براساس گزارش رويترز، مارچلو آواته از سال 2009 تاكنون شاهد آن بوده كه 300 بيمار سرطاني جوان با بهسر گذاشتن كلاهگيسهايي كه از موهاي طبيعي ساخته شدهاند، در كشوري كه بهسر گذاشتن كلاهگيس بخشي گرانقيمت از سبك زندگي مجلل به شمار ميرود، اعتماد بهنفس و حس زيبايي ازدست رفتهشان را بازيافتهاند.
آواته هرگز فكرش را هم نميكرد فرزندش الهام بخش جنبشي باشد كه در آن به كودكان مبتلا به سرطاني كه موهاي خود را در اثر شيميدرماني از دست دادهاند، براي احياي اعتمادبهنفس و زيبايي، كلاهگيسهايي از موي طبيعي اهدا ميشود. آواته در سال 2004 با ديدن ريزش موهاي پسر چهار سالهاش كه براي درمان سرطان تحت درمان قرار گرفتهبود، به فكر آغاز اين كار افتاد.
او تحت تاثير نگاه غمگين دختربچههايي قرار گرفت كه شيميدرماني موها و زيبايي آنها را از بين مي برد و شاهد غم و اندوهي بود كه روند درمان آنها را تحت تاثير قرار ميداد. به گفته وي اندوه ناشي از ريزش موها، به ويژه در ميان دختربچهها در طول درمان بهخوبي آشكار است و اعتمادبهنفس آنها را ويران كرده و آنها را در آستانه افسردگي قرار ميدهد.
وي ميگويد ديدن لبخند دختربچههايي كه موهاي طبيعي را به سر گذاشته و شانه ميزنند، براي ادامه راهي كه آن را آغاز كرده،كفايت ميكند.
رودريگو گاريدو عكاس رويترز كه شاهد اهداي كلاهگيسهاي طبيعي به چندين كودك و نوجوان مبتلا به سرطان بوده ميگويد چهره اين بيماران با دريافت موهاي طبيعي به شكلي جادويي تغيير ميكرد، لبخند به صورت آنها بازگذشته و زيبايي طبيعيشان احيا ميشد، آنها پس از دريافت موهاي طبيعي با قدمهاي محكمتري راه ميرفتند و سر خود را بالا نگه ميداشتند.
ايزيدورا سرانو، نوجوان 14 سالهاي پس از دريافت يكي از اين كلاهگيسهاي طبيعي به گاريدو گفت دوباره ميتوانم وزش نسيم خنك را از ميان موهايم احساس كنم، اين حس بسيار خوبي است.
آواته از سال 2009 تاكنون بيش از 300 كلاهگيس را به بيماران مبتلا به سرطان اهدا كردهاست. براي ساخت اين كلاهگيسها به موي طبيعي به طول حداقل 35 سانتيمتر نياز است كه آسيبديده نباشد و تحت تاثير فرايندهاي شيميايي مانند رنگ مو نباشد. براي ساخت هر كلاهگيس حداقل به سه داوطلب نياز است. خريداري يك كلاهگيس با موي طبيعي در كشور شيلي 670 دلار هزينه دارد و معمولا بيماران سرطاني توانايي مالي خريداري چنين كالايي را ندارند.
به گفته آواته دختربچههاي 13 ساله بيشتر از پسربچهها از ديدن ريزش موي خود رنج ميبرند، آنها خود را رانده شده ميپندارند و با ديدن نگاه خيره ديگران به خود، از جامعه دوري ميكنند. از نظر آواته، اين لحظه همان لحظهاي است كه يك كلاهگيس ميتواند زندگي يك كودك را متحول سازد.