خبرنگاران هم در سالن اصلي براي خودشان اجتماعي تشكيل دادهاند و بيدرنگ مشغول مخابره كردن خبرهاي جشنواره هستند. 3 مترجم فارسي، انگليسي و عربزبان روي سن حضور دارند كه هركدام در زمان لازم شروع به صحبت ميكنند. در خلال مسابقه، حميدي، سرپرست مترجمان حاضر در سالن را پيدا ميكنيم تا افرادي را براي مصاحبه به ما معرفي كند. گفتوگوي ما را با چند نفر از شركتكنندگان در جشنواره بينالمللي بخوانيد؛ جواناني كه علاوه بر تحصيلات عالي، انس با قرآن را دليل موفقيتهاي زندگيشان ميدانند.
سيدجلال معصومي
رشته قرائت قرآن
دانشگاه ميدلكس
آقا جلال يكي از كساني است كه موقع مصاحبه از ديدنش بسيار راحت هستيم چون اهل افغانستان است و به فارسي تسلط كامل دارد. قبل از رفتن به انگلستان در ايران زندگي ميكرده و به همين دليل با اصطلاحات ما كاملا آشناست. او بدون اينكه نياز باشد مترجمي سؤالاتمان را ترجمه كند گپ كوتاهي با ما داشت.
- چند سالتان است؟
35سال.
- از كجا دعوت شديد؟
از انگلستان.
- چقدر خوب به فارسي مسلط هستيد!
زماني كه افغانستان در حال جنگ بود من و خانوادهام به ايران آمديم و نزديك به 15سال در اين كشور زندگي كرديم؛ از سال 70تا 85. تحصيلات راهنمايي، دبيرستان و دانشگاه را در ايران گذراندم.
- كدام دانشگاه؟
در دانشگاه علامه طباطبايي رشته ادبيات و مترجمي زبان اسپانيايي خواندم و بعد از آن عازم افغانستان شدم و در يكي از دانشگاههاي كابل بهعنوان استاد شروع كردم به درس دادن و همزمان هم در سفارت اسپانيا كار ميكردم. آنجا امتحاني برگزار شد كه مربوط به ديپلماسي روابط بينالملل در دانشگاه مادريد بود. در آن امتحان قبول شدم و به اسپانيا رفتم و فوقليسانس گرفتم. بلافاصله بعد از آن به انگلستان رفتم و ساكن شدم. در حال حاضر هم دانشجوي دكتري حرفهاي در زمينه آموزش، تدريس و قرائت قرآن هستم.
- بهجز درس خواندن چه ميكنيد؟
براي مسلمانان غرب آموزش قرآن را تدريس ميكنم. براي پاياننامه دوره دكتري حرفهاي هم در حال گردآوري 7كتاب و سيدي هستم كه ياد گرفتن قرآن را براي هر شخصي با هر زبان و مليتي آسان ميكند. در 2 تلويزيون اسلامي در لندن هم برنامه قرآني دارم.
- در خانواده شما شخص ديگري هم بوده كه به قرآن علاقه داشته باشد؟
بله. پدر و مادرم هر دو از علاقهمندان به قرآن بودند. من هم قرآن را در سن 3سالگي همراه پدرم شروع كردم. بعد هم كه آمدم ايران و در شهر دامغان شروع كردم به پرورش دادن استعدادي كه در زمينه قرائت قرآن داشتم. در چند مسابقه كشوري و استاني در ايران شركت كردم و مقام آوردم. در ضمن بايد بگويم كه برادر من حافظ قرآن است و در تمام مدتي كه من مشغول قرائت و پژوهش در قرآن بودم خيلي به من كمك كرد.
- چند خواهر و برادر داريد؟
ما 11برادر هستيم كه من از همه كوچكتر هستم. برادرم كه در قرائت قرآن خيلي به من كمك كرد 5سال از من بزرگتر است و در حال حاضر ساكن ايران است و قرآن تدريس ميكند.
- ازدواج كردهايد؟
- بله. ازدواج كردهام و يك پسر كوچك دارم.
