در يك نگاه به گذشته نه چندان دور در كرمانشاه و در حوزه ادبيات فارسي ميتوان به مستنداتي جدي و قابل اعتنا دست يافت. ابوالقاسم الهاميكرمانشاهي، معروف به لاهوتي يكي از پيشگامان شعر نوين فارسي است. نخستين رمان تاريخي فارسي را محمدباقر ميرزايخسروي كرمانشاهي نوشت. حضور سه ضلع مثلث داستاننويسي كرمانشاه در دهههاي 40 و 50 شمسي، توانست كرمانشاه را بهعنوان يكي از قطبهاي مهم داستاننويسي كشور بدل كند: عليمحمد افغاني با «شوهر آهوخانم»، علي اشرفدرويشيان با داستانهايي همچون «سالهاي ابري» و منصور ياقوتي در حافظه تاريخي ادبيات فارسي فراموش نخواهند شد.
پس از انقلاب اسلامي نيز نامهايي معتبر در حوزه شعر باليدند و در دايره شاعران انقلاب قرار گرفتند. محمدجواد محبت و احمد عزيزي 2 شاعر شاخص انقلاب بهشمار ميروند كه از جغرافياي كرمانشاه برخاستهاند. در اين ميان احمد عزيزي دنياي متفاوت خود را دارد. شوريدگياش مثال زدني بود و شعرش با اثر انگشت خاصي توانست فضاهايي تازهتر را ميان شاعران انقلاب بيافريند.
بسياري از هواخواهان ادبيات و بهويژه شعر، احمد عزيزي را با مثنويهايش ميشناسند كه بهگونهاي با چاشني سبك هندي در پي بنياني تازهتر در مثنوي سرايي 2دهه پيش بود. كفشهاي مكاشفه و ملكوت تكلم توانستند معرف خوبي براي اين شاعر نامآور باشند. اگر چه در اين 2مجموعه شعر قابل اعتنا با فرازها و فرودهايي متفاوت روبهروييم اما اين دو اثر با رهيافتهايي تازهتر، توانستند با شاعران جوان همان دهه ارتباطي مقبول بگيرند و حتي در بين استعدادهاي جوان سرمشق و ياريگر جرياني تازه در مثنويسرايي باشند. يكي از فاكتورهاي ويژه محتوايي در آثار احمد عزيزي نگاه ويژه «شيعي» است. كمتر كسي است كه با شعر احمد عزيزي دمساز باشد و شعرهايي همچون «ياس بوي مهرباني ميدهد» را در حافظه نداشته باشد.