اين مرد و همدستانش از اوايل امسال تحت تعقيب پليس آگاهي تهران قرار گرفتند. شگرد سرقتهاي آنها اينگونه بود كه در يك گروه 4نفره سوار خودروهاي سواري ميشدند و راننده نقش مسافركش را بازي ميكرد و بقيه نيز وانمود ميكردند كه مسافرهستند. آنها در خيابانها مقابل كساني كه احتمال ميرفت كيف پولشان در جيب كتشان باشد توقف ميكردند. وقتي طعمهشان قصد سوار شدن به ماشين را داشت، سردسته باند كه روي صندلي جلو نشسته بود، به او ميگفت كه كمي جلوتر پياده ميشود و از وي ميخواست براي مسيري كوتاه، كنار او روي صندلي جلو بنشيند.
طعمه از همه جا بيخبر نيز فريب ميخورد و سوار صندلي جلو ميشد. وقتي ماشين شروع به حركت ميكرد، راننده با اين بهانه كه در بسته نشده است، به سمت در خم ميشد. همين حركت او فرصت كافي براي سردسته باند بهوجود ميآورد كه بتواند به بهانه جابهجا شدن، دستش را داخل جيب طعمهشان ببرد و بيآنكه او متوجه شود، محتويات جيب او را خالي كند. وقتي سرقت با موفقيت انجام ميشد، راننده با بهانه اينكه مسيرش تغيير كرده، بيآنكه كرايهاي از مسافرش بگيرد، او را پياده و همراه همدستانش فرار ميكرد. مرد مسافر نيز لحظاتي بعد از پياده شدن، متوجه ميشد كه چه اتفاقي افتاده و كيف پولش يا گوشي موبايلش به سرقت رفته است اما ديگر دير شده بود و اثري از دزدان نبود.
با افزايش مسافراني كه با اين شگرد در دام جيببرها گرفتار و اموالشان سرقت شده بود، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي تهران وارد عمل شدند و تحقيقات براي شناسايي و دستگيري دزدان شروع شد. بيشتر سرقتهاي اين باند از سهراه افسريه در مسير شهر يا شهركهاي اطراف انجام شده و دزدان براي اين كار از خودروهاي پژو و پرايد استفاده ميكردند اما آنچه در همه سرقتها مشترك بود، اينكه سارق اصلي مرد ميانسالي بود كه روي صندلي جلو نشسته بود و وانمود ميكرد مسافر است. اين مرد به گفته مالباختهها حدودا 50ساله بود و طوري دست به سرقت ميزد كه كسي متوجه ماجرا نميشد.
بنابراين احتمال داشت كه از مجرمان حرفهاي و سابقهدار در اين زمينه باشد. با اين فرضيه، مأموران به بررسي بانك اطلاعاتي پليس پرداختند و با مطابقت تصوير چهرهنگاري دزد ميانسال با مجرمان سابقهدار توانستند او را شناسايي كنند. وي اكبر نام داشت و پيش از اين نيز بارها به اتهام جيببري توسط كارآگاهان پليس آگاهي تهران دستگير شده و به زندان افتاده بود. بررسيها حاكي از آن بود كه اكبر آخرين بار وقتي در زندان به سر ميبرد با دريافت مرخصي آزاد شده و پس از آن ديگر به آنجا بازنگشته بود. با اين اطلاعات، تلاش براي دستگيري او ادامه يافت تا اينكه وي در استان قم شناسايي و دستگير شد.
سرهنگ اميدي، رئيس پايگاه ششم پليس آگاهي تهران با اشاره به اعتراف اين مرد به دهها جيببري، گفت: اكبر اقرار كرد كه همدستان او در اجراي نقشه سرقتها، اعضاي خانوادهاش بودند و آنها نهتنها در تهران بلكه در شهرهاي ديگر نيز با همين شگرد جيببري ميكردند. وي ادامه داد: با اطلاعات بهدست آمده از اين مرد بقيه اعضاي خانواده او كه از همدستانش بودند نيز دستگير شدند و به جيببريهاي سريالي اعتراف كردند. سرهنگ اميدي گفت: از آنجا كه احتمال ميرود اين فرد و همدستانش سرقتهاي بيشتري مرتكب شده باشند، قاضي پرونده مجوز انتشار عكس او را در روزنامهها صادر كرده و از شاكيان احتمالي خواسته است براي شكايت به پايگاه ششم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.