تاریخ بارها و بارها تکرار شده. عدهای عدهای دیگر را کشتند. تعداد کثیر بر قلیل پیروز شدند. زنهای زیادی اسیر شدند. کودکهای بیشماری به قتل رسیدند. لشکرکشیهای متعددی را تاریخ به چشم خود دیده است. ولی فاتحان و لشکرکشان و بزرگان و پیروزان همه از خاطرهها دور شدهاند. علت مشخص است. جاودانه بودن نیاز به پول و امکانات و زر و زور و سکه ندارد. کافی است از حق پیروی کنی؛ بطلان با لشکر چند ده هزار نفری کوفه و شام هم در برابرت زانو میزند.
قرآن میگوید سيلاب، كفهايي با خود حمل ميكند؛ كفها روي آب چون حباب هوا و بيخاصيت هستند و از بين ميروند اما آنچه براي مردم نافع است، باقي ميماند. خداوند «ملاك بقا» را مفید بودن تلقی میکند.
«حق» مانند آب، سودمند است لذا ميماند اما كفهاي روي آب هرگز كسي را سيراب نميكند، نه درختي را ميروياند و نه مايه پاكيزگي هست. اینها خصوصیتهای آب است.
دست بگذار روی قلبت. گرمایش را حس میکنی. گرمایی که تا ابد خاموش نمیشود. گرمایی که در قلبهای مومنین است. گرمایی که هزار سال است سراغت را گرفته است. هُرم سوزانش از 61/1/10 هجری تا حال وجود دارد هيچگاه در قلب مومنين خاموش نشدني است. إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَهًْ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً. هرمی که گرمایش روضهخوانی میکند؛ روضهای بس غریب. روضهای که کافی است بشنوی. روضهاش را بشنو و بهشت را طلبکن. آری. اینجا بهشت را به بهانه میدهند. بهانهاي كه بهايش از هرچه گرانقدر و ارزشمند است بالاتر است. اصلا دنبال بهانهای هستند برای مرحمت؛ بهانهای برای بخشش. دستهایشان، حاتم را حاتم میکند. آنقدر میبخشند که از درب خانه به خانه دیگری روی نندازی. بیا. بیا سوار کشتی حق شو. سریعترین راه برای رسیدن سوارشدن در این کشتی است. بیا که جدش رسول الله گفت باب نجات امت، حسین است.