اين مرد بهدليل اينكه همسرش مهريهاش را ميخواست او را به قتل رسانده بود.عصر روز هشتم تيرماه سال 88به مأموران كلانتري 127نارمك خبر رسيد مردي مسن به نام هاشم در خانهاش همسرش را به قتل رسانده است. وقتي مأموران به محل حادثه رفتند با جنازه زني 60ساله به نام عفت روبهرو شدند كه بهدليل اصابت ضربه چاقو به گردنش جان باخته بود. يكي از همسايگان مقتول در اينباره به پليس گفت:
با شنيدن صداي جيغ و داد از خانه همسايه، سرم را از پنجره بيرون بردم و فهميدم صداي عفت، زن همسايه مان است. چند لحظه بعد صداي او قطع شد و همان موقع شوهرش با دستان خون آلود از خانه بيرون آمد، دستانش را در جوي آب جلوي خانه شست و فرار كرد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني كارآگاهان پليس آگاهي تحقيقات خود را براي دستگيري متهم به قتل آغاز كردند. هرچند اين مرد به مكان نامعلومي گريخته بود اما چند روز بعد مأموران او را شناسايي و دستگير كردند.
متهم در جريان بازجوييهاي مقدماتي به قتل همسرش اعتراف كرد و گفت بهدليل اينكه او قصد داشت مهريهاش را به اجرا بگذارد عصباني شده و او را كشته است. او صحنه جنايت را نيز بازسازي كرد و در ادامه پرونده اتهامش با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه در شعبه 71دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد فرزندان مقتول در جايگاه قرار گرفتند و براي پدرشان درخواست قصاص كردند.
در ادامه هاشم به دفاع از خودش پرداخت و گفت: قبول دارم كه عفت را به قتل رساندهام اما او با حرف هايش من را عصباني كرد و باعث شد دست به اين كار بزنم. ما با يكديگر اختلاف داشتيم و جدا زندگي ميكرديم اما طلاق نگرفته بوديم. روز حادثه بعد از مدتها به خانه همسرم رفتم اما او مثل هميشه شروع به سركوفت زدن كرد و گفت مهريهاش را ميخواهد. من هم چاقو را برداشتم و به او ضربه زدم.
اما همان موقع پشيمان شدم و او را تا جلوي در خانه كشاندم. دوان دوان به يك درمانگاه رفتم و يك پزشك با خودم آوردم اما وقتي جلوي در خانه عفت رسيديم اثري از او نبود. بهدنبال اعترافات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند و او را به قصاص محكوم كردند. اين رأي در ديوان عالي كشور نيز تأييد و حكم آماده اجرا شد ولي در نهايت فرزندان هاشم او را بخشيدند و با حضور در دادسراي امور جنايي اعلام كردند ديگر از وي شكايتي ندارند. به اين ترتيب بار ديگر پرونده اين قتل خانوادگي به دادگاه كيفري فرستاده شد تا هاشم اين بار به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود.
در اين جلسه كه صبح ديروز در شعبه 71به رياست قاضي نورالله عزيز محمدي برگزار شد، متهم بار ديگر آنچه را اتفاق افتاده بود توضيح داد و گفت: من راننده تاكسي بودم و با زحمت امورات زندگيام را ميگذراندم. در اين بين همسرم هم ناسازگاري ميكرد. او ميخواست مهريهاش را كه 7ميليون تومان بود به اجرا بگذارد. آن روز وقتي با يكديگر صحبت كرديم همسرم گفت اگر مهريه را نميدهي بايد سند 3دانگ از خانه را به نامم بزني. من از شنيدن اين حرف عصباني شدم و در يك لحظه او را با چاقو زدم. آن موقع خيلي عصباني بودم و نميدانستم چه كار ميكنم. از ترسم فرار كردم اما بالاخره مأموران دستگيرم كردند.
حالا 5سال از آن روز ميگذرد و در اين مدت در زندان هستم. ديگر از اين وضعيت خسته شدهام و دوست دارم زودتر تكليفم مشخص شود.در پايان اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و هاشم را به تحمل 5سال حبس با احتساب ايام بازداشت محكوم كردند. به اين ترتيب اين مرد قرار است بهزودي از زندان آزاد شود.