تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۶

همشهری‌آنلاین: بنا بر گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌ها آمریکایی یکی از دلایل هیگل برای این استعفا آن بوده که وی برای همسویی با سیاست خارجی و دفاعی ایالات دفاعی تحت فشار بود.

ترکیب اعضای کابینه یکی از مهم‌ترین عرصه‌های رقابت و چانه‌زنی در جریان انتخابات و تشکیل دولت بین جناح‌های سیاسی مختلف است.

در واقع بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌های دولت‌ها را می‌توان براساس چینش کابینه و میزان حضور داشتن يا نداشتن نمایندگان جریان‌های مختلف سیاسی پیش‌بینی و ارزیابی کرد.

به این ترتیب، هرگونه تغییری در کابینه خواه متاثر از ترمیم آن توسط رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر و خواه در اثر استعفای عضو یا اعضایی از کابینه باشد، تاثیری قابل ملاحظه در روند آتی اداره کشور برجا خواهد گذاشت.

از این‌رو، تحلیلگران با دقت نظر بسیاری چنین مواردی را مورد توجه قرار می‌دهند. استعفای چاک هيگل، وزیر دفاع ایالات‌متحده در 24 نوامبر سال 2014 به‌ویژه به دلیل آنکه در فاصله کمی از پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره رخ داد، نظر بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرد.

در ادامه، نگاهی کوتاه به وضعیت او در کابینه باراک اوباما و گمانه‌زنی‌های مختلف پیرامون چرایی این استعفا و تغییر یا ثبات سیاست‌های نظامی ایالات‌متحده پس از او خواهیم داشت. همچنین به بررسی سوابق حرفه‌ای و دیدگاه‌های اشتون کارتر به‌ویژه در مورد ایران می‌پردازیم.

چاک هيگل، سومین وزیر دفاع باراک اوباما طی دو دوره ریاست‌جمهوری وی بود. در شرایطی که اوباما رئيس‌جمهور منتخب مردم از حزب دموکرات بود.

اما به باور بسیاری از ناظران، انتخاب هيگل از میان افراد نزدیک به حزب جمهوریخواه تلاشی بود برای همساز کردن اکثریت مخالف با سیاست‌های نظامی باراک اوباما؛ امری که در نهایت با استعفای هيگل به شکست منجر شد.

کمااینکه پس از اعلام پذیرش این استعفا، نمایندگان جمهوریخواه سنا، انتقادهای تندی علیه استراتژی نظامی اوباما در اوکراین، سوریه و عراق مطرح کردند.با اعلام خبر استعفای وی، کارشناسان و تحلیلگران به گمانه‌زنی درباره سناریوهای مختلف پیرامون جدایی تنها عضو جمهوریخواه کابینه، باراک اوباما پرداختند.

بنا بر گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌ها آمریکایی یکی از دلایل هيگل برای این استعفا آن بوده که وی برای همسویی با سیاست خارجی و دفاعی ایالات دفاعی تحت فشار بود.

بنا بر برخی از اطلاعات فاش شده، او از منتقدان جدی سیاست‌های دفاعی ایالات‌متحده و به‌ویژه دیدگاه‌های سوزان رایس، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به‌ویژه در خصوص عملکرد این کشور در مبارزه با نیروهای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در خاورمیانه، بازنگری طرح‌های خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و سیاست‌های نظامی این کشور درباره مناقشه اوکراین بوده است.

همچنین وی از طرفداران گسترش ارتباط با ترکیه و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس بود. در حالی که کاخ سفید در مورد بسیاری از این موارد، مواضعی متفاوت از نظرات هيگل اتخاذ کرده است.

بر این اساس، این اختلافات جدی بین او و مقامات ارشد کاخ سفید او را ناگزیر از جدایی از کابینه دوم کرد. بر این اساس، به باور این گروه از تحلیلگران، با توجه به همسویی بیشتر اشتون کارتر با این سیاست‌ها چنین تغییری به نظر به تداوم سیاست نظامی ایالات‌متحده در سال آینده منجر خواهد شد.

از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند که عدم ابتکار عمل هيگل در حوزه سیاستگذاری باعث شد او در مسیر کناره‌گیری از قدرت قرار گیرد. به نظر این گروه، هيگل هیچ‌گاه خود را در مقام هدایت‌کننده سیاست‌های دفاعی ایالات‌متحده ندید.

بر این اساس، او در دوره وزارتش تنها به مدیریت کاهش هزینه‌های پنتاگون و اجرایی کردن روند بازگرداندن هزاران نیروی آمریکایی از عراق و افغانستان پرداخت و هنگام چرخش سیاست خارجی ایالات‌متحده به سمت آسیا بدون هیچ اعتراضی بارها به منظور اجرایی کردن سیاست‌های جدید اوباما راهی قاره کهن شد.

امری که خشم برخی از بدنه عالی رتبه سیاستگذاری در پنتاگون را برانگیخت و تلاش‌های زیادی را در راستاي کناره‌گیری او سبب شد.

گروه سوم تحلیلگران بر این نظرند که توانایی‌ها و مهارت چاک هيگل با مهارت‌های مورد نیاز روز، دستگاه‌های نظامی و سیاست خارجی ایالات‌متحده متفاوت بوده‌اند.

این گروه با استناد به برخی گزارش‌ها، ازجمله خبر منتشر شده در روزنامه نیویورک‌تایمز که در آن به نقل از منابع آگاه در کاخ سفید آمده بود موافقت با استعفای هيگل از سوی اوباما به این دلیل است که مبارزه با تهدیدهای جدید ازجمله مهار پیکارجویان گروهك داعش، مستلزم مهارت‌هایی متفاوت است.

چنین استدلال می‌کنند که احتیاجات روز سیاست‌های دفاعی و خارجی واشنگتن و ناتواني هيگل در پاسخگویی به آنها منجر به کناره‌گیری او از مقامش شد.

آنها معتقدند‌ با توجه به اینکه واشنگتن خود را نیازمند نیروی تازه‌نفس برای پیگیری مسائل امنیتی جدید تعریف شده دیده است، تغییر هيگل می‌تواند بسترساز دگرگونی در کلیت سیاست نظامی داخلی، منطقه اي و فرامنطقه‌ای ایالات‌متحده باشد.

از سوی دیگر، مفسران علاقه‌مند به بررسی تعاملات جناح‌های سیاسی، معتقدند با کنار رفتن تنها عضو جمهوریخواه کابینه اوباما، آن هم درست پس از پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، سیاست نظامی ایالات‌متحده با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد.

چنان‌که در نخستین واکنش‌ها، پس از اعلام پذیرش استعفای هيگل، انتقادهای تندی از سوی جناح جمهوریخواه، نسبت به عملکرد نظامی این کشور در مقابله با گروهك داعش، برنامه مهار بیمارهای واگیردار در آفریقا و نیز برنامه‌های خروج نیروهای ایالات‌متحده از افغانستان توسط مک‌کین، عضو ارشد کمیته نیروهای مسلح سنا و دیگر اعضای جمهوریخواه کنگره مطرح شد.

امری که می‌تواند چالش‌های جدیدی را در دو سال پایانی قدرت برای اوباما به وجود آورد.

منبع:همشهري‌ديپلماتيك