تا اينكه در سال 90خودش را به ناگهان با جهشي عجيب به رتبه بيست و نهم رساند. او در سالهاي 90و 91هم به رشد خود ادامه داد و هماكنون در رتبه بيست و پنج قرار دارد. ما در مورد رتبه ايران در جدول فيفا صحبت نميكنيم، پديده موردنظر ما جناب آقاي «كيان» نام دارد. اين نام قديمي ايراني در 23سال اخير در فهرست برترين نامهاي پسرانهاي كه ايرانيها براي فرزندان خود انتخاب ميكنند، قرار گرفته است. بهنظر شما چه دليلي براي آن ميتوان يافت؟ كافي است درنظر بگيريد كه پخش سريال پربيننده مختارنامه در همين سالها بود و قهرمان ايراني آن هم نامش چيزي نبود جز «كيان».
بگذاريد مثالهاي ديگري برايتان بزنم. سريال پربيننده آواي باران كه هنوز يادتان هست؟ بهنظر شما آيا نميتواند ارتباطي ميان پخش اين سريال و ارتقاي 15پلهاي نام «باران» در جدول برترين نامهاي دخترانه ايراني در سال 92وجود داشته باشد؟ آيا اوجگيري نام «ستايش» و رسيدن او به رتبه سوم در سالهاي پخش سريال ستايش با هم ارتباطي ندارند؟ ركوردهاي پيدرپي حسين رضازاده آيا ارتباطي با صدرنشيني نام «ابوالفضل» ندارد؟ بهتر است بدانيد كه در سالهاي 1385تا 1388درست پس از روزهاي اوجگيري حسين رضازاده با آن «يا ابوالفضل» گفتنهاي معروفش، نام «ابوالفضل» پس از يك دوره صعود در صدر برترين نامهاي پسرانه ايراني جاخوش كرد. پس از بازنشستگي حسين رضازاده هم «اميرعلي» جاي آن را گرفت.
همه اين مثالها براي يادآوري تأثيرات رسانههاي جمعي در دنياي امروز ماست. حتي شخصيترين انتخابهاي ما هم بهطور ناخودآگاه تحتتأثير آنها قرار دارد. شما فكر ميكنيد ديدن يك سريال شما را سرگرم ميكند يا ديدن و خواندن اخبار شما را از پيرامونتان مطلع ميكند؟ اين در حالي است كه اينها تأثيرات محسوس رسانهها در دنياي ماست. اخبار، تبليغات، سريالها، فيلمها و ساير محصولات رسانهاي گاه چيزهاي كوچكي را در ذهن ما ميكارند كه در همه شئونات و انتخابهاي زندگي ما تأثيرگذار هستند، حتي ممكن است براي نام فرزند خودمان مستقل از ديگران تصميم بگيريم اما از دايره تأثيرات رسانهها نميتوانيم خارج شويم.
ما به سبك رسانهها زندگي ميكنيم، مثل كاراكترهاي آنها لباس ميپوشيم، حرف ميزنيم و خيلي وقتها مطابق سليقه آنها كار، رشته تحصيلي، اسم فرزند يا نوع ماشين خود را انتخاب ميكنيم. ما در محاصره رسانهها قرار گرفتهايم، آنها از اتاق نشيمن خانه تا درون جيب ما گسترده شدهاند؛ آيا اميد رستگاري هست؟!...آري هست؟!