چه آنگاه که در خلأ موسیقی پاپ و در زمانی که بازار موسیقی در سیطره موسیقی ردیفی و دستگاهی بود، با آلبوم نیلوفرانه، بازار موسیقی را تکان اساسی داد و علاوه بر آنکه مشتاقان جدی موسیقی ایران را راضی کرد، به خانههای مردمی رفت که سالها بود با موسیقی داخلی قهر کرده بودند، چه آن زمان که تمایلش به تجربههای جدید در عرصه موسیقی ایران را با خلق آلبومهایی همچون «تازه به تازه» با آهنگسازی جلیل عندلیبی به نمایش گذاشت.
آهنگسازان جوانی همچون بهزاد خدارحمی را حمایت کرد و با همکاری آنها، آلبومهای موفقی مثل سفر را بهدست علاقهمندانش رساند و همیشه و همیشه به سمت کارهایی حرکت کرد که انتظار میرفت با واکنش اهالی سنتی موسیقی اصیل ایران مواجه شود.
فراموش نمیکنیم روزی را که در برنامه سهیل محمودی، به خوانندگان پاپ تاخت و اعلام کرد که قصد دارد ساخت موسیقی پاپ واقعی را به ایندسته موزیسینها نشان دهد. علاوه بر آن همیشه حضور داشت. به همین دلیل هم برخی، ارائه آلبومهای پرشمار او در طول این سالها را نقد میکنند و بر آن خرده میگیرند.
برخی با همین استدلال، بهراحتی از کنار آثار خوب او میگذرند و نوآوریهای او را در این عرصه هم نادیده میگیرند. خود افتخاری هم در این باره گفته: «ما با ناشرین قرارداد میبندیم و ناشرین بنا به رقابتی که با یکدیگر دارند، کار را در زمانی خاص عرضه میکنند که این رقابت موجب عرضه همزمان چند آلبوم توامان میشود و بعضاً ناشرین هم متضرر میشوند.»
افتخاری معمولاً سعی میکند کارهای جدیدی ارائه کند و به تکرار کارهای گذشته فکر نمیکند. خودش هم گفته: «چند تا همایون بخوانیم؟ این سبکها از گذشتگان به ما رسیدهاند. ما نیز حق هرکدام را ادا کردهایم. اما برای آیندگان چه میکنیم؟ و چه میخواهیم به فرهنگ آیندگان تحویل دهیم؟ هر شعری تحریر خود را دارد. تا کی تمام شعرها را با یک تحریر بخوانیم.»
این جملات از زبان کسی است که به دلیل وسعت صدا، تحریرهای بسیار خوب و گرمای ویژهای که همواره خواندنش به مخاطب القا میکند، با بزرگانی همچون پرویز مشکاتیان، جلال ذوالفنون، علیزاده و کیانینژاد همکاری کرده است و به نوعی امتحانش را پس داده. در همین امتداد است که او یک تجربه جدید را از سر میگذراند.
افتخاری در آلبوم بسیار متفاوت «قلندروار» با عماد توحیدی آهنگساز جوان و تحصیلکرده و بابک شهرکی ویولنیست و تنظیم کننده خوب کشورمان همکاری کرده است. توحیدی و شهرکی با تکیه بر سازهای ضربی و کوبهای ایران، هند و کشورهای عربی، موفق شدهاند فضاهای موسیقی پرتحرکی خلق کنند و در همین امتداد هم، نوع آوازخوانی افتخاری، کاملاً با آنچه پیش از این، از او شنیدهایم، متفاوت است و تحریرهای جدیدی را در این قطعات از او میشنویم. خود افتخاری در این باره میگوید: «نباید از کارهای نو هراس داشت. اما من از اساتید پیر این عرصه گلایه دارم که از ورود به عرصه تجربیات جدید، حذر میکنند و همچنان به ردیفهای آوازی ایران بسنده میکنند».
پیش از این هم از افتخاری شنیده بودیم که مردم خستهاند از تکرار. به همین دلیل هم هست که حرکت به سمت موسیقی تلفیقی را آغاز کرده و در این راه نیز مصمم است. میگوید: «بدون هیچگونه پرده و حجابی باید درباره نوگرایی در موسیقی صحبت کرد و نوشت. باید آثار جدیدی در این عرصه ارائه کرد و درباره ضعف و قوتهایش بحث کرد. نباید نگران نقدهای دیگران بود. باید ثابت کرد که این مسیر، مسیر درستی است.»
حرکت بر مسیر موسیقی تلفیقی، مسیری است که بیشک برای حضور و بروز بینالمللی موسیقی ایران از آن گریزی نیست. چه خود افتخاری هم این مساله را تایید میکند: «یک استاد شجریان کافی است. بهتر است کسانی که به تجربههای جدید انتقاد میکنند، به سمت کارهای نو بروند و از درجا زدن بپرهیزند.
همین چند هفته پیش بود که بلیتی خریدیم و به کنسرت استادی رفتیم که سالها دوری از وطن را تحمل کرده بود. اما آنچه شنیدیم، همان کارهایی بود که پیش از این هم شنیده بودیم. آیا مردمی که به این کنسرت آمده بودند، راضی از آن خارج شدند؟ برای اینکه بتوانیم در این اوضاع و احوال، مردم را با موسیقی و از آن مهمتر با فرهنگ ایرانزمین، آشتی دهیم، گریزی نداریم از اینکه به خلاقیتها و استعدادهای جوان، فرصت آزمون و خطا بدهیم تا آنها هم بهزودی به اساتید عرصه خود تبدیل شوند.»