آقا پسر من 2 ساله است و وقتي كمي بزرگتر شود ميخواهيم با هم حفظ قرآن را شروع كنيم.
- ظاهر شما اصلا شبيه ساكنان افغانستان نيست، اين ظاهر اروپايي از كجا آمده؟
ما در جنوب افغانستان زندگي ميكنيم و جزو سادات هستيم. گروه سادات چهره متفاوتي دارند و من هم به اين دليل شبيه هموطنان افغانستانيام نيستم.
- بهعنوان آخرين سؤال ميخواهم براي من توضيح دهيد فردي كه قرآن ميخواند، حال و هوايش چه فرقي با ديگران دارد؟
بعد از اينكه يك نفر شروع ميكند به قرآن خواندن، بين نواي آهنگين قرائت قرآن و معانياي كه قرآن دارد رابطهاي ايجاد ميشود كه بنده را در هر حالتي آرام ميكند. من در زندگيام وقتي با مشكل روبهرو ميشوم شروع ميكنم به قرآن خواندن و هيچچيز مثل قرآن به من آرامش نميدهد.
محمد نياظي
حافظ كل قرآن
شركتكننده در رشته حفظ قرآن
محمد برعكس دوستان ديگري كه در اين مصاحبه حضور داشتند، كاملا شبيه مصريهاست. اين شركتكننده 26ساله است. البته محمد نياز به مترجم داشت و ذرهاي فارسي نميدانست. يكي از جذابيتهايي كه در پنجمين دوره مسابقات قرآن دانشجويان مسلمان به چشم محمد نياظي آمد اين بود كه حاضرين در سالن با زمزمه «اللهالله» شركتكنندگان را تشويق ميكردند و اين نوا به گوش او بسيار دلنشين و جذاب بود.
- از كدام كشور به اين جشنواره آمدي؟
من متولد استان الشرقيه مصر هستم و از آنجا راهي اين مسابقات شدم.
- در كدام رشته شركت كردي؟
حفظ قرآن.
- خودت در چه رشتهاي تحصيل كردهاي؟
رشته قرائت قرآن را در دانشگاه الازهر خواندم و مدركم را گرفتم. البته من ليسانس تبليغ اسلام را هم دارم و در حال حاضر در رشته پژوهشهاي اسلامي به زبان انگليسي مشغول به تحصيل هستم.
- شغل خاصي هم داري؟
بيشتر تحت عنوان پژوهشگر كار ميكنم و بيشتر وقتم را در مسجد و بهعنوان امام جماعت مسجد امامحسين(ع) (مسجد شيعيان مصر) ميگذرانم.
- در خانواده شما شخص ديگري هم فعاليت جدي قرآني داشته است؟
پدرم در اين زمينه فعال بوده و در حال حاضر رئيس انجمنهاي قرائات قرآن در مصر است. ايشان يكي از مشوقهاي اصلي من در زمينه حفظ و قرائت قرآن بودند.
- ازدواج كردهاي؟
نه.
- خواهر و برادر داري؟
برادر نه اما 3 خواهر دارم. خواهر بزرگترم كه ازدواج كرده حافظ كل قرآن است. 2 خواهركوچكتر از خودم دارم كه خواهر 15سالهام هم حافظ قرآن است اما خواهر ديگرم كه بيشتر از 5 سال ندارد چون بهتازگي حفظ قرآن را آغاز كرده تنها حافظ بخشي از قرآن است. مادرم جزو علاقهمندان به قرآن است اما چون سواد ندارد نميتواند قرآن بخواند، به همين دليل ما هميشه آيات قرآن را براي او ميخوانيم. داييام نيز حافظ كل قرآن است.
- يادت هست كه نخستينبار چه زماني در مسابقه رسمي شركت كردي؟
يك سال بعد از حفظ كامل قرآن براي نخستينبار در مسابقات داخلي مصر حضور پيدا كردم و بعد از آن در مرحله استاني و سپس در سطح كشور شركت كردم و توانستم رتبه اول را در رشته حفظ قرآن بهدست بياورم. البته در چند مسابقه ديگر هم همين مقام را بهدست آوردم.
