۲ روز بعد از دستگیری عاملان اسیدپاشی به مدیر بیمارستان ضیائیان، نخستین جلسه بازجویی از ۲متهم که عمو و برادرزاده هستند به‌صورت جداگانه در دادسرای امور جنایی تهران برگزار شد.

2 متهم در جريان بازجويي‌ها اتهام‌شان را پذيرفته و انگيزه را انتقام‌جويي اعلام كرده‌اند اما بازپرس رسيدگي‌كننده به پرونده اعترافات اوليه را كافي نمي‌داند و به‌دنبال كشف زواياي پنهان اين ماجراست.صبح ديروز بعد از آنكه متهمان اين پرونده 2روز را در بازداشتگاه پليس آگاهي گذراندند، براي انجام بازجويي به شعبه پنجم دادسراي امور جنايي منتقل شدند تا توسط بازپرس حسين پور بازجويي شوند.

طبق دستور بازپرس متهمان جدا از يكديگر نگهداري مي‌شوند و براي بازجويي نيز يك به يك به دادسرا منتقل شدند. ابتدا طراح اصلي سناريوي اسيدپاشي كه پزشكي 40ساله است و از همكاران دكتر انوري است توسط مأموران آگاهي به شعبه بازپرسي منتقل شد. او كه به‌رغم حادثه‌اي كه رقم زده مرد آرامي به‌نظر مي‌رسد درحالي‌كه دستبند و پابند داشت وقتي اتهام ايراد جرح عمدي با اسيدپاشي و اخلال در نظم عمومي جامعه به او تفهيم شد، اتهامش را پذيرفت و اظهاراتش را اينطور آغاز كرد:« من در بيمارستان احساس مي‌كردم مورد ظلم واقع شده‌ام.

به‌دليل گزارش‌هايي كه دكتر انوري عليه من تهيه مي‌كرد وضعيت شغلي مناسبي نداشتم. تلاش كردم مشكلاتم را برطرف كنم اما وقتي فهميدم اين تلاش‌ها نتيجه‌اي نمي‌دهد تصميم گرفتم با اسيدپاشي دكتر انوري را گوشمالي دهم. به همين دليل محلول اسيدي خريدم و آن را با آب رقيق كردم. بعد اين ماجرا را با برادرزاده‌ام در ميان گذاشتم و او با اصرار من قبول كرد همراهم باشد.» در اين هنگام بازپرس پرونده از متهم پرسيد چرا اين راه را براي برطرف كردن مشكلاتت انتخاب كردي كه متهم سرش را پايين انداخت و جواب درستي نداد.

با اين حال او كه به‌نظر مي‌رسيد از گرفتارشدن برادرزاده‌اش در درگيري كاري او شرمنده است حرف‌هايش را اينطور ادامه داد: «برادر زاده‌ام در درگيري حضور نداشت. موقع حادثه من راكب موتورسيكلت بودم اما وقتي به دكتر انوري رسيديم من موتورسيكلت را به برادرزاده‌ام دادم و خودم با دكتر درگير شدم. درِ خودرواش را باز كردم و او را بيرون كشيدم. او من را هل داد و هر دو روي زمين افتاديم و درگير شديم. در همين حال اسيد روي دكتر ريخت. هدف من از اين كار ترساندن او بود. » بازجويي از اين مرد به‌طور محرمانه ادامه يافت تا اينكه نوبت به برادرزاده‌اش رسيد. بدون آنكه متهمان بتوانند يكديگر را ببينند مأموران پسر 21ساله را نزد بازپرس پرونده بردند. او كه دانشجوي ترم آخر رشته مهندسي نفت از يكي از دانشگاه‌هاي معتبر است نيز اتهامش را پذيرفت و به سؤالات بازپرس حسين پور جواب داد.

  • اسيد را چطور تهيه كردي؟

مايعي كه ما روي دكتر انوري ريختيم اسيد نبود. من محلول لوله بازكن خريدم و چندبرابر داخلش آب ريختم تا اثرش كم شود.

  • اما عمويت مي‌گويد كه او خريده است.

مرد جوان سكوت مي‌كند.

  • اصلا چرا اسيد خريدي؟ چه انگيزه‌اي از اين كار داشتي؟

عمويم گفت اسيد بخر. من هم دلم نمي‌آمد طرف مقابل زياد آسيب ببيند. از طرفي دلم نمي‌خواست پشت عمويم را خالي كنم. او مي‌گفت دكتر انوري اذيتش مي‌كند و مي‌خواستم به عمويم كمك كنم. دودل بودم اما واقعيت اين است كه نمي‌خواستم دكتر انوري زياد صدمه ببيند.

  • مي‌داني در چند هفته اخير چه اتفاقاتي درباره اسيدپاشي در كشور افتاده است؟

بله. منظورتان اسيدپاشي در اصفهان است؟

  • پس معلوم است مي‌داني چه خبر است. تو كه از اين جو اطلاع داري چرا دست به اسيدپاشي زدي؟

من به عمويم گفتم اين كار درست نيست. گفتم تو زن و بچه داري و اين چه كاري است كه مي‌خواهي انجام دهي. اما او گفت كه بايد دكتر انوري را گوشمالي بدهد.

