تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۲

همشهری آنلاین: «باشگاه یاران مثبت» ۸ سال قبل در بیمارستان امام خمینی(ره) افتتاح شد، اینجا جایی است که مبتلایان به ایدز دور هم جمع می‌شوند و مشکلاتی که دارند را با یکدیگر در میان می‌گذارند، در باشگاه به اعضایی که عضو هستند، دارو و مشاوره رایگان داده می‌شود.

«باشگاه ياران مثبت» 8 سال قبل در بيمارستان امام خميني(ره) افتتاح شد، اينجا جايي است كه مبتلايان به ايدز دور هم جمع مي‌شوند و مشكلاتي كه دارند را با يكديگر در ميان مي‌گذارند، در باشگاه به اعضايي كه عضو هستند، دارو و مشاوره رايگان داده مي‌شود. البته ماجرا به همين جا ختم نمي‌شود، گاهي اوقات، تولد بچه‌هاي اعضاي گروه جشن گرفته مي‌شود و به تناسب مشكلاتي كه وجود دارد به هر كدام خدماتي ارائه مي‌شود.

براي رسيدن به باشگاه ياران مثبت بايد به انتهاي بيمارستان رفت، جايي كه ساختمان عفوني در آنجا قرار دارد و چند پله پايين‌تر از آن «مركز تحقيقات ايدز».

تصور هولناكي كه همه از بيماري ايدز در ذهن شان دارند با آمدن به اين كلينيك رنگ مي‌بازد.

«دكتر علي نقي» از پژوهشگران ارشد حوزه ايدز، مرا به دكتر نوروزي معرفي مي‌كند، به روانشناسي كه نزديك به 9 سال است در اين مجموعه به عنوان مشاور كار مي‌كند و به بيماران مشاوره مي‌دهد.

خانم دكتر هر روز در باشگاه حاضر مي‌شود تا به بچه‌ها مشاوره بدهد، چون در اينجا مشاوره يكي از اركان اصلي‌اي است كه باعث مي‌شود مبتلايان به ايدز بتوانند با بيماري‌شان كنار بيايند.

گفت و گوي ما را با خانم دكتر نرگس نوروزي در حالي مي‌خوانيد كه از يك مشاوره طولاني مدت فارغ شده است. خانم دكتر چند روز مانده به روز جهاني ايدز به سئوالات ما پيرامون ايدز و رفتارهاي پرخطر پاسخ مي‌دهد.

  • مهم ترین مشکلی که مبتلایان به ایدز دارند چیست؟

به نظر من تبعيضي كه در جامعه در خصوص آنها صورت مي‌گيرد، مهمترين مسئله‌اي است كه مبتلايان به ايدز از آن رنج مي‌برند.

  • سخت‌ترين مرحله اين بيماري كدام مرحله است؟

زماني كه فرد مبتلا به ايدز متوجه بيماري‌اش مي‌شود و تصميم مي‌گيرد كه با آن كنار بيايد. فرد زماني كه از بيماري‌اش با خبر مي‌شود مدام با خودش فكر مي‌كند ديگر شبيه آدم‌هاي عادي نيست و دغدغه‌اش اين مي‌شود كه خودش را عادي نشان دهد، مرحله كنار آمدن با بيماري و اينكه مردم او را مي‌پذيرند يا نه؟ سخت‌ترين مرحله‌اي است كه بيماران با آن روبه‌رو مي‌شوند.

  • به چه رفتارهايي، رفتارهاي پر خطر مي‌گويند؟

ارتباط جنسي بدون پوشش، استفاده از وسايل تزريق مشترك (سر سوزن و سرنگ) و همينطور استفاده از وسايل برنده مشترك مثل تيغ اصلاح و... جزو رفتارهاي پر خطر به حساب مي‌آيند.

