به گزارش مهر، دکتر محسن اسماعیلی، در شرح و تفسیر نامه ۶۹ نهجالبلاغه، پس از اشاره به عبارات اولیه آن که فرموده: «وَ تَمَسَّكْ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ وَاسْتَنْصِحْهُ، وَ اءَحِلَّ حَلاَلَهُ، وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ» (مانند کسی که در حال غرق شدن است به ريسمان قرآن چنگ بزن و از آن نصيحت بخواه . حلالش را حلال بدار و حرامش را حرام بدار)، به بیان نکاتی در خصوص عبارات «وَ صَدِّقْ بِمَا سَلَفَ مِنَ الْحَقِّ، وَاعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا مَا بَقِيَ مِنْهَا» پرداخت.
اسماعيلي گفت: در مورد وصدق بما سلف من الحق، دو برداشت وجود دارد. یکی آن را عطف به جملات قبلی میکند و نتیجه میگیرد که حضرت خواستند سه وجه از قرآن را مدنظر قرار دهیم. یکی نصایح و اندرزها، یکی احکام و حلال و حرام الهی و سوم داستانهای گذشتگان. یعنی اولا بدان که قصص قرآن نمادین نیست و عین حقیقت است و نمیشود آنها را غیرواقعی دانست، ثانیا باید از آنها الگو گرفت برای زندگی آینده.
دانشيار دانشگاه تهران در ادامه ضمن اشاره به احتمال دوم در خصوص برداشت از این عبارت از نامه ۶۹ نهجالبلاغه که به نظر میرسد برداشت بهتر و کاملتر آن هم است، بیان کرد: گروهی این جمله را از بخش اول جدا میکنند و به عبارات بعدی پیوند میدهند. در این صورت معنای بالاتری پیدا خواهد کرد. و آن اینکه ای انسان تمام حقایق تاریخی که پیش از تو صورت گرفته است را باور کن و از آنها عبرت بگیر. مقدمة عبرت گرفتن توجه به تاریخ است. بر اساس جهانبینی قرآن، تاریخ بیحساب نیست. هیچکس نباید مدار گردش زندگی را بر اساس اتفاق و تصادف تلقی کند. بلکه انسان میتواند آینده خود را در آینه تاریخ ببیند.
اسماعیلی در خصوص قطعی بودن قوانین جهان و تاریخ، به مفهوم سنتهای الهی اشاره کرد و ضمن بیان چند مثال از زندگی گذشتگان مانند حضرت یوسف، فرعون و ابراهیم علیه السلام گفت: هر کس مانند هر کدام از آنها زندگی کند عاقبتی همانند ایشان در پی خواهد داشت. این خیانت بزرگی به نسل جوان است که تاریخ را فاقد مبنا معرفی میکنند. چراکه زمینه پوچگرایی را فراهم میشود. چون تاریخ را به گونهای تعریف میکنند که نشود از ان عبرت گرفت. نتیجه این طرز تفکر آن است که اولاً حکمت و عدالت خدا زیر سؤال برود. ثانیا انسان جرأت گردنکشی پیدا کند و بگوید معلوم نیست همان بلایی که مثلاً سر فرعون آمد سر من هم بیاید و ثالثاً انگیزهاش را برای انجام کارهای نیک از دست بدهد و بگوید از کجا معلوم جزای خوبی هم نصیب من شود».
وي در ادامه با اشاره به آیاتی از سوره فاطر که به توطئههای دشمن برای از بین بردن رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اختصاص دارد، افزود: «در ادامة این آیات خداوند به آنها گوشزد میکند عاقبت گذشتگان را نگاه کنند که وقتی علیه پیامبرانشان توطئه کردند چه عاقبتی نصیبشان شد. و بعد با تعجب از آنها میپرسد که آیا انتظار دارید با قانونی غیر از قانون قبلی با شما برخورد کنیم؟ هرگز. چراکه قانون الهی نه تبدیل میشود و نه دچار تحول و تغییر خواهد شد.
اسماعیلی افزود: طبق همین قوانین ثابت الهی، آنچه در گذر تاریخ به جا میماند حق است. گرچه همیشه جنگ بین حق و باطل وجود دارد ولی باطل چون باطن ندارد و مثل حباب است از بین میرود. ان الباطل کان ذهوقا. انسان در گرو این اندیشه، قطعا سعی میکند به خوبی و حق گرایش پیدا کند چون فطرتا دنبال ماندگاری است و نمیخواهد از بین برود. وقتی باور کنی تاریخ آیینهای است که آینده را نشان میدهد، و ببینی که همیشه حق به جا مانده و باطل محو شدهاست پس همة تلاشت را می کنی که در جبهة حق قرار بگیری. این همان چیزی است که به خاطرش حضرت امیر در چندین جا انسانها را به تدبر در تاریخ و عبرت گرفتن از آن دعوت کرده است. چنانچه در نامة ۳۱ هم میفرماید من خودم هم همین کار را کردم و آنقدر در تاریخ گذشتگان تفکر کردم که گویی با همة انها زندگی کردهام.