ما ايرانيها بهخصوص نسل جوان، درباره اين حماسهها، فيلمها و داستانهاي بسياري ديده و شنيدهايم اما وقتي در دل ماجرا حضور پيدا ميكنيم و واقعيت ماجراها را از نزديك ميبينيم آن وقت بهخود و سرزمين خود و مردمان آن ميباليم. ما در اندك فضايي كه در اختيار داريم تلاش كردهايم تا بخشي از اماكن عملياتي جنوب را كه با كاروانهاي راهياننور بازديد خواهيد كرد برايتان معرفي كنيم. اعزام كاروان راهياننور هرساله فرصتي ايجاد ميكند كه با سفر به مناطق عملياتي، جاي پاي بندگان خوب خدا و قدمگاه انسانهاي از جان گذشته و فداكار را بر سرزمين داغ جنوب و صخرههاي سخت غرب كشور حس كنيم.
- دوكوهه| ردپاي شهدا اينجاست
ردپاي همه شهيدان را ميتوان در اين پادگان پيدا كرد. ايستگاه آخر قطار همينجا بود. اينجا كه رسيديد به ديوارها خوب دقت كنيد، اينجا هنوز ديوارها زخمياند. دوكوهه نام منطقه و پادگاني است در ۴ كيلومتري شمال غربي شهر انديمشك و در مجاورت جاده انديمشك - خرمآباد. شهرك دوكوهه در شرق جاده و پادگان دوكوهه در غرب جاده واقع شده است. در پادگان دوكوهه بهجاي رزمندگان دفاعمقدس در آن زمان، زائران ديار نور مستقر ميشوند. اين پادگان يكي از بزرگترين پادگانهاي ارتش بود كه با شروع جنگ تحميلي در اختيار سپاه قرار گرفت و در دوران دفاعمقدس به مهمترين پادگان عملياتي در خوزستان تبديل شد. پادگان دوكوهه به نام سردار دلاور اسلام حاج احمد متوسليان نام گرفت. ايشان در زمستان سال۱۳۶۰ به همراه ياران خويش از مريوان و پاوه به خوزستان آمد و پس از مدتي استقرار در مدرسهاي در دزفول به همراه يارانش در دوكوهه مستقر شد و تيپ محمدرسولالله(ص) را راهاندازي كرد.
- دهلاويه| آرامگاهي براي شهيد چمران
يك روستاي كوچك بود. خيليها حتي اسمش را هم نشنيده بودند، اما حالا هزاران زائر دارد. دهلاويه روستايي است در شمال غربي سوسنگرد كه در روزهاي اول جنگ مورد تهاجم رژيم عراق قرار گرفت. مدافعان دهلاويه ۱۰روز سرسختانه در برابر دشمن مقاومت كردند تا اينكه در ۲۴آبان سال۵۹ دشمن با اشغال دهلاويه، خود را به سوسنگرد رساند. در ۲۶خردادماه سال۱۳۶۰ نيروهاي شهيد چمران طي عملياتي دهلاويه را آزاد كردند اما متأسفانه دشمن مجددا اين روستا را اشغال كرد. در اين عمليات بود كه ايرج رستمي، فرمانده نيروهاي ايراني به شهادت رسيد. هنگامي كه دكتر مصطفي چمران براي معرفي فرمانده جديد عازم دهلاويه شده بود، در اين منطقه بر اثر اصابت گلوله خمپاره بهشدت مجروح شد و هنگام انتقال به اهواز به شهادت رسيد. دهلاويه در ۲۷شهريور همان سال و طي عمليات «شهيد آيتالله مدني» آزاد شد. بناي يادمان شهيد چمران در سال۷۴ بهدست شهيد حجتالاسلام سيدعلي اكبر ابوترابي افتتاح شد.
