ورود 13جعبه حاوي اشياي باستاني بدون آنكه خبرنگاران و حتي مسئولين سازمان ميراث فرهنگي كه پاي هواپيماي حامل اين اشيا حضور داشتند از محتويات داخل جعبهها مطلع باشند اين سؤال را ايجاد كرده است كه آيا احتمال دارد اين اشيا مربوط به محوطه باستاني خوروين در شهرستان ساوجبلاغ نباشند؟
محمود موسوي از باستانشناسان پيشكسوت كه سال 46توانسته بود چندين مرتبه با يولاند ملكي كه به گفته دولت ايران اشياي باستاني خوروين را با همكاري ديپلماتهاي بلژيكي از ايران خارج كرده بود ملاقات داشته باشد به همشهري ميگويد كه يولاند ملكي در هيأت باستانشناسي پروفسور واندنبرگ در كاوشهاي باستانشناسي لرستان پشتكوه نيز حضور داشت.
رئيس سازمان ميراث فرهنگي ميگويد كه اشياي خوروين 50سال قبل به ناحق از ايران خارج شده و ايران توانسته است پس از 33سال تلاش حقوقي اشياي متعلق به كشور را از بلژيك به موزه ملي ايران مسترد كند.
تماس همشهري با محمود موسوي كه سال 46نماينده اداره باستانشناسي زير مجموعه اداره فرهنگ و هنر آنزمان در دهه 40شمسي بود و در كاوشهايي كه باستانشناسهاي خارجي در ايران داشتند از سوي دولت نظارت ميكرد با ياري شهرام زارع باستانشناس دوره ساساني ميسر شد.
آنطور كه محمود موسوي در توضيح ارزشهاي باستانشناسي روستاي خوروين در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز به همشهري گفته است، خوروين يكي از مراكز مهم سفال خاكستري در ايران است.به گفته محمود موسوي، محوطه باستاني خوروين هيچگاه حفاري علمي نشد.
آنطور كه فرستادگان سازمان ميراث فرهنگي در ساعات ورود اشياي باستاني خوروين از بلژيك اعلام كردهاند اين اشيا تركيبي از سفال و آثار مفرغين و برنز است.
محمود موسوي اما ميگويد كه خوروين مركز مهم سفال خاكستري ايران بوده كه تا هزاره نخست پيش از ميلاد نيز اهميت اين منطقه در ساخت سفال خاكستري مورد تأكيد بود.
محمود موسوي كه خود از باستانشناسان دوره اسلامي است، ميگويد در دهه 40تعداد باستانشناسها در ايران آنقدر قليل بود كه او را به محوطههاي مختلف از تخت جمشيد تا ايلام و گيلان فرستادهاند و در همين سفر به ايلام بود كه او يولاند ملكي همسر دكتر عباس ملكي راديولوژيست ايراني را در سن حدود 60سالگي در كاوشهاي باستانشناسي سال 46در ايلام ملاقات كرد.يولاند ملكي به گفته محمود موسوي، اطلاعات خوبي از محوطههاي باستاني ايران و اشياي تاريخي داشت كه يكي از علايق او خريداري آثار تاريخي ايران براي كلكسيون شخصياش بود.
آنطور كه موسوي گفته است، يولاند ملكي آنزمان تنها علاقهمند به نگهداري آثار تاريخي ايران بود اما بعدها او اشياي بهدست آمده از نقاط مختلف ايران ازجمله ايلام و خوروين را از قاچاقچيها خريداري كرد و به كلكسيون شخصياش افزود.
به گفته محمود موسوي احتمال اينكه در بين 349شيء باستاني مسترد شده به ايران از مجموعه يولاند ملكي اشياي مربوط به كاوشهاي باستاني لرستان نيز وجود داشته باشد بسيار زياد است. آنطور كه موسوي ميگويد احتمال اينكه اشياي مفرغ يا برنز در خوروين كه مركز سفال خاكستري ايران در هزاره دوم و اول پيش از ميلاد بود وجود داشته باشد چندان منطقي نيست.
او اشياي مربوط به اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول متعلق به خوروين را از نوع همان سفالهايي ميداند كه در منطقه قيطريه داشتيم و در چند نقطه از دشت تهران نيز يافت شده و اين همان فرهنگي است كه تا خوروين و آجين دوجين كشيده شده است.
آنطور كه موسوي اعلام كرده است بخشي از اشياي خوروين براي مطالعه به بلژيك رفته است و او پيش از ارسال اين اشيا به بلژيك موفق شده است كه بخشي از آنها را در موزه مشاهده كند.
محمود موسوي به همشهري گفته است، يولاند ملكي اشياي باستاني را بسيار خوب ميشناخت و علاقه عجيبي به نگهداري آثار متعلق به هزاره اول پيش از ميلاد داشت و بخشي از آثار اين دوره را كه حفاران غيرمجاز آنزمان نزد او برده خريداري ميكرد و بامجوز اشيا را از ايران خارج ميكرد. اما سوداگر اشياي تاريخي نبود و به نگهداري آنها علاقه بيشتري داشت.آنطور كه محمود موسوي گفته است اگر اشياي برنزي در محموله مسترد شده به ايران از بلژيك وجود داشته باشد احتمال دارد برنزها مربوط به لرستان باشد نه اشياي متعلق به خوروين!
موسوي تأكيد ميكند، از آنجا كه خوروين مركز سفال خاكستري در ايران بوده، احتمال دارد اشياي مفرغ و برنز موجود در اين محموله متعلق به كاوشهاي لرستان پشتكوه يعني منطقه ايلام باشد.