براساس گزارش ميلآْنلاين، همواره تصور بر اين بودهاست كه اين نقاش كه از اختلالات رواني رنج ميبرده، در سال 1890 در مزرعهاي در نزديكي پاريس به خود شليك كرده و به زندگياش خاتمه دادهاست،اما اين نظريه اكنون دچار تحول شدهاست.
وينسنت ديمايو متخصص جراحتهاي ناشي از گلوله شواهذ مهمي را از حادثه تيراندازي ونگوك ارزيابي كرده و معتقد است وي نميتوانسته به قفسه سينه خود شليك كند. وي كه يكي از اصليترين شاهدان در دادگاه جورج زيمرمان، مردي متهم به شليك به سوي نوجواني آمريكايي بوده، از مدارك و شواهد آن زمان براي رسيدن به اين نتيجه استفاده كردهاست.
اين متخصص پزشكي قانوني ميگويد جراحتهاي مرگبار ونگوك به شكلي نبودهاند كه بتوانند توسط خود وي به وجود آمده باشند. به گفته پل گچت پسر پزشك ونگوك، جراحت منجر به مرگ روي بدن ونگوك داراي هالهاي قهوهاي و كبود بودهاست. تا پيش از اين متخصصان هاله كبود را ناشي از نزديك بودن لوله تفنگ به قفسه سينه ونگوك ميدانستند و معتقد بودند هاله قهوهاي نيز به واسطه سوختن باروت ايجاد شدهاست.
اما ديمايو ميگويد كبودي ايجاد شده به دور زخم ناشي از خونريزي زيرپوستي رگهايي است كه گلوله آنها را پاره كرده و معمولا در بدن افرادي ديده ميشود كه مدتي پس از حادثه زنده ميمانند. وجود يا عدم وجود اين كبودي هيچ چيزي را ثابت نميكند. همچنين كله قهوهاي نيز در اثر ساييدگي ايجاد شده و در اطراف تمامي زخمهاي گلوله ديده ميشود.
با اينهمه ديمايو اين پرسش را مطرح ميكند كه چگونه ونگوك ميتوانسته با دست چپ به سمت چپ قفسه سينه خود شليك كند. به گفته وي بهترين روش قرار دادن دست پشت اسلحه و گذاشتن انگشت شصت روي ماشه آن است. به گفته وي استفاده از دست راست براي شليك به سمت چپ بدن از امكان استفاده از دست چپ نامعقولتر نيز هست.
ديمايو همچنين ميگويد درصورتي كه ونگوك خودش از چنين فاصله نزديكي به سوي خودش شليك كرده بود، بايد آثاري از سوختگي و تاول روي يكي از دستانش ديده ميشد كه در آن زمان هيچ شاهد و مدركي مبني بر وجود چنين سوختگي وجود نداشتهاست.
به اعتقاد ديمايو، زخم ايجاد شده روي بدن ونگوك از هر نظر نميتوانسته توسط خود وي ايجاد شدهباشد و به بيان ديگر، او خودكشي نكردهاست. از زمان شليك تا زماني كه ونگوك جانش را از دست بدهد، 29 ساعت دردناك و عذابآور سپري شدهاست، در شرايطي كه او سفارشهاي نقاشي زيادي داشته و هيچ انگيزيهاي براي خودكشياش وجود نداشتهاست.
پليس در آن زمان ادعا كرد صحنه را به خوبي بررسي كرده اما هيچ گزارشي از يافتههاي آنها موجود نيست. شايعات در روستاي اور سور اواز، روستاي محل زندگي ونگوك و جايي كه در آن زندگيش پايان يافت، حاكي از اين است كه اين نقاش توسط پسراني جوان به قتل رسيدهاست. برخي از اهالي روستا در آن دوران ميگفتند ونگوك به صورت تصادفي مورد هدف گلوله گروهي از جوانان قرار گرفتهاست و ونگوك براي اينكه هويت آن افراد فاش نشود، مسئوليت مرگش را خود به عهده گرفته و از اين حادثه براي رهايي از زندگي دشوارش استفاده كردها ست.