- هويزه| دشت داغ ديده
اصطلاح جنگ نابرابر را كه شنيدهايد، هويزه داستان همين ماجراست؛ داستان ايستادگي عدهاي محدود در برابر يك لشكر تا دندان مسلح. هويزه در جنوب غربي سوسنگرد قرار دارد. اين شهر از دوره خلفاي اسلامي، آباد و سرسبز بوده و كوشك هويزه و كوشك بصره، ۲ قلعه محكم و دژ دفاعي اين بخش به شمار ميآمدند. هويزه و گلزار شهدايش اين روزها يكي از مناطقي است كه بيشترين بازديدكننده را دارد. اين شهر بهخصوص براي دانشجويان از اهميت بالايي برخوردار است؛ چراكه شهيد علمالهدي و دانشجويان اهواز در اين شهر حماسهاي جاودانه آفريدند. از اينرو هويزه با نام شهيد علمالهدي عجين است. با آغاز جنگ، هويزه آخرين شهر در دشت آزادگان بود كه به اشغال عراق درآمد، عراقيها در اين منطقه جنايات فراواني مرتكب شدند كه ازجمله ميتوان به جريان كرخه نور اشاره كرد. زماني كه مردم روستا به خلبان ايراني پناه دادند، عراقيها متوجه شدند و مردم روستا را به شهادت رساندند.
- شلمچه| شهري با غروبهاي دلگير
سعي كنيد خودتان را غروب به شلمچه برسانيد. انگار نجواهاي غروب اين سرزمين با همهجا فرق ميكند و به همين دليل خيليها نذر ميكنند كه غروب به اينجا بيايند. شلمچه منطقهاي مرزي در غرب خرمشهر و نزديكترين نقطه مرزي به شهر بصره است. شلمچه يكي از مهمترين محورهاي حمله ارتش به ايران در ۳۱ شهريور سال۱۳۵۹ بود. ارتش عراق با گذر از اين منطقه به سوي خرمشهر حملهور شد. پس از عمليات بيتالمقدس كه به بازپسگيري خرمشهر انجاميد اين منطقه همچنان در دست ارتش عراق بود. در عمليات كربلاي ۵، مردان بزرگي از اين منطقه، آسماني شدند كه بين ايشان سرداران شهيدي چون حسين خرازي، يدالله كلهر، عباس دقايقي، ميثمي و... به چشم ميخورند. حضور مقام معظم رهبري در تاريخ هشتم مهرماه سال ۱۳۷۸ در مشهد شهيدان شلمچه، نورانيت خاصي به اين منطقه داد و بنا به دستور معظمله يادمان شهداي شلمچه توسط آستان مقدس رضوي در اين محل بنا شد.
- اروندكنار| شهر غواصان خط شكن
جنوبيها، اروند را رودي وحشي ميدانند؛ رودي با جزر و مدهاي وحشتناك. ۲ طرف اين رود نخلستان است و بسياري از وصيتنامههاي شهدا هم زير همين نخلها نوشته شد. اروندرود از اتصال ۲ رود دجله و فرات تشكيل شده و در منطقه خرمشهر، كارون نيز به آن اضافه ميشود. اين رود از انتهاي جزيره بوارين، مرز مشترك ايران و عراق را تشكيل ميدهد. اروند در دوران دفاعمقدس، شاهد عمليات والفجر ۸، يكي از بزرگترين نبردهاي دوران جنگ بود. اين عمليات در روز ۲۰ بهمن سال۱۳۶۴ با رمز «يا فاطمه الزهرا(س)» با عبور از اروندرود، آغاز شد و پس از ۷۸ روز جنگ تمام عيار، شهر فاو به تصرف رزمندگان درآمد. عمليات والفجر ۸ عمليات دليرانهاي بود كه تمامي كارشناسان نظامي را متعجب كرد. غواصان خطشكن، شبانه از منطقه اروند گذشتند و خط دشمن را شكستند. در شمال شرق اروندكنار، بناي يادبود شهداي والفجر ۸ قرار دارد كه ۸شهيد گمنام در اين محل به خاك سپرده شدهاند.
