طريق تقويت انجمن ميسر است.
انجمن؛ نقطه همگرايي ديدگاههاي تربيتي و اخلاقي
احمدرضا ايماني
رئيس گروه انجمن اوليا و مربيان شهر تهران
درباره موفقيت انجمن اوليا و مربيان بايد به چند نكته دقت كرد؛ مسائل آموزشي، تربيتي و مالي از جمله نكاتي هستند كه حتما بايد به صورت پيشفرض در اين رابطه در نظر گرفته شوند. ما در عرصه جذب مشاركتهاي مالي اوليا توانستهايم خيلي خوب عمل كنيم در شرايطي كه مدارس ما با بحران مواجه بودند اگر كمكهاي اوليا نبود شايد امورات مدارس آنطور كه بايد مديريت نميشد. درخصوص مسائل آموزشي و تربيتي هم اقداماتي داشتهايم اما تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله داريم، در خصوص مسائل آموزشي هم بايد گفت كه انجمنهاي اوليا و مربيان بستري را فراهم كردهاند كه ما در مدارس شاهد آموزش خانوادهها هستيم تا ديدگاههاي تربيتي و اخلاقي خانوادهها را به مدارس نزديك كند. ما اين مسئله را به فال نيك ميگيريم كه الان در اكثر مدارس ما به اقتضاي اينكه در چه مقطعي هستند خانوادهها با مسائل تربيتي آشنا ميشوند. درباره مسائل آموزشي هم ما سه كار گروه داريم كه بعد از انتخابات انجمنهاي اوليا و مربيان، اعضاي انجمن در اين 3كارگروه تقسيم ميشوند و بايد فعاليت كنند. بد نيست به اين نكته اشاره شود كه ما براي اولينبار در تهران انتخابات انجمن را در شهريورماه، يعني قبل از بازگشايي مدارس داشتيم كه خوشبختانه استقبال خوبي صورت گرفت و با اينكه تعطيلات بود جمعيت خوبي از اوليا و مربيان در مدارس حاضر شدند. درباره انجمن اوليا و مربيان اين نكته نيز قابل ذكر است كه خانوادهها به هيچ وجه نبايد هزينههايي كه براي مدارس ميپردازند را به ديد يك هزينه اضافي ببينند. اين مسئله خيلي مهمي است كه به هر حال بودجه مدارس محدود است و براي ارتقاي فرهنگ آموزشي و تربيتي، مدارس نياز به امكانات مادي هم دارند. اگر هم هزينه از خانوادهها درخواست ميشود براي فرزندان خود آنهاست و تمام كمكها به طور دقيق صرف مدرسه خواهد شد. ما هم طي سالهاي اخير تلاش زيادي كردهايم تا نگاهها را از اين مسئله برداريم كه هر بار صحبت از جلسه اوليا و مربيان ميشود خانوادهها نگران اين باشند كه بايد حتما هزينهاي پرداخت كنند و اگر از آنها دعوت ميشود حتما جهت مسائل مالي است؛ در حالي كه بسياري از جلسات با حضور كارشناسان و مشاوران امور تربيتي و آموزشي برگزار ميشود تا شاهد رشد علمي و فرهنگي دانشآموزان و خانوادههاي آنها باشيم.
مثلث امن دانشآموزان
حجتالاسلام عليرضا سليمي
عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس
مدرسه مطلوب مدرسهاي است كه 3ضلع، خانه، مدرسه و معلم با هم ارتباط تنگاتنگي ايجاد كنند؛ يعني دانشآموز در اين مثلث احساس كند كه فضاي امني برايش ايجاد شده است. اگر اين 3 ضلع با هم هماهنگ نباشند و دانشآموز احساس امنيت نكند قطعا از نظر فرهنگي دچار يك گسيختگي خواهد شد؛ به اين معنا كه اگر مدرسه و معلم به سمتي برود و اوليا هم در خانه بهنحوي كه خودشان ميخواهند عمل كنند طبيعي است كه سمفوني ناسازي زده خواهد شد كه به دانشآموز صدمه جدي خواهد زد. متأسفانه انجمن اوليا و مربيان با اينكه سالهاي زيادي از تاسيس آن ميگذرد نتوانسته است در همه موارد بهصورت مجموعه موفق عمل كند. ممكن است بهصورت مصداقي در چند مدرسه توفيقاتي را مشاهده كنيم كه آن هم حاصل تلاش شخصي دوستان است اما بهطور كلي برآيند كار آنطور كه بايد نشد، به همين دليل است كه دانشآموزان ما حقيقتا پاسكاري ميشوند؛ تصور خانواده اين است كه معلم گزارههاي اجتماعي و فرهنگي را در وجود او نهادينه ميكند و بالعكس مدرسه تصور ميكند كه جاي ديگري بايد از دانشآموز حراست كند. علت اينكه ما وظيفه خود را به ديگري حواله ميدهيم چيست؟ يكي از مشكلاتي كه امروز در كشور ما وجود دارد اين است كه هر كسي بار مسئوليت خود را بر دوش ديگري مياندازد و نميتوان از دانشآموزاني كه امروز اين مسئله را لمس ميكنند توقع داشت كه فردا اينطور رفتار نكنند. وقتي خود ما بهعنوان الگو فرار از مسئوليت را به دانشآموزان ياد ميدهيم نميتوانيم از آنها بخواهيم مسئوليت پذير باشند. واقعيت اين است كه انجمن اوليا و مربيان از فلسفه وجودي خود تا حدي فاصله گرفته است؛ به جاي اينكه به مباحث اساسي بپردازد و اوليا در تصميمگيريهاي مدرسه نقشآفريني كنند فقط و فقط انجمن اوليا و مربيان را براي جذب منابع مالي مدنظر ميگيريم. اتفاقي كه افتاده اين است كه خانوادههاي متمول كه سهم بيشتري در جذب منابع مالي دارند بهعنوان قيم مدرسه عمل ميكنند و بچههاي آنها از حاشيه امني برخوردار ميشوند كه اين مسئله بهطور كلي ذهنيت متفاوتي را ميان ساير دانشآموزان و معلمها بهوجود ميآورد. اين امر كاملا مغاير با رهنمودهاي امام(ره) و مقام معظم رهبري و فراتر از آن اخلاقي و ديني ماست كه بخواهيم به واسطه پول تبعيض قائل باشيم بين بچهها و خانوادههاي آنها و اميدواريم كه هرچه سريعتر اين مسئله حل شود. در اين زمينه هم مجلس هر نوع قانونگذاري كه لازم باشد را انجام خواهد داد اما باز بهنظر ميرسد كه ما خلأ قانوني چنداني نداريم و اين كملطفي به انجمن اوليا و مربيان از سوي مدارس و اولياي مدرسه است.