- مسابقات خارج از مصر چطور؟
بعد از اينكه در سن كودكي توانستم رتبههاي اول كشوري را كسب كنم همه روزنامهها و رسانهها به آن پرداختند و باعث شهرتم شدند، براي همين من را براي مسابقات بينالمللي اعزام كردند. نخستين مسابقهام در يكي از كشورهاي تركيه بود و براي اجرا در محفل انس با قرآن كريم به آنجا دعوت شدم. بعد از آن مسابقات بينالمللي قرآن دبي بود كه رتبه دوم رشته حفظ را بهدست آوردم. نزديك به 15سالم بود كه اتفاق ديگري در زندگيام رخ داد و بهعنوان امام جماعت براي اقامه نماز به تراويح رفتم.
- از آمدنت به ايران بگو، قبلا هم آمده بودي؟
در سال 2008 براي دومين دوره مسابقات بينالمللي قرآن دانشجويان مسلمان به ايران آمدم و الان هم براي دومين بار در كشور شما هستم.
- نظرت درخصوص مسابقاتي كه امسال برگزار شده، چيست؟
جالب است بدانيد من قبل از اينكه وارد ايران شوم، شنيده بودم كه مردم كشور شما به قرآن اهميت نميدهند و همين مسئله ذهنم را نسبت به آنها مسموم كرده بود اما زماني كه وارد ايران شدم كاملا نظرم در اين خصوص عوض شد و فهميدم كه مردم ايران نسبت به مردم كشورهاي ديگر ذوق و شوق بيشتري به قرآن و مسابقات اينچنيني دارند. تمام قاريان و حافظان مشهور دوست دارند كه يكبار هم شده به ايران سفر كنند. يكي از نكات جالبي كه در ايران به چشم من خورد اين است كه زمان خواندن قرآن وقتي «بِسْمِ الله الرَّحْمن الرَّحِيمِ» گفته ميشود مردم با آهنگ خاصي كلمه «اللهالله» را زمزمه ميكنند.
آرمين رحيم زاده
رشته قرائت قرآن
دانشگاه ماري هبس
آرمين پسر كمسن و سالي است كه در دل فرانسه شروع به يادگيري قرآن كرد. به فارسي تسلط كامل دارد و زماني كه ميخواهيم با او صحبت كنيم هم نياز به مترجم نيست. آرمين كه به آب و هواي ايران عادت ندارد از شدت آلودگي سردرد گرفته و چشمانش قرمز است اما با اين حال با حوصله به تمام سؤالاتمان پاسخ ميدهد.
- چند سالت است؟
25سال.
- شما كه متولد فرانسه هستي، چطور اينقدر فارسي را درست صحبت ميكني؟
پدرم ايراني است و مادرم فرانسوي.
- بچهها معمولا زبان مادريشان را ياد ميگيرند، شما چطور زبان پدري را آموختي؟
چون پدرم در خانه با من فارسي صحبت ميكرد و من به مادربزرگم قول دادم كه زبان فارسي را فراموش نكنم. هر بار كه به ايران ميآمدم مادربزرگم به من ياد ميداد كه چطور صحبت كنم و چطور فارسي را بنويسم براي همين من خيلي سريع فارسي را ياد گرفتم.
- خواهر و برادرهايت هم فارسي صحبت ميكنند؟
نه . بين خواهر و برادرهايم فقط من فارسي صحبت ميكنم.
- شما از كجا به اين مسابقات دعوت شديد؟
از بلژيك.
- چطور؟
من تا 21سالگي در فرانسه بودم. يكبار به ايران آمدم، به قم رفتم و با همسرم آشنا شدم. همسرم مراكشي است اما در بلژيك سكونت دارد. براي همين من هم در 21سالگي به اين كشور رفتم تا زندگي مشتركمان را شروع كنيم. امام رضا(ع) خواست كه ما با هم آشنا شويم.
