فرهنگ و هنر در بلغارستان برخاسته از هنر تاریخی اسلاوی و رومانیایی است. این مهم هم به لحاظ جغرافیایی و هم به دلیل مناسبات تاریخی روی داده است. بلغارستان تا پایان جنگ جهانی دوم رژیم سلطنتی داشت. پدیده نوظهور سینما نیز مانند بسیاری دیگر از کشورهای پادشاهی؛ ابتدا به دربار وارد شد و پس از آن با تاسیس دفتری کوچک در صوفیه در فاصله سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۰ فیلمسازی ابتدایی در این کشور پا گرفت.
عمده تولیدات سینمای بلغارستان در این دوره ثبت رخدادهای روز و یا ساخت مستندهای گزارشی بود. البته ورود ادبیات ملی بلغارستان به سینما در سالهای دهه ۳۰ بروز یافت. تولیداتی داستانی بر مبنای داستانها و تاریخ شفاهی فرهنگ بلغاری در همین دهه کم کم به رونق میرسید. ورود بازیگران و کارگردان تئاتر صوفیه به سینمای این کشور نیز از دهه ۳۰ شروع گردید. با اینهمه تمام تولیدات سینمایی بلغارستان تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم حقیقتا آثاری نیمه حرفهای محسوب میشدند.
از سال ۱۹۴۶ دوره دوم سینمای بلغارستان شکل میگیرد. دولت با کنترل ایدئولوژی فرهنگی؛ سینما و تتاتر را قبضه میکند و در این مسیر بودجه مناسبی نیز برای ساخت فیلمهای تبلیغاتی حزب کمونیست و آثار داستانی از همین دست نیز در اختیار هنرمندان قرار میگیرد.
از اواخر دهه ۴۰؛ برای آموزش علاقمندان به کارگردانی و سایر رشتههای فنی سینما؛ بحث اعزام به کشورهایی نظیر اتحاد جماهیر شوروی؛ چکسلواکی و لهستان مورد توجه جدی کمیته فرهنگی حزب کمونیست قرار میگیرد و دراوایل دهه ۶۰ تقریبا اولین گروه از سینماگران بلغاری که از این مدارس فارغالتحصیل شده بودند جذب بدنه سینمایی این کشور شدند.
فیلمسازانی مانند کریستو کریستوف(۲۰۰۷-۱۹۲۶)، لودمیل کرکوف(۱۹۹۵-۱۹۳۳)، نیکولا کورابوف(-۱۹۲۸)، ولو رادف(۲۰۰۱-۱۹۲۳)، پیتر واسیلیف(۲۰۰۱-۱۹۱۸)، متودی آندونوف(۱۹۷۴-۱۹۳۲)؛ گئورگی دولگروف(-۱۹۴۳) و رادوسلاو اسپاسوف(-۱۹۴۳) در دهه ۶۰ و ۷۰ از مطرح ترین سینماگران بلغاری برشمرده می شدند.
در دهه ۶۰ فعالیت برای سینماگران زن نیز مهیا شد و بیانکا ژلوازکووا(۲۰۱۱-۱۹۲۳) به عنوان اولین کارگردان زن تاریخ سینمای بلغارستان با ساخت آثاری مانند ما جوان بودیم(۱۹۶۱)، بادکنک بسته(۱۹۶۷) بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
با اینهمه باید در نظر داشت دوره دوم فیلمسازی در بلغارستان بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۸۹ اگرچه از نظر کمیت به نظر قابل قبول جلوهگری میکند اما کیفیت آثار سینمای بلغارستان در این دهههای سرشار از خفقان و سانسور پلیسی عمدتا حرفی برای گفتن نداشت.
قصههای فیلمها بیشتر حول محور مهاجرت از روستا به شهر و همچنین مسائل اجتماعی اختصاص داشت و عمده کارهای فیلمسازی براساس پروتکل حزب کمونیست سروشکل مییافت. د رحقیقت اگر در دوره اول فیلمسازی در بلغارستان طی سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۳۹؛ ادبیات ملی این کشور وارد سینما شده بود؛ در دوره دوم بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۸۹؛ آثار گزینش شده فقط اجازه داشتند رنگ پرده را به خود ببینند.
در این سالهای خفقان البته چند فیلم خوب مانند: "سفرهای خشمگین" ساخته نیکولا کورابوف محصول ۱۹۷۱، "آخرین تابستان" ساخته کریس کریستوف محصول ۱۹۷۴؛ "تعادل" ساخته لودمیل کرکوف محصول ۱۹۸۳ و آثاری درخور دیگری نیز تولید شدند که البته در مجموع تعدادشان از انگشتان ۲ دست فراتر نمیرود. و این در حالی بود که در دهه ۶۰ به بعد سینمای بلغارستان سالیانه ۲۵ فیلم بلند سینمایی تولید میکرد.
