امروزه، اثری را که آنها ساختند به عنوان مشهورترین و اسرارآمیزترین اثر باستانی انگلستان میشناسیم. این اثر باستان شناسی، چیزی نیست جز «استون هنج» مشهور.
این افراد بسیار پیشتر از آغاز نوشتن در انگلستان این کار را انجام دادند ولی ما با وجود پیشرفتهای عظیم علمی، هنوز در این اندیشه هستیم که آنان چگونه و با چه نیتی این اثر عظیمالجثه را بنا کردند.
در طول قرنها نبود مدارکی برای توضیح استون، باعث شده تا آن را تنها بتوان در دنیای اسطوره شناسی مطالعه و بررسی کرد. قدیمیترین افسانهای که از این سنگ آرایه باقی مانده، به سال 1136 بعد از میلاد باز میگردد.
در این افسانه آمده که «مرلین»، جادوگر افسانهای انگلستان باستان، سنگهایی را که در ایرلند توسط غولها بر پا شده بودند، به آنجا آورد. از آن زمان، رومیان، فینیقیان، درویدها و حتی فرازمینیها را مغز متفکری دانستهاند که این سنگچین عجیب را طراحی کردهاند.
- تحقیقات علمی
تنها پس از کشف انقلابی روش عمرسنجی کربن 14 در دهه 1960 بود که بعد از قرنها، سازندگان اصلی استون هنج مشخص شدند. با اندازهگیری میزان فروپاشی کربن رادیواکتیو موجود در مواد آلی زیر این سنگها، محاسبه زمان بر پا شدن این سنگها، دیگر کار سختی نبود.
در این زمان بود که مشخص شد این سنگها، نه توسط مرلین به آنجا برده شدهاند و نه توسط رومیان بر پا شدهاند. در حقیقت آنها بسیار قدیمی تر از آنچه تصور میشد، بودند. حلقه سنگی اول، حدودا 2600 سال پیش از میلاد مسیح، یعنی در دوران نوسنگی و اواخر عصر حجر انگلستان بر پا شده بود.
از دهه 1960 به بعد، تکنیکها و روشهای مختلف علمی برای آزمایش و بررسی این اثر تاریخی بهکار گرفته شد. از بخشهای مختلف این اثر، آزمایش کربن 14، ژئومورفولوژی و اسکنهای لیزری به عمل آمد. درنتیجه این آزمایشات جزئیات بیشتری از وقایعنگاری و طراحی استون هنج آشکار شد، اما آیا به کشف بزرگترین راز انگلستان نزدیک شده بودیم؟ آیا ممکن بود بفهمیم که استون هنج برای چه هدفی ساخته شده بود؟
پروفسور «تیم دارویل» که باستانشناس و استاد دانشگاه «بورِنماوث» و یکی از پیشروترین محققان درباره استون هنج است، در اینباره میگوید: «من فکر میکنم که در نظر گرفتن تنها یک جواب و یک جنبه از استون هنج، نشانه سادهلوحی خواهد بود. من مطمئن هستم که این اثر، کاربردها و معانی مختلفی را دارا بوده و ما از طریق مطالعه و تحقیق، میتوانیم کم کم به جنبههای مختلف باستانشناسی آن دست پیدا کنیم.
استون هنج یک بنای بسیاربسیار باستانی است و دورههای متعدد تاریخی را به خود دیده است. آنجا در ابتدا یک گورستان بود، اما تقریبا همه آثار مربوط به آن پس از بر پایی سنگها از بین برده شد. من فکر میکنم که در این مرحله، آنجا کارکردی مانند یک معبد داشته، اما درست مانند کلیساهای جامع قرون وسطایی، نباید فکر کنیم که آنجا تنها یک هدف و کاربرد داشته است. بلکه باید آنجا را مکانی بدانیم که فعالیتهای مختلفی را مورد پوشش قرار میداده است.»
استون هنج، درست مانند بسیاری از آثار دیگر متعلق به دوران نوسنگی ظاهرا با حرکت خورشید در آسمان ارتباط مستقیم داشته است. ورودی آن، هم محور با جهت بالا آمدن آفتاب در انقلاب تابستانه، یعنی طولانیترین روز سال است و بزرگترین سنگی که در آن بهکاررفته، خورشید در حال غروب را در اواسط زمستان قاب میکند.
حفاریهایی که در سال 2008 توسط پروفسور «مایک پارکر پیِرسون» از دانشگاه کالج لندن انجام شد، نشان دادند که این رابطه با خورشید، تنها محصول نبوغ سازندگان آن نبوده است.
او توضیح میدهد: «انسان شناسان ما، متوجه شدند که راه اصلی در استون هنج، بر روی دو خط طبیعی در زمین قرار دارد. در نتیجه این احتمال داده میشود که استون به این جهت از اهمیت بسیار برخوردار بوده که در آنجا، آسمان و زمین در هم تنیده و با یکدیگر ادغام شده بودند.»
تصور بر این است که در عصری که هنوز از فلزات برای شکستن سنگها استفاده نمیشد، سازندگان استون هنج با چکشهایی سنگی به جان صخرههای بزرگ افتاده و آنها را شکل دادهاند.
با اینکه این کار، طاقت فرسا به نظر میرسد و همه هم به آن توجه میکنند، اما واقعیت عجیب این سنگچینها این است که آنها با نیرویی فوقالعاده بر پا شده و دقیقا در سر جای خود محکم شدهاند. از اینها گذشته، ماسه سنگهایی که این سنگ چین را شکل دادهاند، از فاصله 30 کیلومتری یا شاید هم دورتر به این مکان آورده شدهاند.
منبع:همشهري دانستنيها