ميتوان چنين قضاوت كرد كه آمريكاييها در مورد اثرات واقعي تحريمهاي اقتصادي روي تغيير حكومت يا تغيير رفتار حكومتها به نتيجه نرسيدهاند و اعتراف اوباما ميتواند بيانكننده اين مسئله باشد. اوباما درباره كوبا گفت زمانيكه ديديم در يك مدت طولاني سياستهايمان درباره كوبا جواب نميدهد تصميم گرفتيم تغيير ايجاد كنيم. البته اين نظر اوباما و حزب دمكرات آمريكاست و جمهوريخواهها ممكن است طور ديگري فكر كنند.
اوباما در نيمهدوم دور دوم رياستجمهوري خود نشان داده است كه ميخواهد مشكلات موجود در سياست خارجي ايالات متحده آمريكا را برطرف كند. آمريكا در برمه نيز با كم كردن تحريمها و تشويق دولت برمه به گسترش دمكراسي تا اندازهاي اين سياست را تجربه كرده است و دارد ادامه ميدهد. ايران ميتواند مورد سوم باشد. تحليلگران در باره اين اتفاق شباهتها و تفاوتهايي بين ايران و كوبا قائل ميشوند. به عنوان مثال كوبا سطح تأثيرگذاري مانند گذشته در آمريكاي لاتين ندارد، درحاليكه ايران همانند 3دهه گذشته در منطقه خاورميانه تأثيرگذار است.
از طرف ديگر قدرت اقتصادي ايران بهعلت وجود نفت بالاتر است ولي كوبا قدرت اقتصادي كمتري براي تأثيرگذاري در منطقه آمريكاي لاتين دارد. ايران بهعلت تفاوتهاي عمدهاي كه از لحاظ اقتصادي و قدرت منطقهاي نسبت به 2 كشور اشاره شده قبلي دارد، هرگونه مذاكراتي كه با آمريكا داشته باشد انعكاس رسانهاي خيلي زيادي در رسانههاي گروهي پيدا ميكند و درگيري موضوع با لايههاي اجتماعي نيز بر حساسيت آن افزوده است. اين مسئله به وضوح در مذاكرات هستهاي قابل مشاهده است. به همين علت ميتوان گفت مورد كوبا خيلي قابل مقايسه با ايران نيست.
هرگونه برخورد آمريكا در كاهش تحريمها و فشارها عليه ايران الزاماً يكسان نخواهد بود. كوبا بهرغم تحريمهاي بلند آمريكا عضو فعال گات و سازمان جهاني تجارت بوده و هست ولي ايران در اين سازمان حضور ندارد. از سوي ديگر اتحاديه اروپا نيز رفتار متفاوتي در قبال كوبا داشته است. كوبا يك مدافع هميشگي در اتحاديه اروپا به نام اسپانيا داشته است كه در بسياري از زمينهها خودش در كوبا سرمايهگذاري كرده و هم بسياري از كشورهاي ديگر اروپايي را تشويق به اين كار كرده است.
نكته سوم اين است كه تحريمهاي كوبا تحريمهاي يكجانبه آمريكا بوده است اما در ارتباط با ايران تحريمهاي يكجانبه آمريكا، اتحاديه اروپا و سازمان ملل وجود دارد. بنابراين شرايط ايران از پيچيدگي بيشتري برخوردار است و راهحل آن نيز به تبع فكر بيشتري طلب ميكند. در حال حاضر مسئله تحريمها به جاي اينكه ابزار فشار آمريكا بر ساير كشورها باشد تبديل به يكي از معضلات سياست خارجي آمريكا شده است. اوباما مصمم است كه اين مسئله را حل كند و همين ميتواند اين اميدواري را ايجاد كند كه آمريكا در ارتباط با ايران برخوردهاي منطقيتر و عملگرايانهتري را از خودش بروز دهد.
- كارشناس آمريكاي لاتين