- فتح المبين| خاكريزهاي خاطرهانگيز
از پل ناجيان كه عبور ميكنيد به شيارهاي معروفي ميرسيد كه ماههاي نخست جنگ شاهد حماسههاي بسيار بودند. در شمالغربي شوش و در غرب رودخانه كرخه، دشت فتحالمبين قرار دارد كه يادآور حماسه و عمليات پيروزمندانه فتحالمبين است. اين عمليات در تاريخ دوم فروردين سال ۱۳۶۱ با رمز «يا زهرا(س)» و فرماندهي مشترك ارتش و سپاه در اين منطقه انجام شد.در يادمان اين منطقه كه در ۸كيلومتري شهر شوش واقع شده است، ۸ شهيد گمنام به خاك سپرده شدهاند. دشمن بعثي در روزهاي نخستين جنگ تا پشت رودخانه كرخه پيشروي كرد و بر شهر شوش و جاده انديمشك- اهواز مسلط شد. رزمندگان اسلام در اين جبهه يك خط دفاعي شكل داده و عمليات امام مهدي(عج) را به اجرا در آوردند. اين رزمندگان در اين شيارها با سنگرهاي كمين دشمن درگير شده و تعداد زيادي از آنها در اين شيارها به شهادت رسيدند.
- فكه| اذن دخول اينجا تشنگي است
فكه يادآور نام ۴ عمليات است: والفجر مقدماتي(بهمن۶۱)؛ والفجر يك(فروردين۶۲)؛ ظفر4(تير۶۳) و عاشوراي3 (مرداد۶۳). فكه روايت سرزميني است كه رملهاي آن پيكر خونين بسياري از عزيزان اين سرزمين را كفن شده است. گرچه فكه از لحاظ نظامي پيروزي آنچناني بهخود نديد اما قصه مقاومت رزمندهها در شرايط بسيار سخت جنگي و تشنگي مفرط، كربلايي ديگر را براي اين كشور رقم زد. ميان رزمندگان ۸سال دفاعمقدس معروف شده كه اذن دخول سرزمين فكه همين تشنگي است؛ تشنگياي كه به شكل عجيبي با اين منطقه گره خورده است. در يادداشتهاي باقيمانده از يكي از شهيدان گردان حنظله آمده است: امروز روز پنجم است كه در محاصره هستيم. آب را جيرهبندي كردهايم. نان را جيرهبندي كردهايم. عطش همه را هلاك كرده؛ همه را جز شهدا كه حالا كنار هم در انتهاي كانال خوابيدهاند. ديگر شهدا تشنه نيستند. فداي لب تشنهات پسر فاطمه.
- طلائيه| كفشهايتان را درآوريد
اينجا كه بياييد بايد كفشهايتان را درآوريد و روي خاك شورهزار طلائيه قدم بزنيد تا شورآفريني رزمندگان را روي اين خاك بيشتر بفهميد. در ۳۵كيلومتري جاده اهواز بهسمت خرمشهر، سه راهي جفير و پادگان حميد خود را نمايان ميكند؛ پادگاني كه عراقيها پس از تصرف ويرانش كردند. از سهراهي جفير به سمت طلائيه نيز دشتي وسيع با خاكريزهاي متعدد به چشم ميخورد كه روايتگر حماسه روزهاي آغازين جنگ است. بعد از عبور از پاسگاه شهابي به طلائيه ميرسيد. روبهرويتان معبر و محور بچههاي گردان يا مهدي(عج) است كه در عمليات خيبر خاك طلائيه را با خون سرخ خويش معطر كردند و آنسوتر حرم شهداي گمنام. در كنار اين حرم بود كه دست مبارك سردار شهيد خرازي از پيكر جدا شد. در نقطه غروب خورشيد، جزاير مجنون شمالي و جنوبي قرار دارد كه با حرم شهدا حدود ۸كيلومتر فاصله دارد. پايينتر كه ميرويد به سهراهي شهادت ميرسيد.
- ۳۵ روز دور از خانه
راهيان نور در مهمترين شهر جنگ زده ايران
شهر خرمشهر دژ پايداري مردم در طول ۸ سال دفاعمقدس بود. اين شهر با وجود اينكه جزو نخستين شهرهايي بود كه مورد حمله قرار گرفت و آسيبهاي بسيار جدي ديد اما مردم اين شهر هيچگاه از استقامت دست برنداشتند و تمام ۸سال و حتي ساليان بعد از آن هم به استقامت و سازندگي پرداختند. اين شهر با اين ويژگيها را ميتوان مهمترين بخش از سفر كاروان راهيان نور دانست؛ شهري كه تمام كوچهها و خيابانهايش نشاني از تعرض و زخم خوردگيهاي جنگ دارد؛ شهري كه بخش مهمي از خاطرات مردمانش را يك جنگ تمام عيار تشكيل داده است.
