دوره اوج علي لطيفي در فوتبال چندان طولاني نبود؛ هم به اين دليل كه او فوتبال را زودتر از آنچه در توانش بود كنار گذاشت و هم به دليل آنكه در تمام اين ساليان، مصدوميت بسيار به سراغش آمد.
لطيفي صاحب تواني بسيار در فوتبال بود و ركوردهاي بديعي در ساليان نخست فوتبالش ثبت كرد. ايويچ نام او را در فهرست 22مرد جام جهاني98 نوشت و قرار بود در جام جهاني او ذخيرهاي طلايي براي دايي و خداداد باشد اما آمدن جلال طالبي باعث شد سرعت رسيدن او به اهدافش تا حدود بسياري اندك شود.
امروز 8آذر و تداعيكننده يك روز تاريخساز براي فوتبال ماست. صعود به جام جهاني1988 فرانسه! از آن روزگار بسيار گفته و شنيدهايم اما امروز و علي لطيفي، رواياتي به غايت تازه و جذاب از آن روزگار و جام جهاني98 فرانسه دارد. لطيفي اين خاطرات را در بدنه داستان دوران زندگي و فوتبالش به رشت ه كلام جاري ميسازد.
- يادت هست از آن دوران فوتبال حرفهاي را با كدام يك از بچههاي مشهور آينده فوتبال شروع كردي؟
من و ابراهيم ميرمحمدي و علي شكرخدا و محمد نوازي، از يك زمين خاكي و در يك مقطع اوج گرفتيم. يك زمين خاكي كه حالا متاسفانه دورش را محصور كردهاند و چمن مصنوعي شده و اين اقدامها باعث به عرصه نرسيدن استعدادهاي خودرو ميشود.
- اولين تيمي كه رسما عضوش شدي؟
شال68، بسيج خزانه بود و به سن شناسنامه 13سال و نيم داشتم اما واقعا 15سالم بود. يك سال در اين تيم و در دسته سوم بازي كردم. هافبك و مهاجم اين تيم بودم.
- نه؛ از يك تيم نام و نشاندار و جدي بگو كه فوتبالت را با آن تيم شروع كردي؟
نوجوانان استقلال به مربيگري حسن عضدي تو را از كجا پيدا كرد؟ كسي معروفت كرد يا مثل خيليهاي ديگر طالعت درخشيد؟
تيم نوجوانان استقلال با منتخب خزانه بازي كرد. ما2-يك برديم و هر 2گل را من زدم. در آن تيم نوجوانان استقلال آتيلا حجازي، مهدي پاشازاده و داوود رزا بازي ميكردند.
- خوب.... بعد؟
همزمان در تيم نوجوانان و جوانان استقلال بازي ميكردم. حسن عضدي سرمربي هر 2تيم بود.
- اما بهمن تو را به فوتبال ايران معرفي كرد، درست ميگويم كه؟!
بله؛ در سال72، بهمن امتيار بانك سپه را خريد و تشكيل شد. من و فرهاد مجيدي بچههاي بسيار جوان بهمن بوديم اما از بزرگترها، استيلي، خاكپور، ابطحي، هاشميمقدم، روزبهاني، نادر محمدخاني، ماركار آقاجانيان، احمد سجادي، اميرهوشنگ شريفي، بعد مديرروستا، هاشم حيدري، رضاييمنش، مهدي تارتار و رضا امري، سيد اكبر يوسفي و خداداد به تيم اضافه شدند اما من از همان اول با فيروزكريمي در بهمن كارم را شروع كردم.
- فرهاد مجيدي.... رابطهات با او چطور بود و چطور هست؟
سرنوشت من و فرهاد به گونهاي متصل به هم بود. فرهاد دوست عزيز من بوده و هست، هم در بهمن، هم در تيم ملي و هم در استقلال با هم بوديم و زمان رفتنمان به بهمن و استقلال و تيم ملي هم تقريبا در يك زمان بود.
- در بهمن خود فيروز تو را ديد و پسنديد؟
نه ما شنيديم تيم بهمن استارت خورده و براي تيم اميد بازيكن ميگيرد. رفتم سراغ مرحوم ناصر احمدپور كه سرمربي اميدها بود. در تست او برنده شدم. خدا رحمتش كند اما چون سنم كم بود به تيم جوانان رفتم كه مربياش صادق درودگر بود.
- .... و فرهاد مجيدي؟
او در تيم جوانان و 2سال از من كوچكتر بود. يادم ميآيد از جاده خاوران ميآمد، راهش خيلي دور بود و فقط 17سال داشت. پدرش او را دست من سپرد. از همان روز اول با هم رفيق و خونه يكي شديم. همه زندگي من را فرهاد و همه زندگي فرهاد را من ميدانم. ما 2نفر شديم زوج خط حمله جوانان و اميد بهمن اما چون در اين 2سطح بازي ميكرديم كمتر ميتوانستيم با بزرگسالان باشيم.
