تيم جراحي مغز و اعصاب بيمارستان رسول اكرم(ص) در جريان عمل جراحي نادر ميلگرد را از سر جوان حادثهديده خارج كردند و حالا با گذشت يكماه از اين حادثه حتي خود كارگر جوان هم باورش نميشود كه از اين حادثه جان سالم به در برده است. اما اين حادثه چطور اتفاق افتاد و پزشكان در اتاق عمل براي نجات او چه كردند؟
اين كارگر 22ساله كه ياسين نام دارد روز 5آذرماه به بيمارستان رسول اكرم(ص) منتقل شد. ميلگردي يك متري از پيشاني او وارد جمجمهاش شده و نيمي از آن از پشت سرش بيرون آمده بود. شرايط عجيب و نادري بود. او با مرگ دست و پنجه نرم ميكرد و معلوم نبود تا چند لحظه ديگر چه شرايطي پيدا خواهد كرد. ميلگرد طوري وارد سرش شده بود كه پزشكان قادر به انجام هيچ كاري نبودند و در چنين شرايطي از نجاتگران آتشنشاني درخواست كمك شد. دقايقي بعد آتشنشانان ايستگاه 112 و گروه امداد و نجات 3 راهي بيمارستان شدند. آنها در شرايطي سخت توانستند 2سر ميلگرد را برش دهند تا هرچه سريعتر جوان حادثه ديده به اتاق عمل منتقل شود.
- جراحي نفسگير
دكتر عليرضا طبيبخويي، جراح 33ساله مغز و اعصاب وظيفه اين جراحي سخت و نفسگير را برعهده گرفت. او فقط از 2سال پيش كه نفر اول بورد پزشكي كشور بوده، جراحي انجام ميدهد. او درباره شرايط بيمارش به همشهري ميگويد: «ميلگرد از سمت راست پيشاني مرد جوان وارد شده و از سمت چپ سرش خارج شده بود. طول ميلگرد خيلي زياد بود و ما براي اينكه تصوير خوبي از بيمار داشته باشيم بايد سيتي اسكن انجام ميداديم اما بهدليل بلند بودن ميلگرد امكان ورود مريض به دستگاه وجود نداشت. بايد ميلگرد را كوتاه ميكرديم كه اين كار را آتشنشانان انجام دادند.»
وي درباره شرايط بيمار ميگويد: «مريض بيقرار بود. به همين دليل با استفاده از دارو او را بيهوش كرديم. در همين حال سيتي اسكن انجام و مسير عبور ميلگرد معلوم شد و تصميم گرفتيم كه چه نوع عملي برايش انجام دهيم و او به اتاق عمل منتقل شد.» يك اشتباه كوچك ميتوانست به مرگ كارگر جوان هنگام عمل جراحي منجر شود.
«مسير عبور ميلگرد در سر بيمار خيلي نادر بود. معمولا مرگومير چنين مريضهايي زياد است و از نظر پزشكي چنين مسيري كشنده است. چون قبلا هم موارد مشابهي داشتيم كه بيشترشان زنده نماندند. به همين دليل جراحي با ظرافت خاصي ادامه يافت.» وي ادامه ميدهد: «چون ميلگرد آجدار بود، بررسي كرديم كه ازكدام سمت بيرون كشيده شود تا آسيب كمتري به بيمار وارد شود. بايد دقت ميكرديم در محل خروج اگر آسيبي به مغز وارد و دچار خونريزي شود بتوانيم خونريزي را كنترل كنيم. چون ميلگرد از كنار بزرگترين وريد مغزي در پشت سر عبور ميكرد. با اين حال تصميم گرفتيم ميلگرد را از پشت سر خارج كنيم. در اتاق عمل سر بيمار را فيكس كرديم و جراحي شروع شد.»
دكتر طبيبخويي ميگويد: «ما اميد داشتيم. چرا كه ميلگرد از يك سمت وارد و از سمت ديگري خارج شده بود و همين موضوع باعث ميشد كه ميلگرد در داخل مغز تكان نخورد. قبلا مريضهاي مشابهي داشتيم كه ميلگرد وارد سرشان شده اما ديگر خارج نشده بود. و با كوچكترين حركت مدام به مغز آسيب زده ميشد. مورد ديگر اينكه مريض در حالت كما به بيمارستان نرسيد. با اينكه هوشياري پاييني داشت اما در كماي عميق نبود و ما خودمان او را بيهوش كرديم. همهچيز تحت كنترل بود. جراحي حدود 3ساعت طول كشيد و در نهايت توانستيم ميلگرد را با موفقيت خارج كنيم.»
اتاق عمل بيمارستان رسول اكرم(ص) هنگام اين جراحي نادر حال و هواي خاصي داشت. دكتر طبيب خويي در اينباره ميگويد: «خيلي از همكارانم حضور داشتند و مشورت ميكرديم كه چه كار بكنيم. در اتاق عمل خيليها بودند و نگاه ميكردند. اما من حواسم به كارم بود و زياد در جريان جو اتاق عمل نبودم. بعدا فهميدم كه اتاق عمل چقدر شلوغ بود. با اين حال همهچيز كار خدا بود كه اين جراحي موفقيت آميز بود و كارگر جوان زنده ماند.»
- پس از عمل
حالا حدود يكماه از اين ماجرا ميگذرد و قرار است تا چند روز ديگر همان جواني كه ميلگرد وارد سرش شده بود و هيچكس به زنده ماندنش اميدي نداشت از بيمارستان مرخص شود. آن هم درحاليكه شرايطش كاملا طبيعي است. جراح اين عمل نادر درباره آخرين وضعيت بيمارش ميگويد: «خوشبختانه بيمار بعد از جراحي هوشيارياش در سطح مطلوبي بالا آمد و هنگام جراحي هم خونريزي عجيبي نداشتيم. 2روز بعد از جراحي بود كه بيمار هوشياري كامل را بهدست آورد. در حال حاضر شرايط بيمار عادي است و بهاحتمال زياد تا چند روز ديگر مرخص ميشود.»
با وجود اين تكليف بافتهاي مغزي آسيبديده كارگر جوان چه ميشود؟ دكتر طبيب خويي در اينباره ميگويد: «قسمتي از بافتهاي مغز تخريب شد اما خيليها از بخشهاي زيادي از مغزشان استفاده نميكنند و آسيب ديدن به اين قسمتها علامتي نشان نميدهد. براي اينكه از آن قسمتها استفاده نميكنند. ممكن است با بررسيهاي دقيق و روانشناسي و روانپزشكي متوجه تغييرات در چنين افرادي شوند اما در معاينههايي كه ما انجام داديم چيز خاصي نديديم.»
- گفتوگو با جوان نجاتيافته
ياسين، جوان 22ساله افغان با اينكه حالا در سلامت كامل به سر ميبرد اما هيچچيز از جزئيات حادثه را به ياد ندارد. او در اينباره ميگويد: «مشغول كار در ساختمان بودم كه ميلگردي را ديدم كه از بالا روي سرم افتاد. از آن به بعد ديگر چيزي يادم نيست تا همين چند روز پيش. اصلا نميدانم چند روز در اين شرايط بودم فقط فهميدم ميلگرد داخل سرم فرو رفته است.» او كه 3سال است به ايران آمده و به تازگي نامزد كرده است ميگويد:« وقتي فهميدم ميلگرد داخل سرم رفته اصلا باورم نميشد كه زنده هستم. چون گفتند ميلگرد يك متر طول داشته و نميدانم چطور ميشود كسي بعد از اين حادثه زنده بماند.خواست خدا بود كه زنده ماندم.»