و به همین دلیل در طراحی پیام، یک محتوا با شکلهای متفاوت باید ارسال شود در غیر اینصورت فاجعه آفرین خواهد شد.
به گزارش ایرنا، یونس شکرخواه در گردهمایی سراسری رسانه و سلامت افزود: پیامهای سلامت باید برای یک روزنامهنگار یا یک مصرف کننده عادی متفاوت باشد و یک محتوای خبری با چهارچوب های مختلفی تهیه شود.
وی خاطرنشان کرد: بطور مثال در اخبار مربوط به روغن پالم، نتوانستیم یک «پیام دیداری» به جامعه ارائه دهیم که مثلا یک بستنی به لحاظ گرافیکی ترسیم شود که چند درصد گلوکز یا چند درصد روغن پالم دارد.
این استاد برجسته علوم ارتباطات گفت: یا بطور مثال نتوانستهایم با یک گرافیک ساده به مردم نشان دهیم که چند نوع دارو وجود دارد؛ اگر درباره انواع دارو هشت صفحه مطلب بنویسیم، یک نفر هم نمیخواند باید از فضای فیزیکی فاصله بگیریم و وارد فضای مجازی شویم.
شکرخواه افزود: «کندی» در انتشار اخبار و اطلاعات به رسانهها و روابط عمومیها ضربه میزند بنابراین باید در انتشار اخبار از ابزارهای نوین ارتباطی نیز بهره گرفت.
وی با اشاره به برگزاری بسیج کاهش ملی نمک از ششم دی تا ۱۵ بهمن ماه گفت: کاهش مصرف نمک با برگزاری یک کمپین اتفاق نمی افتد و به صدها کمپین نیاز دارد.
شکرخواه، ارتباطات را به سه بخش ارتباطات درون فردی، ارتباطات بین فردی و ارتباطات جمعی تقسیم بندی کرد و افزود: سازمانها نیز با توجه به نوع خروجی خود طبقه بندی می شوند، بطور مثال خروجی فیس بوک، «دیدنی» است.
وی گفت: برخی افراد تفاوت رسانه اجتماعی و شبکه اجتماعی را نمیدانند که این مساله فاجعه بار است؛ رسانه اجتماعی یک سیستم است درحالیکه شبکه اجتماعی یک «مکان» تلقی می شود.
این استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه موفق نشدم از طریق وب سایت سازمان غذا و دارو این سازمان را بشناسم، افزود: بعد از ماجرای اطلاع رسانی درباره روغن پالم، رفتارهای مربوط به تولید محصولات غذایی، تغییر کرده و این اتفاق برای صنایع غذایی، بسیار معنا دار است، یک اطلاع رسانی منجر به تغییر رفتارهای صنعتی شده است.
شکرخواه ادامه داد: اگر در ماجرای شربت ذرت نیز پیش میرفتیم، اتفاقاتی مانند روغن پالم رخ میداد.
وی خاطرنشان کرد: برخی مسوولان کمتر مواجهه مستقیم با ابزارهای ارتباطی دارند که حتما علت هایی دارد و باید ارزیابی شود.
دکتر شکرخواه ادامه داد: برخی دیگر از مسوولان بیشتر با ابزارهای ارتباطی مواجه میشوند که این مساله شاید به دلیل اطلاعاتی است که در اختیار آنان قرار دارد یا بخشی از آن مربوط به «پاک دستی شخصیتی» آنان میشود و همین مساله موجب میشود که رسانهها بیشتر به سمت آنان بروند.
وی گفت: شاید از نظر سازمانی، برخی پیامها بهتر است در ابتدا رسانهای نشوند اما هیچگاه رسانهها اینگونه فکر نمیکنند، زیرا رسانهها حالت داور را در زمین بازی دارند که هیچ حرکتی ازجانب فوتبالیستها را نادیده نمیگیرند، اگر خبرنگاری، اینگونه پیامها را نادیده گرفت باید از آن خبرنگار خواهش کرد که شغلش را عوض کند.