توانایی تفکر خلاق و انتزاعی یکی از ویژگیهایی است که در انسان مدرن بسیار دیده میشود و آثار هنری انتزاعی که هیچ نمونهای در جهان خارج ندارند از جمله مهمترین نشانههای بروز این شیوه تفکر است.
حدود 50 هزار سال پیش اجداد انسان هوشمند قدیمیترین آثار کشف شده را به صورت نقاشی روی دیوار غارها در اروپا و اندونزی به جای گذاشتند.
نمونههای قدیمیتر البته به قدمت 100 هزار سال در آفریقای جنوبی هم پیدا شدهاند و گزارشهایی درباره حکاکیهای نئاندرتالها به قدمت 50 هزار سال هم در جبلالطارق منتشر شده است.
اما برای نخستین بار در سال گذشته اثری یافت شد که محققان آن را مربوط بهگونهای از انسان اولیه میدانند که حدود 140 هزار سال قبل منقرض شده است. این کشف شیوه نگاه ما به انسانهای اولیه را دستخوش تغییر اساسی خواهد کرد.
نکته هیجان مهم در کشف این اثر این است که براساس مقالهای که در نشریه Nature به چاپ رسید، این وسیله توسط
Homo erectus، یکی از گونههای باستانی منقرض شده انسان اولیه ساخته شده است.
Homo erectus یا انسان راست قامت، یکی از گونههای انسان اولیه بود که در آفریقا پیدا شد و حدود ۱/۸ میلیون سال پیش به بیرون آفریقا مهاجرت کرد.
دانستن این واقعیت که یکی از اجداد باستانی انسان که تا پیش از این گمان میرفت قابلیتهای مغزی به اندازه ما نداشته است، دست به ساختن یک اثر اینچنینی زده، شیوه نگاه ما را به گونههای دیگر جنس Homo تغییر میدهد.
این نخستین بار است که گزارشی درباره آثار کشف شده از این گونه منقرض شده، منتشر شده است و قبل از این هیچ اثر شبه هنری به Homo erectus نسبت داده نشده بود.
صدف حکاکی شده مربوط به گونهای از صدف آبهای شیرین کم عمق است که در دهه 1890 توسط انسان شناس هلندی «هیوجین دوبیوس» در قسمت شرقی جاوا کشف شد.
آنجا جایی است که دوبیوس نخستین فسیلهای Homo erectus شامل استخوانهای قدیمی و قسمت بالایی اسکلت سر را پیدا کرد. او همچنین تعداد زیادی از پوسته صدفهای کشف شده در آن سایت را با خودش به خانه برد.
این صدفها در سال 1930 آزمایش شده و سپس در بستههایی به موزه لایدن هلند اهدا شدند.
- کشف حکاکیها
صدفها برای مدت بیشتر از 80 سال در موزه این شهر دست نخورده باقی ماندند تا اینکه «ژوزفین جوردنز» زیستشناس دانشگاه لایدن برای انجام یک تحقیق درباره نئاندرتالها دوباره به سراغ آنها رفت.
البته او در ابتدا انتظار یافتن چنین چیزی را نداشت و فقط میخواست منابع دریایی کشف شده در جاوه را مورد بررسی قرار دهد. در ابتدا او با صدفهایی روبهرو شد که روی آنها سوراخهای کوچکی توسط اشیاء تیز ایجاد شده بودند
جوردنز تصور کرد که این خراشها به خاطر تلاش برای باز کردن صدفها با کمک شیئ تیزی مثل دندان کوسه ایجاد شده است. او در ابتدا متوجه نقشهای زیگزاگ نشد چون آنطور که خودش میگوید این نقشها فقط وقتی دیده میشوند که نور از زاویه خاصی به آنها بتابد.
بررسی بیشتر روی عکسهایی که از صدفها گرفته بود جوردنز را متوجه نقشهای ظریف زیگزاگ روی صدفها کرد.
او سپس برای اینکه در یابد این نقشها به صورت عمدی ایجاد شدهاند یا حاصل تصادف هستند، دست به یک سری بررسیهای میکروسکوپی زد. نتایج این بررسیها نشان داد خراشها به صورت عمدی ایجاد شده و تصادفی در کار نبوده است.
الگوی این شیارهای روی صدف یک سانتیمتر طول دارند که نشاندهنده سن و سال این خراشها هستند. خطوط به صورت ممتد کشیده شده و قطع شدگی بین آنها وجود ندارد.
همین موضوع مشخص میکند خطوط به صورت عمدی، با هدف و با توجه کافی به جزئیات کشیده شده است. خطوط احتمالا روی یک صدف تازه کشیده شده که قطعات ماسه به جا مانده در داخل آن حدود 500 هزار سال قدمت دارند.
- یک صدف هنری
با مشخص شدن این موضوع که یک Homo erectus حدود 500 هزار سال قبل به صورت عمدی حکاکیهایی روی یک صدف انجام داده که کاربرد ابزاری ندارد، این سوال مطرح شد که هدف از این کار چه بوده است. آیا این یک اثر هنری است یا Homo erectus از این کار قصد دیگری داشته است؟
جوردنز و تیماش سعی کردند این شیارها را روی صدفهای تازه و فسیل شده ایجاد کنند، اما معلوم شد این کار سختی است. با این همه تا قصد کسی که این شیارها را ایجاد کرده، مشخص نشود نمیتوان درباره ماهیت هنری آن اظهار نظر کرد.
ممکن است این یک هدیه به جفتش یا یک علامت برای اعلام مالکیتاش بودهاست. «کلایو فینلایسون» انسانشناسی که در تیم تحقیقاتی کاشف خطوط کار نئاندرتالها حضور داشته در این باره میگوید: «میتوان گفت که این اثر هنر است یا نه، اما از آن مهمتر میتوان نتیجه گرفت که شیوه تفکر انتزاعی مخصوص به گونه ما نیست و گونههای قدیمیتر و حتی منقرض شده انسان هم دارای این توانایی بودهاند.
فهم این واقعیت باعث میشود تا شیوه نگاه ما به گونههای دیگر جنس Homo تغییر کند.»
منبع:همشهري دانستنيها