رسم بر اين است كه وقتي تيمي ميبازد، مربيان مغلوب به موارد متعددي اشاره ميكنند كه يكي از آنها " آقايان" است كه نميخواهد آن تيم پيروز شود.
تقريبا بيشتر مربيان فوتبال ايران بارها از اين پديده مجهول نام بردهاند. بديهي است گاه اشتباهات داوري و يا حتي تعمدها و زدوبندها در فوتبال ميتواند مانع از كاميابي يك تيم در يك مسابقه و يا يك دوره مسابقات شود، اما اينكه مدام گناه را به گردن "آقايان" بيندازيم و بگوييم روزي او را افشا خواهيم كرد و هرگز چنين نكنيم، از سويي اعتبار سخن را از بين ميبرد و از ديگر سوي نوعي فضاي فرار به قيمت اتهام بوجود ميآيد.
هيچ دليل منطقي وجود ندارد كه اگر يك مربي مطمئن است و يا شواهدي دارد كه كسي يا كساني يا سيستمي مايل به شكوفايي او يا تيم آنها نيست رسما اعلام كند.
نمونه آخر استفاه از " آقايان"، سخنان رسول خطيبي سرمربي جوان، پرتوان و محترم تراكتورسازي است كه بعد از شكست مقابل نفت تهران در نخستين واكنش به سراغ " آقايان" رفت. اين يادداشت از آن روي در باره اين مربي محترم نگاشته ميشود كه شايد وي با آينده درخشاني كه در پيش دارد تعمق كند و از دام اين نوع ادبيات متداول در فرهنگ فوتبال ايران خود را دور نگه دارد.
استدلالي كه رسول خطيبي داشت اينگونه است: "در بازی امروز روی گل دومی که نفتیها به ثمر رساندند بیرانوند (دورازهبان نفت) وقتی میخواست توپ را پرت کند دستش از محوطه جریمه بیرون رفت اما داور این صحنه را خطا ندید. برای من جای سؤال است چرا وقتی ما رقیبمان در بالای جدول سپاهان اصفهان است باید کمکداور بازی اصفهانی باشد. امیدوارم دوستان فیلم دو الی سه بازی قبلی ما را ببینند و در مورد مشکلات اظهار نظر کنند. آقایانی میخواهند تیممان را از بالای جدول به پایین بکشند اما ما امروز نشان دادیم که قهرمان نیمفصل هستیم."
خوب است آقاي خطيبي به استدلال خود يك بار ديگر با خونسردي توجه كند؛دست دروازهبان در زمان پرتاپ توپ بيرون از محوطه بود. داور نديد. آقايان ميخواهند ما قهرمان نشويم.
اين نوع استدلال يقينا زيبنده وي نيست.