- در اين 2مقطع سني بهمن72 و73 چه كسان ديگري را داشت؟
فرشاد ماجدي، علي جانملكي و ساكت الهامي هم بودند اما در تيم نوجوانان ما رضا جباري، حسن خانمحمدي و فرزاد مجيدي بازي ميكردند.
- سال74، بهمن در دور رفت عالي كار كرد اما در دور برگشت واداد و قهرماني به پرسپوليس رسيد، چه شد آن تيم بزرگ از درون متلاشي شد؟
ما 12امتياز از تيم دوم جلو بوديم. در آن زمان داريوش مصطفوي نه رئيس فدراسيون فوتبال، كه هزار دستان فوتبال بود. با همه علاقهام به او بايد بگويم فوتبال در زمان مديريت او سالم نبود. رابطه او با عابديني مديرعامل پرسپوليس بعد از مدتها خوب شده بود و او ميخواست پرسپوليس قهرمان ليگ شود؛ به همين دليل براي ما پنالتي نميگرفتند و براي آنها ميگرفتند.
حتي در بازيهاي ما با پرسپوليس هاشم حيدري را در محوطه جريمه قيچي كردند ولي پنالتي نگرفتند و توپ را پشت محوطه گذاشتند. ناصرحجازي كه سرمربي ماشينسازي بود هم گفت: برف در چشم داور رفته بود چون بازي در زير بارش برف
انجام ميشد.
- همه چيز را گردن داور انداختن منصفانه نيست. تيمي كه در دور رفت از 15بازي 33امتياز گرفته چرا بايد در نيم فصل دوم 18امتياز بگيرد؟ تيمي كه 9برد و 6مساوي داشته در دور برگشت 5برد و 3مساوي و 7باخت گرفت!
درست است اختلافها ما را زمين زد. زمينه اختلافات از اختلاف فيروز كريمي با بهرام مداح يكي از 2برادري كه مالك بهمن بودند شروع شد. بهرام مداح پشت فرهاد كاظمي را گرفت كه دستيار فيروز كريمي بود.
فرهاد كاظمي هم كه خيلي دوست داشت سرمربي شود از حمايت بهرام مداح استفاده كرد و مقابل فيروز كريمي ايستاد و چنان رفتاري كرد كه فيروز كريمي گذاشت و رفت و تيم به مشكل برخورد. دو-سه نفر از بچه محلهاي فرهاد كاظمي هم پشت سر او ايستادند و از او حمايت كردند و بعدها فرهاد كاظمي خود اين آدمها را از تيم كنار گذاشت.
- از يك جنبه هم براي تو خوب شد و جا برايت باز شد، نه؟
به هرحال من آقاي گل اميدها بودم.... در تيم ما بازيكناني مثل فرشاد صراف يار هم در خط حمله بودند اما من چون همزمان عضو جوانان و اميد بودم، كمتر در فهرست 18نفره بودم بازي ميكردم اما فرق من در سال74 و75 اين بود كه همانگونه كه گفتم سال75 سابقه آقاي گلي اميدها را داشتم و هر كسي جاي فرهاد بود من را بازي ميداد.
بعد از رفتن مديرروستا و هاشم حيدري من و خداداد شديم زوج خط حمله بهمن اما اوجگيري و دعوت من به تيم ملي از زماني شروع شد كه فرهاد كاظمي رفت و كني تايف مربي قزاقستان سرمربي بهمن شد. او من را از خط حمله به هافبك برد و باعث شد خودم را بيشتر نشان دهم.
- اما بعد استقلال رفتي در حالي كه با پرسپوليس در جام باشگاهها شركت كردي؟
بله؛ آقاي عابديني از سال74 من را ميخواست اما در سال75 ناصر حجازي مستقيم از من خواست تا به استقلال بروم، تا يك قدمي استقلال رفتم اما رضايتنامه ندادند.
رضايت فرهاد را دادند و او رفت استقلال اما چون بهمن كلا در شرايط به پرسپوليس نزديكتر بود، حاضر بود رضايت من را براي پرسپوليس بدهد اما چون ناصر حجازي خودش از من خواسته بود از لحاظ عاطفي خودم را ملزم ميديدم به استقلال بروم. به هرحال رابطه خوب بهمنيها با پرسپوليس باعث شده بود كه چند بازيكن بهمن مثل خداداد عزيزي، خاكپور و فرشاد فلاحتزاده بازيكن كمكي پرسپوليس در جام باشگاهها شوند.
البته پرسپوليس معمولا همه بازيكناني كه كمكي ميگرفت را سال بعد جذب ميكرد. هدف عابديني هم همين بود به هرحال ما در غرب آسيا اول شديم. عابديني براي شروع ليگ76 آمد و گفت ما به همه 13ميليون ميدهيم به عابدزاده و شاهرودي هم 12دادهايم.
منبع:همشهري تماشاگر