  • مدتهاست كه درباره موج جديد انتقال ايدز در ايران بحث مي‌شود، اين موج به چه معناست؟

متاسفانه بعد از جريان خون‌هاي آلوده و بحث اعتياد، ابتلا از طريق رابطه جنسي و رفتارهاي پرخطر در كشور ما به صورت يك موج ويرانگر درآمده است، موجي كه تخريبش هر روز بيشتر از گذشته است.

  • اين روش انتقال كه اين روزها شدت گرفته، بيشتر در چه محدوده سني است؟

نمي‌توانم در خصوص رده سني خاصي صحبت كنم، چون ما مبتلاياني در اين گروه داريم كه دبيرستاني هستند و برخي ديگر كه بالاي 60 سال سن دارند. نمي‌توان در اين خصوص به رده سني خاصي اشاره كرد.

  • سطح آگاهي مردم نسبت به گذشته چقدر بالاتر رفته است؟

همين كه يك دانشجو يا فرد تحصيلكرده جامعه تصميم مي‌گيرد آزمايش ايدز بدهد يعني اينكه اطلاعات مردم در اين خصوص بالا رفته است، اين نشان مي‌دهد كه شهامت و شجاعت مبتلايان به بيماري هم بالاتر رفته است اما نمي‌توان از اين مسئله گذشت كه هنوز كه هنوز است انگ اين بيماري و ترسناك بودن آن در جامعه و در بين مردم وجود دارد.

اما همين كه مردم براي آزمايش دادن پيشقدم مي‌شوند تا اگر مبتلا بودند بتوانند از تخريب بيشتر اين بيماري جلوگيري كنند نشان مي‌دهد كه ترس مردم تا حدودي كاهش پيدا كرده است.

  • چرا مردم ما اينقدر از كسي كه به ايدز مبتلا است، مي‌ترسند؟

به نظر من ترسي كه مردم از فرد مبتلا به ايدز دارند اين است كه نمي‌دانند اين بيماري واقعا چيست و چطور منتقل مي‌شود. بسياري از مردم تصورشان اين است كه اگر يك فرد مبتلا به ايدز، حتي به جسمي دست بزند، ممكن است بيماري از طريق آن به فرد ديگري منتقل شود، حتي من خودم هم قبل از ورود به باشگاه، تصور وحشتناكي از اين بيماري داشتم.

  • اين تصورتان چطور پيش رفت؟

رفته رفته با شناخت بيشتري كه از بچه‌ها و اين بيماري به دست آوردم، تصور اشتباهم اصلاح شد. يادم هست روزهاي اولي كه آمده بودم اينجا، تشنه‌ام بود. از يك نفر از بچه‌ها خواستم برايم آب بياورد.

او در ليوان خودش براي من آب ريخت. من هم با ترس به سمت آب رفتم تا آن را بخورم كه آن فرد گفت نخوريد تا برايتان ليوان بياورم. آن روز بچه‌ها مي‌خواستند مرا امتحان كنند چون اين نترسيدن برايشان خيلي مهم است، اينكه با آنها مثل يك مجرم برخورد نشود، برايشان به شدت اهميت دارد.

  • مهمترين دغدغه‌اي كه در اين باشگاه و در بخش مشاوره داريد چيست؟

بيشترين تلاش ما اين است كه بچه‌هاي باشگاه بتوانند با هم آشنا شوند و ازدواج كنند. تشكيل زندگي براي اين افراد مهمترين دغدغه است. ما سعي مي‌كنيم بچه‌ها با هم ازدواج كنند، اگر هم قصد داشته باشند با فرد سالمي خارج از باشگاه ازدواج كنند به آنها در اين خصوص مشاوره و راهنمايي مي‌دهيم تا مشكلي براي آنها بوجود نيايد.

  • اين بيماران به اختلالات روحي هم دچار مي‌شوند؟

بله. عموما اين بيماران دچار افسردگي و خود فرورفتگي مي‌شوند، چون نمي‌توانند به راحتي درباره بيماري‌شان صحبت كنند و همين مسئله باعث مي‌شود همه چيز را به قول معروف در خودشان بريزند.

