به گزارش خبرگزاری فارس، متن بيانيه امير قلعهنوئي بدين شرح است:
یک روز پس از حذف تیم ملی ایران از جام ملتهای 2015 آسیا، کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران خبرنگارهای حاضر در استرالیا را دور خود جمع کرد و با اشاره به پایان کار ایران در این بازیها، به مرور اتفاقهایی پرداخت که پس از جام جهانی رخ دادند. در این مرور اما تنها در حد یک پاراگراف آن هم مختصر و بسیار کلی به عملکرد تیم ملی مقابل حریفان پرداخته شد و باقی حرفها به طور مشخص و با ذکر نام درباره من و عدهای از همکارانم در فوتبال ایران بود.
پس از انتشار حرفهای سرمربی تیم ملی در خبرگزاریها، تماسهای مختلفی از طرف رسانهها و دوستان با من گرفته شد و عده بسیاری میخواستند نظر مرا درباره حرفهای کیروش بدانند. واقعیت این است که دوست نداشتم احساسی با این اتفاق برخورد کنم و از طرفی شوک ناشی از غیر منطقی بودن اتهامهای کیروش، اجازه درک حرفهای او را نمیداد!
امروز هم پس از گذشت چند روز از حرفهای کیروش، هنوز نتوانستهام منطقی در ادعاهای او پیدا کنم و گرچه مرور اتفاقهای رخ داده پس از جام جهانی تاکنون، از نگاه من هم روایتها و جزئیات فراوانی دارد، ترجیح میدهم تنها به چند نکته آن هم به شکل مختصر اشاره کنم. معتقدم هواداران فوتبال در ایران از استانداردهای لازم برای تحلیل وقایع برخوردار هستند و با مرور وقایع و نتایج، قطعا میتوانند واقعیت را تشخیص دهند.
کارلوس کیروش از نبود امکانات، کافی نبودن بازیهای تدارکاتی، ضعیف بودن زیرساختها و ... در فوتبال ایران حرف میزند و باتوجه به این مسائل، عملکرد خود در تیم ملی ایران را «شاهکار» میداند. پرسش من این است که آیا این مشکلات تنها برای سرمربی تیم ملی وجود دارد؟
کیروش شخصی تازه وارد به فوتبال ایران نیست. او پس از پشت سر گذاشتن جام جهانی و تجربه حضور چند ساله در فوتبال ایران، به خوبی همان طور که خودش در آخرین حرفهایش اعلام کرد با شرایط موجود در فوتبال ایران آشنا بود. طبیعی است که کار کردن و نتیجه گرفتن در این شرایط کار سادهای نیست اما مگر مربیان تیمهای لیگ برتر با شرایط متفاوتی کار را انجام میدهند که کیروش عملکرد خودش را فوقالعاده و دیگران را فاقد دانش و صلاحیت برای حرف زدن درباره فوتبال میداند؟! لیگ ایران بر خلاف اغلب لیگهای جهان و حتی همین کشورهای اطراف، متکی به بازیکنان داخلی است. اسکلت اصلی تمام تیمهای ایرانی از بازیکنان داخلی تشکیل شده و میخواهم به این نکته اشاره کنم که حتی در بهترین شرایط، مربیان لیگ به لحاظ نیروی انسانی تیمهای ضعیفتر از تیمی دارند که کیروش هدایت آن را برعهده دارد. مگر او با در اختیار داشتن بهترینهای ایران چه دستاوردی داشته که مربیان لیگ ایران را ناکارآمد و ناموفق معرفی میکند؟ اگر صعود در دور مقدماتی در جام ملتهای آسیا یک شاهکار محسوب میشود، پس تمام مربیان لیگ ایران هم که در رده باشگاهی آسیا موفق شدهاند تیمشان را به مراحل بالاتر ببرند - با توجه به امکانات و زیرساختهای فوتبال ایران - شاهکار کردهاند و بنابراین صلاحيت حرف زدن درباره فوتبال را دارند. از طرفی از شهروند جامعهای متمدن و امروزی، بعید است که توقع داشته باشد رسانهها هیچ صدای مخالفی را منتشر نکنند! این توقعی احساسی و خارج از منطق است. در شرایطی که شبکههای مجازی در هر لحظه و هر شرایطی این امکان را میدهند که هر کسی نظر خود را درباره وقایع مختلف ابراز کند، کارلوس کیروش چگونه به خود اجازه میدهد که تفکری دیکتاتورگونه داشته باشد و از خبرگزاریها بخواهد که صدای مخالف را منتشر نکنند؟!