خيال خام داشتن يك شهر
بعثيها خيال اشغال يك روزه خرمشهر را داشتند، اما مدافعان شهر به فرماندهي شهيد جهانآرا توانستند با حداقل امكانات، ۳۴ روز در مقابل ارتش عراق مقاومت كنند و همين مسئله شهر خرمشهر را بهعنوان نماد و سمبل مقاومت شناساند. دشمن پس از عدمموفقيت در اشغال خوزستان، تجهيزات و امكانات دفاعي فراواني را در خرمشهر و حومه آن مستقر و اطراف آن را مينگذاري كرد و خرمشهر را بهعنوان نماد پيروزي خود در جنگ مطرح كرد. اما با همت جوانان ايراني، خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، در تاريخ ۳خرداد ۱۳۶۱ با حمله نيروهاي مردمي و نظامي در عمليات بيتالمقدس آزاد شد. در سالهاي اخير كاروانهاي راهيان نور با حضور در شهر خرمشهر ضمن بازديد از مناطق عملياتي محور خرمشهر مانند شلمچه و مسجد جامع، از موزه دفاعمقدس، بيمارستان صحرايي امامحسين(ع)، يادمان جديد نهر خين و گلزار شهداي اين شهر نيز ديدن ميكنند.
مهمترين مسجد تاريخ جنگ
مسجد جامع خرمشهر در طول ۳۵ روز مقاومت، مركز فرماندهي و ستاد نيروهاي مردمي بود و هماهنگيها، تبادلاخبار، تجهيز، تسليح و آموزش رزمندگان و مداواي اورژانسي مجروحان در آنجا صورت ميگرفت. با پيروزي عمليات بيتالمقدس، رزمندگان بلافاصله پس از آزادسازي خرمشهر خود را به مسجد جامع رساندند و نماز شكر به جاي آوردند. مسجد جامع خرمشهر يكي از تنها ساختمانهايي بود كه پس از بازپسگيري بهصورت نيمهسالم باقي مانده بود و چون اين مسجد در زمان مقاومت مركز فرماندهي و تداركات و گردهمايي مدافعان شهر بود، لقب نماد مقاومت را بهخود گرفت كه در حال حاضر نيز بين بازماندگان جنگ و علاقهمندان به تاريخ جنگ ايران و عراق به همين عنوان شناخته ميشود.
ياد و خاطره شهداي بيكفن
گلزار شهداي شهر خرمشهر بهعنوان يادمان روزهاي مقاومت مردمي اين شهر و يادمان ۱۳۶شهيد گمنام، با برنامههاي ويژه خود هر ساله آماده حضور كاروانهاي راهيان نور است. گلزار شهداي خرمشهر در قسمت شمالي شهر روبهروي پادگان دژ و در ضلع جنوبي خيابان كمربندي قرار دارد. اين گلزار يادآور شهداي گمنام و مظلوم خرمشهر است كه عدهاي از آنها بدون مراسم و حتي بدون كفن دفن شدند. اين گلزار، شاهد زناني بوده است كه با دستان خويش پدران و پسران و برادران خويش را به خاك سپردهاند.
موزهاي از ۸ سال پايداري
موزه جنگ در ساختمان سابق شركت نفت خرمشهر ساخته شده كه در خيابان امامخميني (ره) قرار دارد. اين ساختمان كه در اواخر مهر۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمد، پس از آزادسازي خرمشهر براي محل برپايي موزه جنگ برگزيده شد. در اين موزه آثار دوره مقاومت و دوره آزادسازي در قالب عكس، ماكت و... در معرض نمايش قرار داده شده است. اين موزه بيش از آنچه تصور ميشود بازگوكننده حقايق است. مثلاً با توجه به اينكه اين ساختمان زماني مركز ديدباني دشمن بوده است، دستنوشتههاي اشغالگران عراقي بر ديوارهاي آن هنوز به جاي مانده است كه يكي از اين دستنوشتهها جمله «آمدهايم تا بمانيم» است.