آخرین شوکی که میتوانست تن و بدن کارلوس را بلرزاند غیبت پرسروصدای یکی از اعضای تیم بود؛ چیزی که خوراک حسابی به رسانهها میدهد. فقط کافی است نام این حاشیه «قهر کردن علی کریمی» باشد.
ساعت حوالی 9شب به وقت تهران است و همه کاروان تیم ملی برای عزیمت به مقصد فرودگاه دبی آماده میشوند.
در میان هیاهو کیروش عصبانی به نظر میرسد با اینکه از شب قبل میدانست جادوگر بدون اجازه ساک و وسایلش را از اردو جمع کرده رفته ولی باز هم دوست نداشت مقابل این همه چشم، متهم به فراری دادن محبوبترین بازیکن دهه اخیر فوتبال ایران از اردو شود، مردی که به نظر میرسيد آمده قاتق نان شود، قاتل جان شد!
شاید اگر صحبتهای علی منصوریان و آن وساطتگریهای لوطیوارش نبود حتی وسایل علی را هم نمیآوردند تا فرودگاه امام(ره).
این اتفاق افتاد تا شاید کورسوی امیدی باشد به غیب شدن ناگهانی جادوگر ولی این موضوع اتفاق نيفتاد تا پسران کیروش بدون «A.K» (نامی که به لاتین روی پیراهن کادر فنی نقش میبندد اول حروف نام و فامیل آنهاست) راهی سرزمین کانگوروها شوند.
اما علی در کمال خونسردی روزه سکوت گرفت تا صدای اعتراضش در حنجره خاموش او نهفته شود،. علی سکوت کرد و حقایق را پنهان کرد تا باز هم عصیانگریهایش در هالهای از ابهام بماند.
او یک بار دیگر صدای «احمد کایا»* را در درون خود خفه کرد تا دژاووی دیگر تکرار نشود. بعضیها در فوتبال بورژوآ میشوند و برای رسیدن به هدف دست به هر کاری میزنند ولی بعضیها ميشوند صدای اعتراض و حرفشان را با رفتن میزنند.
از آن ضربه لگدی که جادوگر در آلمان به ساک پزشک تیم زد تا قهرکردن و نرفتنش با تیم به استرالیا یک دنیا فاصله است. این بار علی رفتارهایش هم بزرگ شده و برای اینکه خيلی چیزها را ثابت کند دیگر حاضر نیست تا آرامش جایی را بر هم بزند.
این را میتوان از اولین پیام او در صفحه اینستاگرامش دریافت. داستان کلیشه رفتن و نماندن و خیانت نکردن درست مثل حرفهای فیلمهای فارسی است یا اینکه از آن دیالوگهای ماندگار دهه۷۰ میلادی!
فرقی نمیکند مهم این است که علی هوشمندانه میداند در صفحه شخصی و اجتماعی چیزی بگذارد تا هم دوپهلو باشد و هم اینکه آرامش را بر هم نزند.
اما قهر کردن کریمی سوژهای نیست که رسانهها به سادگی از کنارش رد شوند و حرف نزدن جادوگر با اینکه به نیت بر هم نخوردن آرامش است ولی جو را سنگین میکند.
درست فردای آن روز پرتیراژترین روزنامه صبح ورزشی دلایلی را بر نرفتن کریمی میآورد که به هیچوجه در مخیله نمیگنجد! واقعا نویسنده مطلب با کدام متر و معیار دست به چنین فانتزیبازی زده؟
گفتن قهر کردن کریمی به دلیل نشستن روی نیمکت ایران اولین چیزی است که خیلی راحت میتوان آن را باطل کرد چون دقیقا قبل از پیوستن علی به کادر فنی طی مکاتبهاي كه یکی از دوستان خبرنگار کریمی با شاهین رحمانی که حالا در کنفدراسیون فوتبال آسیا مشغول به کار است داشت.
از محدویتهای اجازه رسمی کنفدراسیون برای نداشتن مدرک مربیگری سوال میکند که رحمانی در پاسخ میگوید کریمی یا باید در کلاسهای مربیگری در آلمان به شکل فشرده شرکت کند یا اینکه میتواند به عنوان مشاور در کنار کیروش باشد.
این حرفها نشان میدهد که حتی کیروش هم بیگدار به آب نزده. پس نشستن یا ننشستن علی بر روی نیمکت معادلهای است که قبلا حل شده یا اینکه بحث قرارداد داشتن یا نداشتن با فدراسیون فوتبال از آن قبیل حرفهایی است که دیگر حتی در کوچه و بازار هم شنیده نمیشود.
چون شخصی با سطح درآمد حرفهای مثل کریمی چه احتیاجی به رقم ناچیز فدراسیون فوتبال دارد که بخواهد بر سر این مساله سروصدا راه بیندازد.
موضوع دیگر دخالتهای جواد نکونام است که میگویند او خط داده تا علی از کنار تیم خط بخورد اما همان کسی که نمیخواهد نامش فاش بشود و تنها کسی است که با کریمی حرف زده (کریم تلفن همراه خود را خاموش کرده بود، شمارهای ناشناس چیزی حدود یک ربع ساعت درددل میکند) به زمین و زمان قسم میخورد که علی حتی یک کلمه هم نام جواد را به زبان نیاورده و این مساله از بیخ و بن شایعه است.
پس واقعا مساله چیست؟ چه چیزی سبب شد تا جادوگر که تا این اندازه ذوق و شوق خدمت به تیم ملی را داشت ناگهان پا پس میکشد؟ حرفی که میتوان در لفافه زد و چون خود علی راضی به بازگو شدن حرفهای خصوصیاش نیست این است که جادوگر دلگیر شده!
او دوست داشت بیش از این نظراتش برای مربی اهمیت داشته باشد، او بیش از این انتظار داشت احترام گفتههایش را نگه دارند ولی گویی حلقه نزدیکان در تیم ملی جنسشان با جنس امثال علی جور نیست یا اینکه هنوز ستارههای ما که به تازگی پیراهن مربیگری را بر تن کردهاند با این جو سنگین و بیروح آشنا نیستند.
هر چه هست علی باز هم تصمیم میگیرد جو را آرام کند و انتشار ویدویی چند ثانیهای از او که در حال تمرین کردن در باشگاه بدنسازی است نشان میدهد که جادوگر توانسته خودش را کنترل کند و زیر این تصویر که در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر شده نوشته است: «سلام دوستان عزيز. آخر هفته خوبى براتون آرزو ميكنم. بقيه چيزهارو هم فراموش كنيد.
شاد باشيد» نکته قابل توجه این است که حتی در آن سوی مرزها و جایی که تیم ملی نیز اردو زده هنوز کسی به شکل دقیق نمیداند که چرا جادوگر در شب سرد زمستانی تیم ملی را همراهی نکرد و این مساله روزی روزگاری وقتی قرار شد تاریخ اتفاقهای ریز و درشت در جام ملتهای آسیا را مرور کنیم تبدیل به سوژهای میشود که جوابی برای آن پیدا شد؛ درست مثل مجهول ماندن مرگ بروسلی!
* احمد کایا، (۲۸ اکتبر ۱۹۵۷- ۱۶نوامبر۲۰۰۰) خواننده کرد اهل ترکیه بود. او بنیانگذار سبک اعتراضخوانی در موسیقی کشور ترکیه است و به هر دو زبان ترکی و کردی آواز میخواند.
منبع:همشهري تماشاگر