گذشته از اين، راحت نبودن و صحبت نكردن درباره بيماري با خانواده هم ممكن است مشكلات بسياري را براي فرد بوجود بياورد، همه اينها به كنار، فكرش را بكنيد كه فرد مبتلا به اچ آي وي، دچار دندان درد شود، يا زن مبتلا به بيماري تصميم بگيرد به پزشك مراجعه كند، پزشك وقتي متوجه اين بيماري مي‌شود برخوردي انجام مي‌دهد كه شايسته فرد نيست و همين مسئله، درد او را صدچندان مي‌كند.

بعضي از بيماران مي‌گويند كه حتي در محل كارشان هم استرس‌هاي مخصوص به خود را دارند. تعدادي از آنها بايد هفته‌اي يكبار براي درمان دارويي‌شان مراجعه كنند اما مسئولانشان اجازه اين كار را نمي‌دهند يا ممكن است مشكلاتي را ايجاد كنند. همه اينها، اختلالات روحي فرد را بيش از گذشته مي‌كند.

  • برخورد خانواده‌ها با اين افراد چطور است؟

تا جايي كه من مي‌بينم و اطلاع دارم 80 درصد از خانواده‌ها از بيمارشان حمايت مي‌كنند و به ندرت پيش مي‌آيد كه يك خانواده، بيمارش را نپذيرد.

  • فكر مي‌كنيد در طي سال‌هايي كه اين باشگاه راه اندازي شده است ترس خانواده بيماران از اين بيماري چقدر كمتر شده است؟

الان نسبت به 8 سال قبل كه باشگاه راه اندازي شد، ترس خانواده‌هاي بيماران و مردم عادي از اين بيماري كمتر شده است، يادم هست آن زمان، خانواده‌ها به محض اينكه متوجه اين بيماري مي‌شدند بشقاب، چنگال، قاشق و... فرد بيمار را جدا مي‌كردند در حاليكه الان اينطور نيست، اما با اين حال مشكلات زيادي سر راه ماست كه باعث مي‌شود نتوان اين ترس را به طور كامل از بين برد، به‌عنوان مثال من اگر به عنوان يك روانشناس بخواهم در مدرسه‌اي صحبت كنم، اين اجازه به ندرت صادر مي‌شود.

يا مثلا اينكه صدا و سيما به راحتي اجازه نمي‌دهد در اين خصوص صحبتي به ميان بيايد. گاهي به ندرت در «شبكه سلامت» درباره اين بيماري صحبت مي‌شود كه خب تعداد زيادي از افراد به اين شبكه دسترسي ندارند، مادامي كه اين مشكلات وجود داشته باشد، ترس مردم هم از بين نمي‌رود.

  • ايدز هنوز هم يك بيماري كشنده است و درمان ندارد؟

اين بيماري، درمان قطعي ندارد اما درمان مي‌شود. براي همين است كه به بيماران دارو مي‌دهند. فرد مي‌تواند ازدواج كند، بچه‌دار شود و به شكل عادي زندگي كند، همه اينها تحت نظر پزشك امكان‌پذير است.

  • پيشنهاد و توصيه شما در خصوص آگاهي‌رساني در خصوص اين بيماري چيست؟

365 روز سال را وقت داريم كه كمي درباره ايدز صحبت كنيم، اما تنها زماني كه رسانه‌ها به اين مسئله مي‌پردازند دهم تا پانزدهم آذر است، آن هم به مناسبت روز جهاني ايدز و بعد از آن هيچ صحبتي به ميان نمي‌آيد، با اين روش نمي‌توان تصورات نادرست درباره اين بيماري را كمرنگ كرد، به نظر من اگر مسئولان يكبار به مراكزي مانند باشگاه ياران مثبت بيايند و به اين افراد كه از قشر كاملا عادي جامعه هستند، سري بزنند، من مطمئن هستم كه همه چيز فرق مي‌كند.

منبع:همشهري سرنخ

برچسب‌ها