اما یکی از موفقترین فیلمهای این دهه با نام تفوق(Advantage) ساخته "گئورگی دولگروف" محصول ۱۹۷۷ بود. فیلمی که در جشنواره برلین همانسال موفق شد به خرس نقرهای این فستیوال معتبر سینمایی برسد و سینمای بلغارستان را در آن سوی پرده آهنین نیز معرفی نماید. پیش از این نیز در سال ۱۹۷۲ فیلم "شاخ بز" ساخته "متودی آندونوف" موفق شده بود جایزه ویژه فستیوال فیلم کارلوویواری را تصاحب کند.
دوره سوم سینمای بلغارستان از سال ۱۹۸۹ و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز میگردد. در سالهای اولیه شور و شوق فراوانی برای ساخت فیلمهای سینمایی دربین سینماگران پیر و جوان بلغاری وجود داشت. ولی مشکل اصلی نبود پول و امکانات برای تهیه فیلم بود.
تا سال ۱۹۹۲ برخی از این کمبودها چنان شدت گرفت که بیش از نیمی از بدنه سینمای بلغارستان عملا جذب تلویزیون و تئاتر شدند و یا اینکه به کشورهای مجاور رفتند. اگرچه وضع سینمای رومانی و یا حتی مجارستان و حوزه بالکان نیز بهتر از آنها نبود.
با سرمایهگذاری برخی از ثروتمندان بلغاری در سال ۱۹۹۲ سنگ بنای چند استودیوی خصوصی در صوفیه نهاده شد. یک دهه بعد بودجه دولتی نیز وارد بدنه سینمای بلغارستان شد و کج دارو مریز هم برخی از کارگردانانی شناخته قدیمی و هم چندین چهره جوان مانند ماریوس کورکینسکی(-۱۹۶۹) و تونیسلاو هریستوف(-۱۹۷۸) سینمای بومی این کشور را راهبری کردند.
از سال ۲۰۰۰ به این سو جرقههایی امیدوار کننده از سینمای بلغارستان دیده شده است. جرقههایی که هم از سوی سینماگران قدیمی و هم نسل جدید بروز یافته بود. ضمن اینکه در این دهه یک بازیگر قدیمی به نام "استفان دنیلوف" بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ به عنوان وزیر فرهنگ این کشور در کابینه دولت بلغارستان حضور داشت.
از آثار شاخص این دهه؛ ۲ فیلم از سینماگران کهنه کار بلغاری "لیدی زی" ساخته گئورگی دولگروف و "چشمان دزدیده" ساخته رادوسلاو اسپاسوف هر دو فیلم محصول ۲۰۰۵؛ قابل ذکرند. همچنین در سال ۲۰۰۸ فیلم "رستگاری در گوشهای از دنیای بزرگ" ساخته "اسنفان کوماندارف" به عنوان یکی از شانسهای نامزدی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان مطرح بود که البته در مرحله نهایی بین ۵ نامزد قرار نگرفت.
از بازیگران سرشناس سینمای بلغارستان نیز افرادی مانند ویکتوریا کولوا(-۱۹۶۰)، تودور کولف(۲۰۱۳-۱۹۳۹)، استویانکا موتافووا(-۱۹۲۲)، استفان دنیلوف(-۱۹۴۲)، نیکلای بینف(۲۰۰۳-۱۹۳۴)، نونا کوکانووا(۲۰۰۰-۱۹۳۸)، کریل گوسپودینوف(۲۰۰۳-۱۹۳۴)، کاتیا پاسکهلوا(۲۰۰۲-۱۹۴۵) قابل اشاره هستند.
اوضاع و احوال سینمای امروزه بلغارستان بهتر از گذشته است. با برپایی جشنواره بینالمللی فیلم صوفیه در سال ۱۹۹۷ امکانی فراهم آمد تا هم سینمای این کشور به جهانیان بیشتر معرفی گردد و هم اینکه فیلمهای پرشماری از کشورهای متفاوت و بعضا دارای سینمایی قوی؛ پایشان به این کشور و این جشنواره باز گردد.
طبق آمار سال ۲۰۱۱؛ در بلغارستان ۱۳۸ سالن فعال سینمایی وجود دارد و جمعیت سینماروی این کشور سالیانه ۴ میلیون و ۷۲۲ هزار نفر برآورد شده است. ضمن اینکه بدنه سینمایی بلغارستان سالیانه ۹ فیلم سینمایی و ۶ فیلم مستند تولید می نماید.
شرح تصویر: نمایی از فیلم بی خدا ساخته رالیتزا پتروا محصول ۲۰۱۶