آنها در 2 پرونده جداگانه قرباني دوستي در فضاي مجازي شدند و در اين ميان دختر دانشآموز در دام يك خواستگار قلابي گرفتار شد و پسرجوان نيز هدف كلاهبرداريهاي يك زن قرار گرفت.نخستين پرونده چندي قبل در پليس فتاي استان لرستان به جريان افتاد.
شاكي دختر دانشآموزي بود كه به مأموران گفت: مدتي قبل از طريق فضاي مجازي با پسري به نام ميثم آشنا شدم. اوايل ارتباطمان فقط از طريق چت بود. گاهي براي يكديگر پيام ميفرستاديم تا اينكه بعد از مدتي ميثم خواست عكسهايم را برايش بفرستم. من هم تعدادي از عكسهاي خصوصيام را برايش فرستادم و دوستي ما ادامه داشت تا اينكه چند روز پيش با ميثم قرار گذاشتم و يكديگر را براي نخستين بار ملاقات كرديم.
آن روز ميثم موضوع ازدواج را پيش كشيد و مدعي شد كه بهزودي به خواستگاريام ميآيد اما او مرا فريب داد چرا كه بعد از چند روز تهديدم كرد كه عكسهايم را در اينترنت منتشر ميكند. او ميگفت كه هم بايد پول به حسابش بريزم و هم تن به خواسته شومش بدهم تا آبرويم را نبرد. آنجا بود كه فهميدم در دام يك خواستگار قلابي گرفتار شدهام و راهي اداره پليس شدم.
با اين شكايت تيمي از مأموران پليس فتاي استان لرستان تحقيقات خود را در اين زمينه شروع و ميثم را در خرمآباد دستگير كردند. هرچند پسر جوان در بازجوييهاي اوليه، خود را بيگناه دانست اما وقتي شواهد را عليه خود ديد لب به اعتراف گشود و به اخاذي از دختر دانشآموز و نيتهاي شيطانياش اعتراف كرد.سرگرد فرهاد ابدالچگني سرپرست پليس فتاي لرستان با اعلام اين خبر به همشهري گفت: متهم بعد از انجام تحقيقات تكميلي در اختيار قاضي پرونده قرار گرفت.
- كلاهبرداري ميليوني
دومين پرونده در استان گيلان و با شكايت مرد جواني به جريان افتاد. وي به مأموران پليس آگاهي گيلان گفت: چند روز پيش از طريق شبكه مجازي با زن جواني كه خود را بنفشه و 27ساله معرفي كرد آشنا شدم. وي مدعي شد كه كارمند يكي از ادارات دولتي در كرج است. در اين مدت گاهي با هم چت ميكرديم و گاهي هم تماس تلفني داشتيم. او ميگفت كه پدرش فوت كرده و با مادرش زندگي ميكند.
تا اينكه بعد از چند وقت عكس پروفايلش در بيتاك را عوض كرد و من با ديدن آن شوكه شدم. عكس بنفشه در كنار پسري جوان بود و وقتي از او پرسيدم كه وي كيست مدعي شد برادرش است. پسر جوان ادامه داد: مدتي بعد از آشنايي با هم قرار گذاشتيم و من از رشت به كرج رفتم و با هم به رستوراني رفتيم.
وي افزود: ارتباط ما ادامه داشت تا اينكه يك روز بنفشه با من تماس گرفت و با صدايي لرزان و بغضآلود مدعي شد كه مادرش در بيمارستان است و براي عمل جراحي او نياز به پول دارد. من كه به او اعتماد كرده بودم مبلغ 5ميليون تومان به حسابش واريز كردم. همين كافي بود تا بنفشه به بهانه درمان مادرش در 3مرحله از من 18ميليون تومان پول بگيرد. بعد از گرفتن اين پول اخلاق و رفتارش تغيير كرد و كمتر جواب زنگها و پيامكهايم را ميداد. وقتي متوجه شدم كه كاسهاي زير نيم كاسه است و او قصد كلاهبرداري از مرا دارد تصميم به شكايت گرفتم.
اين پسر جوان با راهنمايي مأموران چندين بار با بنفشه تماس گرفت اما او پاسخ نداد براي همين برايش پيامك فرستاد كه قصد واريز پول به حسابش براي تأمين هزينه درمان مادرش را دارد. همين پيامك كافي بود تا زن جوان با شاكي تماس بگيرد و براي گرفتن پول ميليوني به درخواست پسرجوان راهي رشت شود.
اين زن وقتي در محل قرار حاضر شد به دام مأموران افتاد.در بررسيها مشخص شد كه وي نامزد داشته و ادعاهايش درخصوص بيماري مادرش دروغي بيش نبوده است. وي وقتي شواهد را عليه خود ديد لب به اعتراف گشود و به كلاهبرداري از شاكي اعتراف كرد.سرهنگ فلاح كريمي، رئيس پليس آگاهي استان گيلان با اعلام اين خبر به همشهري گفت: زن جوان با صدور قرار قانوني روانه بازداشتگاه شد و تحقيق از وي براي شناسايي طعمههاي احتمالي ديگر ادامه دارد.