9دي‌ماه يادآور حماسه ماندگار توسط مردم بصير و انقلابي ايران در مقطع تعيين‌كننده و حساسي بود كه فتنه به سرعت عميق مي‌شد و مبدأ تفرق و تشتت در جامعه اسلامي را فراهم مي‌كرد. 9دي نشان‌دهنده عزم ملي براي فرونشاندن فتنه‌اي است كه مي‌خواست انقلاب اسلامي و به نوعي اسلام ناب‌محمدي در جهان معاصر را به آتش بكشاند. بازخواني اين واقعه در ساليان بعد از آن با آرامش و طمأنينه بيشتر مي‌تواند مثمر ثمر باشد. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمين عليرضا پيروزمند، معاون فرهنگستان علوم اسلامي قم به بررسي اين واقعه پرداختيم.
- آقاي دكتر به نظر شما در ايام فتنه چه افراطي‌گري‌هايي اتفاق افتاد؟
افراطي‌گري‌هايي زيادي رخ داد كه اهم آنها عبارت است از: قانون‌شكني، قدرت طلبي، خودبزرگ‌بيني، ايجاد هيجان كاذب در جامعه به طمع قدرت، اعتماد به افراد ناشايست و ناصالحي كه در ظاهر فريبنده دور بعضي از سياسيون را گرفتند و آنها را به موضع‌گيري‌هايي كه نبايد انجام مي‌شد، سوق دادند. افراطي‌گري‌هايي به‌معناي تشويق و تحريك دشمن شدن، به‌معناي مبتلا شدن و محاصره شدن در جو رسانه‌اي كه عمدتا بيگانگان و دنباله بيگانگان درون جامعه ايجاد كردند. افراطي‌گري كه به بي‌اعتنايي و بي‌حرمتي به شعائر ديني به‌ويژه حماسه حسيني انجاميد.
افراطي‌گري كه به بي‌احترامي به امام رضوان‌الله‌عليه و بي‌اعتنايي به رهنمودهاي مقام‌معظم رهبري انجاميد. اينها افراطي‌گري‌هايي بود كه در جريان فتنه اتفاق افتاد و تركيب اينها با هم يك غبار فتنه‌اي را در آستانه انتخابات و بعد از انتخابات 88 ايجاد كرد و به‌گونه‌اي اين جو افراطي‌گري كه ريشه فتنه بود بالا گرفت كه جمع قابل توجهي از خواص و عوام جامعه را به‌خودش مشغول كرد و در يك مقطع ولو كوتاه بخشي از جامعه را دچار اشتباه محاسباتي كرد. اما قاطبه مردم كه با هدايت‌هاي امام(ره) به بلوغ سياسي رسيده بودند و با هدايت‌هاي رهبري اعتماد به امامت امت پيدا كرده بودند و بارها ثمرات تبعيت از رهبري را تجربه كردند توانستند اين افراطي‌گري را به صراط مستقيم اعتدال اسلامي و انقلابي هدايت كنند.
- صراط مستقيم مدنظر مردم چه بود؟
اعتماد و بيعت با رهبري، بروز غيرت ديني در دفاع از شعائر حسيني، قانون‌گرايي و برخورد با قانون‌گريزان، ابراز انزجار از تفرقه‌افكني‌هاي سياسي و تخريب ناشايست افراد و جناح‌ها نسبت به يكديگر« نه» محكم و بلند و جمعي به دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب كه به طمع جريان فتنه به‌اصطلاح قند در دل آنها آب مي‌شد و سعي مي‌كردند همه توان و سرمايه خود را خرج كنند تا بتوانند از اين هيجان كاذب به نحو احسن استفاده كنند. اما مردم مشت كوبنده‌اي بر دهان اصحاب رسانه‌هاي صهيونيستي و سرمايه‌داران زالوصفت بين‌المللي زدند كه تا ساليان سال طمع رخنه در اين امت را از دل آنها بزدايند.
- 9دي چه واقعيت تاريخي را از سبك زندگي مردم نشان مي‌دهد؟
9دي حماسه اجتماعي و خودجوش بود كه از عمق ايمان مردم نشأت گرفته بود و از عمق باور آنها به جمهوري اسلامي و نظام اسلامي و امام و رهبري نشأت گرفته بود و شورشي بود عليه افراطي‌گري دنياخواهانه و نمادي بود بر اعتدال اسلامي و انقلابي و بروز شاخص‌هاي اين اعتدال اسلامي و انقلابي هم مواردي بود كه بيان شد.
- اعتدال انقلابي مدنظر شما كه مردم به‌دنبال آن بودند، چه بود؟
ميثاق مجدد با حاكميت دولتمردان جمهوري اسلامي مبتني بر اينكه پاسخ صداقت مسئولان را با تحمل فشارها خواهند داد و اين نيازي است كه امروز هم جامعه ما به تبع تحريم‌هاي همه جانبه نظام استكباري به آن نياز دارد.