به طور مثال همین امشب، اگر روند طبیعی برنامه 90 طی میشد، ایرانیها در سراسر جهان این حق را داشتند که نظر خود درباره تیم ملی و شخص کیروش را اعلام کنند، پس چگونه توقع داریم که کارشناسان و مربیان هیچ حرفی درباره تیم ملی و عملکرد کیروش نداشته باشند؟!
توقعهای غیرمنطقی کیروش به همین ماجرا ختم نمیشود. او میگوید هر بار استقلال نتیجه نمیگیرد، امیر قلعهنویی از تیم ملی انتقاد میکند و وقتی هم که نتیجه میگیرد از آمادگی بازیکنانش که حاصل تلاشهای کادر فنی تیم ملی است تشکر نمیکند. اول اینکه خوشبختانه آرشیو خبرگزاریها موجود است و همه میدانند امیر قلعهنویی هرگز نه مصاحبهای را تکذیب میکند و نه آن را ناشی از برداشت اشتباه از حرفهایش اعلام میکند. آرشیو خبرگزاریها موجود است و من بارها در این مصاحبهها از کادر فنی تیم ملی تشکر و از شخص کیروش هم در مقاطع مختلف حمایت کردهام. حتی در همین نیم فصل اول که استقلال بیشترین لطمه را از آسیبدیدگی و آماده نبودن بازیکنان ملی خورد، من پس ازاردوی آفریقای جنوبی مصاحبه کردم و گفتم به نظر میرسد شرایط بازیکنان ملی بهتر شده باشد و جا دارد از زحمات کادر فنی تیم ملی تشکر کنم.
واقعیت این است که در آن مقطع هیچ تغییری در شرایط بدنی و روحی بازیکنان ناآماده ملی ایجاد نشده بود و من تنها به خاطر روحیه دادن به تیم و بازیکنان ملیام این حرف را زدم، وگرنه در عمل کارشناسان و تماشاگران استقلال خوب میدانند که در همان زمان دور بودن بازیکنان ملی از شرایط ایدهآل چه مشکلاتی برای این تیم به وجود آورد. حرف من این است که کیروش توقع دارد همه از او تشکر کنند و خودش حتی یک بار، البته پیش از حذف شدن، از مربی تیمهای لیگ به خاطر بازیکنان خوبی که در اختیارش گذاشتهاند تشکر نکرده است. مگر وقتی تیم ملی با اسکلت اصلی تیم استقلال و نوع چیدمان خط دفاعی استقلال راهی جام جهانی شد او از کادر فنی استقلال تشکر کرد؟!
حرف من این است که، بله، شرایط در فوتبال ایران ایده آل نیست ولی همه ما با پذیرفتن شرایط مسئولیت ها را بر عهده می گیریم و این غیرمنطقی و فرافکنی است که ناگهان به کمبود امکانات و نقدهای دیگران اشاره کنیم و با متهم کردن این و آن سعی کنیم سرپوشی بر اشتباه های خود بگذاریم. من هرچه فکر می کنم، در نقدهایم از تیم ملی در این مدت، هیچ نکته ای که غیر فنی باشد پیدا نمی کنم. من بارها گفته ام فوتبال با آدم حرف می زند. در این فوتبال زندگی کرده ام و همه چیز و همه کس را می بینم. به عنوان یک مربی که از نزدیک با فوتبال ایران در ارتباط هستم، این اجازه را دارم که نظرم را بیان کنم. کی روش می گوید من بازیکنان ملی را تضعیف و روحیه آن ها ضعیف کرده ام! کدام عقل سلیمی به خودزنی رای می دهد؟! بازیکنان ملی اغلب بازیکنان استقلال هستند و من به عنوان نفر اول در کادر فنی استقلال، طبیعی است که به فکر منافع تیم خود و هوادارنش باشم. من هیچ نقد غیرمنصافه ای نداشته ام که به عنوان مسئول نتایج ایران در جام ملت های آسیا معرفی شوم!.
حرف من این بود بازیکنی که آماده نیست نباید به تیم ملی دعوت شود. مگر وریا غفوری، پورعلیگنجی که از بهترینهای ایران در این بازیها بودند، از دل همین لیگ بیرون نیامدند؟ آنها به همراه سردار آزمون و چند بازیکن دیگر، بزرگترین دستاورد ایران از حضور در جام ملتهای آسیا به شمار میروند. حرف من این است که میتوانستیم با نگاه منصفانه به بازیکنان و لیگ ایران، بازیکنان ملی بیشتری تولید کنیم. این منطقی نیست که تصور کنیم امیر قلعهنویی بازیکنان ملی را خراب کرد، در صورتی که خودش نیاز به درخشش این بازیکنان برای موفقیت در لیگ دارد.