  • زمان حادثه چه‌كسي راننده موتورسيكلت بود؟

من راننده بودم. قرار نبود من وارد اين ماجرا شوم. عمويم يك ماكسيما داشت آن را فروخت. بخشي از پولش را روي پول وديعه خانه‌اش گذاشت و يك هفته قبل به اندازه خريد موتورسيكلت پولسار به من پول داد.

  • اسيد را داخل چه ظرفي ريخته بودي؟

داخل يك ظرف پلاستيكي كوچك دسته‌دار. مايع حدود نيم ليتر بود. نصفش را ريختم داخل چاه و به عمويم به دروغ گفتم همين قدر است. به عمويم گفته بودم من كاري ندارم و هر كاري كه مي‌خواهي خودت انجام بده. موقع درگيري هم عمويم به دكتر انوري مشت زد و روي زمين افتادند. دكتر يقه عمويم را گرفته بود و ول نمي‌كرد. به من گفت بريز و من هم ظرف را از كيفم بيرون آوردم و كمي رويش ريختم. البته قبل از آن كمي از محتويات ظرف را روي زمين خالي كردم. عمويم قبلا درباره جراحت‌هاي ناشي از اسيد با من حرف زده بود. گفته بود كه سوختگي درجه يك و درجه دوم داريم. من تلاش كردم به دكتر انوري زياد صدمه وارد نشود.

  • فكر مي‌كني چرا عمويت تصميم به چنين كاري گرفت؟

او مي‌گفت دكتر انوري اذيتش مي‌كند و مدام برايش نامه‌هاي توبيخ مي‌نويسد. به همين دليل اين كار را كرد تا از او انتقام بگيرد.
ادامه بازجويي از اين متهم نيز پشت درهاي بسته انجام شد.

  • گفت‌وگو با بازپرس پرونده

بازپرس حسين‌پور كه تلاش مي‌كند به همه ابعاد اين پرونده رسيدگي و زواياي پنهان آن را كشف كند درباره روند رسيدگي به اين پرونده مي‌گويد: در نخستين جلسه بازپرسي به متهمان تفهيم اتهام و براي آنها قرار بازداشت موقت صادر شد. با اين حال آنها بايد براي ادامه تحقيقات در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار بگيرند.

وي ادامه داد: با وجود اينكه متهمان نيت‌شان را انتقام‌جويي اعلام كرده‌اند اما به‌نظر مي‌رسد كشف حقيقت نيازمند تحقيقات بيشتري باشد چرا كه هر دو متهم افراد تحصيلكرده‌اي هستند. به‌طور مثال طراح نقشه اسيدپاشي عضو هيأت علمي دانشگاه بوده و فرد نخبه‌اي است و نمي‌تواند براي چنين اقدامي انگيزه‌هاي پيش‌پا‌افتاده‌اي داشته باشد.

بازپرس پرونده ادامه داد: نكات مجهولي در اين پرونده وجود دارد، از جمله اينكه مسيري كه متهمان مي‌گويند قرباني را تعقيب كرده‌اند با آنچه شاكي مي‌گويد، متفاوت است. يا اينكه متهمان درباره نحوه پاشيده‌شدن اسيد اظهارات ضد‌ونقيضي دارند كه كشف حقيقت در اين‌باره نيازمند ادامه تحقيقات است.

  • گفت‌وگو با خواهر جوان اسيدپاش

خواهر جوان اسيدپاش كه همراه مادرش پشت در شعبه منتظر شنيدن خبري از برادرش بود درباره وضعيت او به خبرنگار همشهري مي‌گويد: برادرم شاگرد اول دانشگاه است. او سال آخر تحصيلش بود و نقشه‌هاي زيادي براي آينده‌اش داشت اما اين حادثه همه‌‌چيز را به هم زد.

از روزي كه اين اتفاق افتاده خانواده ما متلاشي شده است. پدرم وقتي برادرم را در تلويزيون ديد آنقدر ناراحت شد كه سكته قلبي كرد. مادرم هم وضعيت چندان خوبي ندارد. برادرم در اين ماجرا قرباني شد. او تا به حال به هيچ‌كس آسيبي نزده و پسر آرامي بود، اما نمي‌دانم چطور تحت‌تأثير حرف‌هاي عمويم اين كار را انجام داده است.

او حتي مي‌گويد مايعي كه روي دكتر انوري ريخته، اسيد نبود و لوله‌بازكن است. دختر جوان ادامه داد: با وجود اين ما از كاري كه برادرم كرده شرمنده‌ايم. ديروز براي دلجويي به ملاقات دكتر انوري رفتيم و اميدواريم او از تقصير برادرم بگذرد و او را به‌خاطر جواني‌اش ببخشد.