دانشجویی پس از جریان دفن شهدای گمنام در میدان امیر چخماق یزد از من پرسید: پیکری که در تفحص یافت میشود یا دارای پلاک شناسایی است یا نه؟ در صورت اول گمنام نیست؛ در صورت دوم یا ما فهرستی از مشخصات شهدای مفقودالاثر داریم یا نه؟ اگر داریم با تطبیق «دی آن ای» میان نزدیکان شهید و پیکر یافت شده میتوان هویت شهید را شناسایی کرد. اگر نداریم چرا در طول 25 سال پس از پایان جنگ فراخوان ندادهایم هر خانوادهای که شهید مفقودالاثر دارد بیاید آزمایش «دی ان ای» بدهد و از طرف دیگر از بقایای هر شهید تفحص شده پیش از دفن آزمایش بگیریم و با تطبیق این دو بانک اطلاعاتی، هم خانوادهها را از انتظار دربیاوریم و هم به جای افزایش شهدای گمنام، شهدا را نامآشنا و نامآور کنیم.
او مثالهایی را یادآور شد که در همین سال گذشته برخی شهدای گمنام که در تهران دفن شدهاند از همین طریق مورد شناسایی قرار گرفتهاند. پس اگر میتوان مدتها پس از دفن، نمونهها را تطبیق داد چرا از ابتدا همین اقدام را انجام ندهیم؟
سوال این است آیا ما حق داریم قبل از اینکه تمام تلاشمان را برای رساندن یک شهید به خانوادهاش انجام دهیم - تاکید میکنم تمام تلاشمان - پیکر او را به صورت گمنام دفن کنیم؟
در جریان دفن شهدا سه نهاد مسوولیت دارند. نهاد اول کمیته جستجوی مفقودین است که تا چندی پیش بخشی از بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح بود و با اتمام ماموریت سردار باقرزاده در آن بنیاد، مستقل شد. این ستاد فعلاً هم کار تفحص را انجام میدهد، هم شناسایی شهدا را دنبال میکند و هم مکانهای دفن شهدا را معین میکند و هم مراسم را برگزار میکند.
نهاد دوم بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس است که در وضع فعلی ساختن و نگهداری از یادمانهای شهدای گمنام را هم بر عهده دارد.
نهاد سوم بنیاد شهید و امور ایثارگران است که اگرچه قانوناً هم پاسخگو و هم خادم خانوادههای معزز مفقودین است ولی در چرخه امور مربوط به شهدای گمنام کاملاً حذف شده است.
میتوان با تقسیم کار منطقیتری میان این سه نهاد از گمنام دفن شدن شهیدان جلوگیری کرد. به امید روزی که هیچ شهیدی را به صورت گمنام دفن نکنیم و همه شهیدانمان را به آغوش خانوادهها بازگردانیم.
- منبع: وبلاگ فرهنگ و ارتباطات؛ وبلاگ شخصي دكتر حسامالدين آشنا