بهتر است بیش از این وارد جزئیات نشوم وگرنه مرور رفتارها و مصاحبههای کیروش و بعضی آدمهای دیگر که با تصمیمهای احساسی و غیرمنطقی خود به استقلال و هوادارنش لطمه زدند، نوشتهای بیپایان میشود!
در این فاصله پس از حرفهای کیروش، همچنان تصور این است که تمام ماجرا چیزی نیست جز یک بازی رسانهای برای سرپوش گذاشتن به ضعفهای شخصی. من همچنان معتقدم اگر معیار بازی کردن بهترین بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران بود، چند تغییر باید در ترکیب ایران اتفاق میافتاد و عمیقا ایمان دارم در این صورت هم نتایج بهتری به دست میآمد و هم دستاوردهای بیشتری به لحاظ تولید بازیکن ملی نصیبمان میشد. باقی حرفها و حواشی ایجاد شده چیزی نیست جز تلاش برای مدیریت رسانهها که دوست و دشمن، مخالف و موافق، کیروش را در این زمینه «استاد» میدانند!
بیش از این وارد جزئیات نمیشوم که اشاره به مصاحبههای کیروش درباره کادرفنی استقلال و مدیریت باشگاه مثل تمام مصاحبههای من، در آرشیو رسانهها موجود است. امیدوارم همان طور که سرمربی تیم ملی اشاره کرد، از همین امروز به فکر جام جهانی باشیم و با از بین بردن ضعفهای شخصی، عملکرد و نتایج بهتری به دست بیاوریم. مگر اخراج بازیکن توسط داور، موضوعی تعریف شده در قوانین فوتبال نیست؟!
به فرض که داور به عمد این کار را انجام داد، ما چه برنامهای برای بازی در صورت 10 نفره شدن داشتیم؟! چرا کیروش و حامیان رسانهایاش درباره مسائل فنی حرف نمیزنند و مدام با کشاندن بحث به حواشی، تلاش میکنند ذهن مخاطب را از اصل موضوع دور کنند؟! چرا به این موضوع اشاره نمیکنند که همین عراق بازیکنان بزرگی مثل جاسم کرار و نشات اکرم را با خود به استرالیا نیاورده بود و با ترکیبی جوان مقابل ما بازی کرد؟ من سر حرفهایم هستم و عمیقا معتقدم با وجود تمام ضعفها و مشکلات در فوتبال ایران، همچنان به لحاظ نیروی انسانی بسیار غنیتر از عراق و امارت و دیگر کشورهای عربی هستیم.
اعتقاد دارم آنچه در جام ملتهای آسیا دیدیم، تمام نیروی موجود در فوتبال ایران نبود و فکر نمیکنم چنین نقدی که اثبات آن دشوار هم نیست، موضوعی برای به راه انداختن جنجالهای رسانهای باشد. دوست دارم در پایان به این نکته هم اشاره کنم که با وجود تمام حرفهای غیر منطقی کیروش، آنچه در ذهن یک مربی پس از شکست میگذرد را به خوبی میشناسم و سعی میکنم او را درک کنم. من هم در همین مرحله باختهام با ضربات پنالتی، البته مقابل یکی از قدرتهای اول اسیا- کره جنوبی- و بدون داشتن فدراسیونی. در اوج درگیری جناحهای سیاسی در فوتبال و با مشکلاتی بسیار گستردهتر از امروز اما هیچکس را متهم نکردم و تمام مسئولیت شکست را پذیرقتم حتی در دادگاه تلویزیونی که حامی اول رسانهای این روزهای شما برپا کرده بود.
تحلیل رفتارها و حرفهای رد و بدل شده را هم به کارشناسان، همکارانم و هوادارن فوتبال ایران میسپارم و ترجیح میدهم زمان و توانم را برای تیم استقلال بگذارم که با وجود زیرساختهای ضعیف در فوتبال ایران، همواره باید نتایجی در خور نام بزرگ ایران به دست بیاورد. با آروزی موفقیت برای تمام همکارانم، چه دوست و چه دشمن، چه ایرانی و چه خارجی.
با احترام امیر قلعهنویی.