- چرا؟
چون من از امام رضا(ع) خواسته بودم كه يك زندگي خوب به من بدهد.
- چه شد كه شروع به يادگيري قرآن كردي؟
من در فرانسه بوكسور بودم. مدتي اوضاع روحيام خراب شده بود. ما در خارج از ايران از نظر ماديات مشكلي نداريم اما معنوياتمان خيلي كم است. من هم سردرگم بودم و دنبال پيداكردن معنويات. قبل از شروع جدي يادگيري قرآن با آن آشنا بودم اما نه تا اين حد. بعد از 18سالگي شروع كردم به شكل جدي قرآن را ياد گرفتن. به كلاسهاي قرائت، تجويد و... رفتم و در حال حاضر هم هر كلاسي كه در اين زمينه باشد ميروم. تازه قرار است با همسرم به ايران بياييم و در قم كلاس حوزه برويم. بهنظرم اگر ما در خارج از ايران قرآن را نداشته باشيم، اين دنيا ما را ميكشد.
- استاد زبان از كجا پيدا كردي؟
در كشور خودمان كه نبود، براي همين به نروژ رفتم و آنجا شروع كردم به يادگيري قرآن.
- آخرين باري كه به ايران آمدي كي بود؟
4سال قبل.
- ايران تغيير كرده است؟
خيلي زياد. بهنظرم هوا هم خيلي آلوده است و تمام روزهايي كه در جشنواره بودهام را با قرص سردرد گذراندهام.
حسن آيكونيچ
رشته قرائت
دانشگاه سارايوو
حسن از سوي حميدي، مترجم اين دوره از مسابقات، براي گفتوگو به ما معرفي ميشود. پسر چشمآبي و محجوبي كه از دانشگاهي در بوسني و هرزگووين به ايران آمده تا در رشته قرائت شركت كند. زماني كه در سالن با او گرم گفتوگو هستيم يك نفر ديگر از بوسني در حال قرائت است و حسن بيشتر زمان مصاحبه حواسش به هموطنش است تا او را همراهي كند براي قرائتي بهتر.
- چند سال داري و در چه رشتهاي درس ميخواني؟
23سال دارم و دانشجوي سال پنجم علوم اسلامي هستم.
- شاغل هستي؟
نه. تمام خرج تحصيلم را پدر و مادرم ميدهند. من به همراه يكي از برادرانم مشغول درس خواندن هستيم و در خوابگاه دانشجويي ساكنيم. پدرم راننده اتوبوس است و مادرم خانهدار. يك خواهر به اسم مريم هم دارم كه 12سال دارد.
- برادرت در چه رشتهاي درس ميخواند؟
دانشجوي فلسفه است و در حال فراگيري ادبيات و زبان فارسي.
- چرا زبان فارسي؟
من زبان عربي ياد گرفتم، برادرم زبان فارسي و انشاءالله خواهرم در حال يادگيري زبان تركي است. بهنظر من اين 3 زبان، زبانهايي هستند كه انسان را با دين اسلام آشنا ميكنند.
- چندمين بار است كه به ايران ميآيي؟
اولين بار.
- شنيدم شما به امامخميني(ره) ارادت خاصي داري و ميخواهي بروي سر مزار امام(ره).
بله. در كشور ما همه امامخميني(ره) را دوست دارند چون در عصر ما ايشان معارف و اصول دين را به همه معرفي كردند. بهنظر من امامخميني(ره) يك شخصيت جهاني دارد و در تمام بوسني و هرزگووين همه به امام احترام ميگذارند و به ايشان علاقه دارند. من قرار بود با ديگر بچهها به جماران بروم اما پروازم تأخير داشت و نرسيدم. ولي بهزودي قبل از رفتن از ايران اين كار را ميكنم. چون زماني از حضرت رسول اكرم(ص) پرسيدند كه جانشينان انبيا چه كساني هستند، پيامبر فرمودند: «علما» و امام خميني(ره) هم از علما هستند.