به گزارش روابط عمومي معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران طي 7ماه اول سالجاري، 10هزار و 914نفر در كشور بر اثر تصادفات رانندگي كشته شدهاند كه بهمعناي كشتهشدن متوسط روزانه ۵۰ نفر در اين سوانح است. علاوه بر اين، طي اين مدت 193هزار و 675نفر نيز بر اثر حوادث ترافيكي در كشورمان آسيب ديدهاند كه به مفهوم مجروح و مصدوم شدن متوسط روزانه يك هزار و 41نفر در اين سوانح است.
در حال حاضر عابران پياده، نيمي از متوفيان تصادفات رانندگي را در تهران تشكيل ميدهند و پيادههايي كه در اين حوادث كشته ميشوند از مجموع سوارهها اعم از رانندگان خودرو و راكبان موتورسيكلت بيشتر هستند. متأسفانه عابران پياده خود را در هالهاي از مصونيت احساس كرده و با بيتوجهي به تكاليف شهروندي خود بهعنوان عابر پياده، حوادث دردناكي را رقم ميزنند و عموماً قرباني بياحتياطي خودشان ميشوند.
از سويي بهطور متوسط هر ساعت در كشور ما 2نفر بر اثر تصادفات رانندگي كشته و 43نفر نيز بر اثر اين سوانح مجروح ميشوند. بهعبارت دقيقتر يك نفر از هموطنان ما در كمتر از هر 29دقيقه جان خود را بر اثر حوادث ترافيكي در شهرها و جادهها از دست ميدهد و سلامت يك نفر ديگر نيز در هر يك دقيقه و 22ثانيه بر اثر سوانح ترافيكي به مخاطره افتاده و دچار آسيب ميشود. با يك حساب سر انگشتي، كشورمان با حدود يك درصد از جمعيت كره زمين، 1.5درصد از تلفات جادهاي را بهخود اختصاص داده است. علاوه بر اين، بسياري از خسارتهاي ناشي از تصادفات رانندگي قابل ارزشگذاري و محاسبه مالي نبوده و با معيارها و ملاكهاي مادي قابل محاسبه نيست.
بدينترتيب سالانه حدود ۱۸هزار نفر در تصادفات رانندگي در ايران جان ميسپارند. اين رقم معادل سقوط 60فروند هواپيماي مسافربري با 300سرنشين است و بهعبارتي هر 6روز برابر با مسافران يك هواپيما در حوادث ترافيكي كشورمان جان ميبازند.
- نقش عامل انساني در ترافيك
رتبه ايران در جدول ردهبندي كشورهاي جهان از نظر ايمني در تصادفات جادهاي در پايينترين ردهها قرار دارد. ارقام مذكور نشان ميدهد وضع موجود در اين حوزه نياز به بازنگري اساسي و تغيير و تحول جدي دارد و به اين منظور بايد نسبت به اجراي برنامههاي فرابخشي اقدام كرده و براي آن چارهاي نرمافزاري انديشيد.
شهرام جباريزادگان معاون آموزش سازمان حملونقل و ترافيك شهرداري تهران در اينباره تصريح كرد كه به جاي چشمپوشي از اعداد و ارقام تلفات ناشي از حوادث ترافيكي، بايد اين سوانح و آمار قربانيان آن را با صداي بلند در جامعه فرياد بزنيم و آن را آنقدر تكرار كنيم تا شايد مسئولان مربوطه و مردم آن را جدي بگيرند. افزايش روزافزون خودروهاي توليدي آن هم از نوع پر مصرف، آلاينده و غيراستاندارد، موجب شده معضل ترافيك وارد مرحلهاي بحراني شده و تهديدهاي آينده جديتر شوند.
در جامعهاي كه هر روز، هزاران اتومبيل در آن توليد و شمارهگذاري ميشود، متأسفانه فرهنگ استفاده از اين وسيله پس از گذشت بيش از يك قرن از ورود آن به كشورمان هنوز جا نيفتاده و وضعيت موجود از مصاديق بارز يك گسست تاريخي است. اگر به موازات پيشرفت در مهندسي ترافيك، چه در حوزه احداث معابر و چه در زمينه توليد خودرو، عامل انساني با دقت مورد توجه قرار نگيرد، نتيجه مورد انتظار حاصل نخواهد شد. اين انسان است كه چه بهعنوان سواره و چه بهعنوان پياده، در لحظه ميتواند تصميم بگيرد، نه وسيله نقليه، تابلوي ترافيكي و چراغ راهنمايي و در نتيجه عامل انساني در موضوع ترافيك و سوانح ترافيكي حرف اول و حرف آخر را ميزند.
- آموزش ترافيك يك اقدام فرا بخشي
تكيهگاه اصلي اقدامات مؤثر براي بسامان كردن ترافيك، آموزش و ارتقاي فرهنگ است. علاوه بر استفاده از عاليترين سطوح فناوري در طراحي و توليد خودرو و وضع قوانين جامع و اعمال جدي و دقيق اين مقررات، آموزش و ارتقاي فرهنگ ترافيك بهعنوان يك اقدام فرا بخشي و فرا جناحي بايد در دستور كار متوليان مربوطه قرار گيرد.
لزوم ارتقاي فرهنگ ترافيك، ايجاد نظام صحيح در رانندگي و اجراي دقيق قوانين و مقررات در شرايطي است كه فرهنگ ترافيك بهمعناي كشش دائمي در راه بالا بردن، بهتر كردن و پيش راندن شرايط عبور و مرور وسايل نقليه از يك سو و پرورش استعداد و توانايي كاربران ترافيك اعم از سواره و پياده در زمينه استفاده صحيح از اين وسايل از سوي ديگر است.
انضباط ترافيكي يك محرك و گرايش دروني است كه در افراد، مسئوليتپذيري ايجاد كرده و باعث ميشود كه افراد رعايت هنجارهاي ترافيكي را بدون اعمال نظارت و كنترل مستقيم ازسوي ديگران، بهعنوان يك وظيفه تلقي كرده و به آن عمل كنند.اين در حالي است كه در حال حاضر هر روز شاهد صحنههاي فراواني از تخلفات عابران پياده در سطح شهر هستيم.
در موارد بسياري ديده ميشود كه عابران از هر نقطهاي از عرض خيابان و طول بزرگراه عبور مي كنند، بهصورت قُطري در ميدانها و چهارراهها حركت ميكنند يا به جاي تردد در طول پيادهرو، ترجيح ميدهند در حاشيه خيابان به مسير خود ادامه دهند و همين رفتارهاست كه تصادفات تأسفباري را رقم ميزند. توجه به مسائل روانشناختي و الگوهاي رفتاري افراد قبل از اعطاي گواهينامه رانندگي و پس از آن بايد در اولويت برنامههاي اصلاحي بهمنظور آموزش و بازآموزي تمامي دارندگان گواهينامه اعم از رانندگان سواري و راكبان موتورسيكلت قرار گيرد.