با اين حال مدتهاست كه برخي به راه افتادهاند تا اين شناسنامهها را باطل كنند و تهران را از آنچه هست، بيهويتتر سازند؛ تهراني كه اين روزها در مقابله با پديدههاي شومي چون ترافيك و آلودگي هوا و بافت فرسوده رنجور و آزرده است و برخي ميخواهند با قطع درختان و تخريب باغات آن را بيشتر ناسالم سازند.
اين موضوع زماني پررنگ ميشود كه بدانيم ازبينرفتن درختان مسبب بسياري از مشكلات زيستمحيطي، سلامتي، اجتماعي و اقتصادي ميشود. آنجا كه رهبر عظيمالشأن انقلاب اسلامي، حضرت آيتالله خامنهاي(مدظله العالي) فرمودند: «از بين رفتن محيط سبز اطراف شهرها، بهخصوص جنگلها، مشكلات متعدد بشري را بهدنبال دارد كه همه مسئولان مرتبط با موضوع در دولت، مجلس، قوه قضاييه و شهرداريها بايد براي جلوگيري از پيشرفت اين حركت غلط، اقدام جدي بهعمل آورند.»
امروز در تهران درختان جاي خود را به ساختمانهاي سر به فلك كشيده ميدهند تا صاحبان خود را ارضا كنند اما غافل از اينكه رضايت انسان در گرو سلامتي اوست و قطع درختان بهمعناي نابودي تدريجي ما انسانهاست. در اين بين بايد به موضوع شهرسازي بهعنوان هسته زندگي شهري بهطور جامع نگريست. شهرسازياي كه در تهران براساس برنامه جامع شهري بنا نهاده نشده، امروز زندگي ما را تحتالشعاع قرار داده است.
ما ميتوانستيم در گذشته با شهرسازي خوب همه اين مشكلات را حل و تنظيم كنيم و با اصلاح شهرسازي امروز نيز ميتوانيم دستكم از گسترش اين مشكلات در آينده جلوگيري كنيم. شهرسازي يعني عدالت شهري؛ يعني هر امري بايد به اندازه خود و در جاي خود باشد.
علاوه بر اين، مسائل رواني و اجتماعي و فرهنگي نيز در شهرسازي بايد لحاظ شود. اين موضوع در كشورهاي ديگر هم رعايت ميشود و در كشور ما، بهويژه با اعتقادات مكتبي و اسلامي ما بايد به مسائل فرهنگي و اجتماعي شهر نيز در شهرسازي پرداخته شود. حال آنكه اين امر در تهران وجود نداشته و شهري بنا نهاده شد كه فاقد برنامه شهري بود. همين امر هم موجب شد تا تهيه برنامه جامع شهري و بهدنبال آن طرح تفصيلي مهمترين دغدغه ما در شوراي اسلامي شهر تهران باشد بنا بر همين اصل است كه ما در شوراي شهر در مقابل پديده شوم حذف باغات و قطع درختان بهطور جد ايستادگي كرديم، چراكه قطع درختان مغاير با طرح جامع و تفصيلي و همچنين قوانين مصوب مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام و بالاتر از همه يك موضوع انساني و فرهنگي و ديني است.
شوراي شهر به هيچ عنوان موافق قطع يك اصله درخت هم نيست و برخي مالكان حتي براي قطع يك درخت هم براساس قانون ميبايست كسب مجوز كرده و به شورا مراجعه كنند و بهگونهاي در طراحي به آنان كمك ميشود كه تا سرحد امكان يك درخت هم قطع نشود.
با اين حال تهران براي مقابله با اين پديده خطرناك با چالشهايي هم مواجه است؛ امروزه زمين باير از زمين مشجر باارزشتر است، غفلت افكار عمومي از عواقب قطع درختان وجود دارد و از همه مهمتر آرايي كه گاهي براساس تسلط مالك بر ملك خويش از سوي قوه قضاييه صادر ميشود، بهگونهاي كه در برخي آرا عبارت «قلع و قمع درختان» ذكر ميشود.
اين در حالي است كه شوراي اسلامي شهر سختترين جهتگيريها را نسبت به قطع درختان داشته و حتي افراد را به محاكم قضايي ميكشاند؛ چراكه برابر قانون مصوب شوراي شهر تهران، مجلس شوراي اسلامي و مجمع تشخيص مصلحت نظام اگر فردي عامدانه نسبت به تخريب درختان باغات اقدام كند، آن باغ بايد به نفع شهروندان مصادره شود، اما از چه ابزار ديگري بايد استفاده كرد؟
پديده شوم قطع درختان در حالي هنوز وجود دارد كه نفس شهر تهران و شهروندانش نيز به شماره افتاده است و هزاران مشكل جسمي و روحي را در پي دارد. درختان تهران زماني شناسنامه تهران بودند و در روزهايي كه نماي ساختمانهاي تهران بر بيهويتي آن ميافزايد، بياييم نهتنها مانع قطع ريشههايمان باشيم، بلكه با غرس و كاشت درختان در اين فصل به ارتقاي كيفيت زيستمحيطي خود و فرزندانمان بيفزاييم.
- رئيس شوراي شهر تهران