ما از قبل میدانستیم که کلاغها میتوانند چهره را به خاطر بسپارند و از ابزار استفاده کنند. اما حالا يک تحقيق جديد نشان میدهد آنها توانايي درک الگوهاي شباهت رابطه محور را دارند.
اين توانایی کلاغها را وارد باشگاهی میکند که اعضای محدودی دارد و شامل انسانها، میمونها و میمونهاي بدون دم ( شامپانزه، گوريل و اورانگوتان) است.
«اد وازرمن» استاد روانشناسي دانشگاه لوا و نويسنده همکار تحقيق میگوید: «اين نتيجه شگفتانگیزی است، اين رفتار قبلا در میمونها و میمونهای بيدم دیدهشده بود، اما حالا ما با يک پرنده با مغزی خاص سروکار داريم، همانطور که مغز میمونها در بين پستانداران ويژه است.»
نتایج این تحقیق در مجله Current Biology به چاپ رسيده و در آن محققان بهتناوب يک سيني پلاستيکي با سه ليوان را وارد قفس کلاغهای ابلق( سیاه و خاکستری) میکردند.
ليوان نمونه که در وسط قرار داشت توسط يک کارت پوشيده شده بود که روي آن رنگ يا شکلي بود يا عددي نوشتهشدهبود. دو ليوان ديگر هم با کارتهایی پوشانده شده بودند که يکي از آنها يا ازنظر رنگ يا از نظر الگوي شکلي شبيه پوشش ليوان نمونه بود، در طول دوره آموزشي اگر کلاغها پوشش ليواني را که شبيه ليوان نمونه بود، انتخاب کرده و کنار میزدند، دو کرم به عنوان پاداش انتظارشان را میکشید.
در مرحله دوم کلاغها بهوسیله جفتهای شبيه به هم آزموده شدند که درک شباهتشان نهفقط از طريق ظاهر، بلکه با استدلال منطقي و از طريق رابطه بين دو شکل روي کارتها امکانپذیر بود.
در اين آزمون کلاغها بايد کارت شبيه را در مقايسه باکارت ديگر يا کارت غلط انتخاب میکردند؛ بهعنوان مثال اگر کارت نمونه يک دايره سبز و يک مربع آبي داشت و از دو کارت ديگر، اولي دو مربع آبي داشت و دومي يک بعلاوه قرمز و يک مثلث سبز ، کارت صحيح دومي بود.
چون الگوي شباهت در اینجا تفاوت دو شکل روي کارت و تفاوت رنگهای آنها و در حقيقت رابطه بين دو شیء بود. درواقع الگوي شباهت در اين مرحله هر چيزي، از تفاوت رنگ، تفاوت شکل يا حتي تفاوت اندازه اشياء بود.
اينجا شباهت به رابطه بين دو شيء مربوط میشد، چيزي که کلاغها براي درک آن تمرين دادهنشدهبودند. در کمال شگفتي کلاغها بدون هيچ تمرين قبلي موفق میشدند الگوهای شباهت پيچيده بين دو کارت از سه کارت موجود را دریافته، آن را کنار زده و جايزه خوشمزهشان را از درون ليوان بردارند.
آنتوني رايت عصبشناس زيستي از دانشکده پزشکي دانشگاه هوستون تگزاس میگوید: «استدلال قياسي و تطبيق روابط يک سطح بالاتر از آن چيزي هستند که فرآيند تفکر انتزاعي ناميده میشود.
براي دههها تصور میشد اين شيوه منحصر به انسان و میمونهاي بدون دم بزرگ نظير شامپانزه و گوريل است. اما بروز جداگانه اين توانايي در پرندگان بر منحصربهفرد بودن آن میافزاید.»
منبع:همشهري دانستنيها