شايد روزهايي كه با دمپايي هم ولايتي‌هايش را دريبل مي‌زد نه خودش و نه آن‌هايي كه از او دريبل مي‌خوردند فكرش را هم نمي‌كردند او قرار است پديده آينده فوتبال ايران و استقلال شود.
او كه از ترس پدرش شب‌ها فوتبال بازي مي‌كرد و به خاطر همان ترس هم مجبور بود با دمپايي بازي كند حالا مايه افتخار روستايشان در ابهر شده است.
كوچولوي ريزنقش استقلال هنوز هم به مانند يك بچه روستايي ساده و بي‌پيرايه حرف مي‌زند و حداقل‌اش اين است كه گرفتار زرق و برق پايتخت‌نشيني نشده است. داستان زندگي رمضاني كشف و پديده اين فصل قلعه‌نويي و استقلال هم در نوع خودش جالب است.
در فوتبالي كه خيلي‌ها بازوبند فوتباليست مي‌شوند و دلالي باعث شده تا استعدادهاي زيادي كه پشت خط ديده شدند بسوزند رسيدن يك بچه روستايي كه مي‌خواهد مس فوتبال ايران شود در نوع خودش جالب است. رمضاني همان‌قدر كه در ديده شدن خوش شانس است در طي كردن مسير موفقيت‌اش دچار بدشانسي شده است.
درست در روزهايي كه حال و هواي داربي ديوانه‌اش كرده بود و در برابر صبا رباط پاره كرد تا در اوج هيجان بازي در داربي خانه‌نشين شود. رمضاني در گفت‌وگو با تماشاگر از مزرعه پدري و اينكه چگونه از پخش تراكت تبليغاتي در شهر به اينجايي كه هست رسيده براي شما كه تماشاگر را مي‌خوانيد صحبت كرد.
از بچگي مي‌خواستم فوتباليست بزرگي شوم
چه شد كه فوتباليست شدي و علاقه‌ات از اول هم فوتبال بود؟
من از بچگي وقتي مي‌ديدم هم محلي‌ها در زمين‌هاي خاكي دنبال توپ مي‌دوند و شاد هستند به فوتبال علاقه‌مند شدم. فوتبال در روستايي كه من زندگي مي‌كنم در خون بچه‌هايش است.
در كدام نقطه از ايران زندگي مي‌كردي كه حالا به اينجا رسيدي؟
من در شهرستان ابهر متولد شدم و فوتبال‌ام را از زمين خاكي‌هاي آنجا شروع كردم.
چه شد سر از تهران درآوردي؟ در ابهر باشگاهي بازي مي‌كردي؟
من در زمين‌هاي خاكي روستاي‌مان بازي مي‌كردم و با تمام مشقاتي كه كشيدم توانستم به تهران بيايم و در تيم مقاومت بازي كنم.
فكر مي‌كردي روزي به اينجايي كه الان هستي برسي؟
من از بچگي كه فوتبال بازي مي‌كردم دوست داشتم پيشرفت كنم و بازيكن بزرگي شوم و البته معتقدم هنوز به اهداف خودم در اين رابطه نرسيدم اما در خودم اين توانايي را مي‌بينم كه بتوانم موفق باشم. وقتي بازيكنان بزرگ را درتلويزيون مي‌ديدم انگيزه‌ام بيشتر مي‌شد.
كمي از مشقات و سختي‌هايي كه گفتي در ابهر كشيدي بگو...
خب در آن زماني كه من هم درس مي‌خواندم و هم در مزرعه پدرم كار مي‌كردم شرايط سخت مالي داشتيم و براي همين مي‌گويم سختي زياد مي‌كشيدم.
مگر كشاورزي درآمد خوب يا متوسطي نداشت؟
نه به آن صورت؛ پدرم كشاورز بود و باغ انگور داشت. سختي زيادي كشيدم تا به اينجا رسيدم.
منبع:همشهري تماشاگر