- خطوط قرمز مردم چه بود كه مردم در 9دي تلاش داشتند عبور از اين خطوط قرمز را به برخي از سياستمداران غافل نشان دهند؟
بسياري از كساني كه در راهپيمايي 9دي حاضر شدند همان افرادي بودند كه به دعوت سران فتنه در بعد از انتخابات به باور اينكه در انتخابات تقلبي صورت گرفته است به خيابان آمده بودند. سران فتنه توانسته بودند با كمك عوامل داخلي و خارجي و امواج رسانه‌اي كه درست كرده بودند يك جو كاذب و هيجاني و دروغين را ايجاد كنند. وقتي كه رهبري با صلابت و قاطعيت و صميميت و صداقت با مردم صحبت كردند و مردم هم اين صحبت‌ها را اجابت كردند و با سعه‌صدري كه مسئولان در آن مقطع به خرج دادند نتيجه اين شد كه اعظم همان افراد در راهپيمايي 9دي حاضر شدند و در موضع‌گيري متفاوت ابراز انزجار خودشان را از قانون‌شكناني كه جو جامعه را ملتهب كردند و خون افراد بيگناهي را ريختند عليه آنها اعتراض كردند و اعتراض خودشان را نمايان كردند.
تأسف مي‌خوريم از سياسيون ساده‌انگاري كه جمع عظيم مردمي كه در آن راهپيمايي پس از انتخابات و به ظاهر به نفع سران فتنه شركت كرده بودند را آمار طرفداران جريان فتنه محسوب مي‌كنند و حال آنكه هر انسان منصف و آشناي به ادبيات سياسي متوجه مي‌شود كه موضع‌گيري مردم در جو فتنه و موضع‌گيري مردم در شرايطي كه ماهيت فتنه‌گران روشن شد و ارتباط آنها با سياست‌بازان خارجي ولو در ادامه آشكار شد كاملا متفاوت است. مردم شجاعانه و بصيرانه به ميدان آمدند و توانستند يك حماسه ماندگاري در 9دي خلق كنند تا كشور حداقل تا ساليان سال در برابر بروز حوادثي اين چنين بيمه شود.
- مسئوليت مديران و مسئولان در قبال اين هوشياري و لبيك به ولايت چيست؟
اگر حركات مردم در ساليان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و در مواردي مانند مقابله با منافقين و گروهك‌ها در غرب كشور، مقابله با صداميان در جبهه‌هاي جنگ و... را ببينيم يا همينطور تاريخ انقلاب را ورق بزنيم حتي جريان فتنه‌اي كه به‌عنوان قائم‌مقام رهبري در زمان حضرت امام(ره) داشت شكل مي‌گرفت و امام(ره) با هدايت خودشان اين فتنه را از سر مردم باز كردند؛ همان مردمي كه وقتي احساس مي‌كردند بايد به يك روحاني به‌عنوان قائم‌مقام رهبري احترام بگذارند و فكر مي‌كردند امام(ره) به اين راضي است بر له او بودند وقتي كه ماهيت رفتار سياسي آن فرد مشخص شد و موضع‌گيري حضرت امام(ره) آشكار شد همان مردم با روشن بيني عليه او شدند و آنهايي كه موافق بودند حاضر شدند از نظر خود برگردند. همينطور تاريخ انقلاب را مرور كنيم مي‌بينيم كه بحمدالله و با عنايت امام‌عصر(عج) قاطبه مردم ما در مقاطع مختلف امتحان خوبي پس دادند و حجت را بر مسئولان تمام كردند كه حاضر شدند بر سر ارزش‌ها و اسلام با پايمردي و تحمل فشارها بايستند.
اين طبيعتا مسئوليت مسئولان نظام را حتي مسئولاني كه در طول ساليان تغييراتي هم كرده باشند افزون مي‌كند و آن مسئوليت اعظم آنها عبارت است از: پاس داشتن اين اعتماد، تقويت اين اعتماد، مراقبت بر اينكه مبادا با برخوردهاي سياسي، با باندبازي‌هاي سياسي با محاسبات غلطي كه ممكن است حتي مسئولان به خاطر عوامل مختلفي با آن مواجه شوند، قدرت مردم را خدايي ناكرده دست‌كم بگيرند و خدايي نكرده قدرت دشمن را زياد بينگارند.
اين نوع عوامل، عواملي است كه به‌معناي محترم نشمردن و پاس نداشتن اعتماد مردم است. اينكه خدايي ناكرده بعضي از مسئولان احساس كنند كه شعارهاي اسلامي و انقلابي امكان ادامه ندارد و با اين شعارها نمي‌توان كشور را اداره كرد و نمي‌توان در مقابل فشارهاي بيگانه مقاومت كرد. به‌نظرم اينها به‌معناي پاس نداشتن اين اعتماد و پايمردي است كه مردم در طول اين ساليان به خرج دادند. بنابراين همه بايد عزم خودشان را بيش از گذشته جزم كنند تا مشكلات را بر مردم كمتر كنند. آرامش رواني را در جامعه حاكم كنند و قانونمداري را بيش از پيش نهادينه كنند. اينگونه اقدامات و عوامل تبعيت از رهبري را صادقانه و همه جانبه پاس بدارند.