اين سنت پس از گذشت سالها، حالا رنگ و بويي عرفانيتر بهخود گرفته و سفره هفتسينش خاستگاه تجلي نعمتهاي الهي شده است. مردم ايران در نخستين ساعتهاي سال نو دوست دارند در مكانهاي متبركه حضور يابند يا پاي سفره هفتسين، قرآن بهدست بگيرند و براي ديگران طلب دعاي خير كنند. امسال كه فروردين و فاطميه با هم متقارن شدهاند شميم ياس نيز به اين مجموعه سراپا خاطره افزوده شده است.
حالا ايرانيهايي كه دلشان مالامال از عشق اهلبيت(ع) است نخستين روزهاي سال نو را با بركت سياهي عزاي مادر امامت آغاز ميكنند. درباره اين تقارن گفتوگويي داشتهايم با حجتالاسلام والمسلمين محمد لطفينياسر، مدير راديو معارف تا درباره تفاوتهاي نوروز امسال با ديگر سالها بيشتر بدانيم. مهمان امروز ما معتقد است كه سال نو به بركت نام آن بانوي مكرم ميتواند فصلي تازه را در سبك زندگي ما بهوجود آورد.
- امسال عيد نوروز ما با شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) تقارن پيدا كرده است. تصور ميكنيد روزهاي نخست سال نو با نوروزهاي سالهاي ديگر چه تفاوتهايي خواهد داشت؟
نوروز يك عيد باستاني است. به تعبير روايات اسلامي نيز هر روزي كه در آن گناهي انجام نشود، عيد است. پس در هر روزي كه در آن گناهي اتفاق نيفتد و ما به درگاه خداوند نزديكتر شويم گويا اينكه عيدي داشتهايم. حالا در چنين موقعيتي چندان تفاوت نميكند كه نوروز و عيد ما با شهادت همراه باشد يا با ولادت. مهم اين است كه عيد ما همراه با بندگي خداوند متعال باشد. در نگاه دوم، وقتي عيد نوروز با شهادت يكي از معصومين(ع) همزمان شود تفاوتهايي را به شكل ظاهري خواهيم ديد.
به هر حال، ما مطابق با فرهنگ مذهبي در ايام شهادت مجالسي را برگزار ميكنيم. در اين جلسهها نوع خاصي از لباس را ميپوشيم، حتي آداب معاشرت، پذيراييهايي ما و ادبياتمان هم نسبت به ايام عادي تفاوت پيدا ميكند. اينها اتفاقهاي طبيعي و پذيرفته شدهاي است كه در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) رخ ميدهد و فرقي هم نميكند كه با روزهاي عيد همراه شود يا روزهاي معمولي سال. مردم ما مردم فرهنگياي هستند و توانستهاند آميختگي حداكثري را ميان دين و سبك زندگي معموليشان ايجاد كنند. تركيب روزهاي نخست سال و ايام فاطميه نيز ازجمله زمانهايي است كه تصور ميكنم خود مردم نسبت به آن معرفت دارند و اين موضوع را در مهمانيها، پذيرايي، پوشش و نوع رفتارشان با ديگران رعايت ميكنند.
- ما يك سري آداب و رسوم كهن ايراني داريم كه اتفاقا با معيارهاي اسلامي هم سنخيت دارد. شايد همزماني ايام فاطميه و عيد نوروز بتواند اين وجوه فرهنگي اسلامي- ايراني را تقويت كند. در اين ايام چقدر مناسبت دارد تا ما خودمان را به سيره اهلبيت(ع) بهويژه سبك زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) نزديك كنيم؟
ما ايرانيها سر سفره اهلبيت(ع) بزرگ شدهايم و به اين موضوع هم افتخار ميكنيم. براي همين ما دهه فاطميه را نبايد فقط عزاي فاطمي بدانيم. يعني در اين ايام مناسب است تا به فكر توسعه فرهنگ فاطمي در جامعهمان باشيم. همانگونه كه شما به آن اشاره كرديد، فرهنگ ايراني ما در بسياري از وجوه خود همراهي زيادي با دستورات اعتقادي اسلام دارد؛ مثلا ما در فرهنگمان داريم كه بايد در همه ايام، بهويژه در روزهاي نخست سال به بزرگترها سر بزنيم. از سوي ديگر طبق يك سنت قديمي همه ايرانيها هنگام تحويل سال نو براي همديگر دعا ميكنند و قرآن ميخوانند. يعني اين را ميدانند كه لحظه سال تحويل، يك زمان خاص است كه بايد اعمالي خاص هم در آن انجام شود. حالا اگر به سيره و سبك زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) نگاه كنيد متوجه اين تشابهها ميشويد.
ايشان فرمودهاند، من در اين دنيا ۲ چشمروشني دارم؛ يكي خواندن قرآن و ديگري ديدن روي پيامبر(ص). خوب، شما ببينيد يكي از مهمترين فرهنگهاي ما در ايام نوروز همين قرآن خواندن است، همينطور رفتن به مراكز مذهبي، حرمها و امامزادهها. ما اگر اين حرمها را مكاني براي آن بزرگواران تصور كنيم، هنگامي كه به آنجا ميرويم انگار به خانهشان رفتهايم. پس سبك زندگي ما ايرانيها در ايام نوروز انطباق زيادي با سبك زندگي و فرمايشات حضرت فاطمه زهرا(س) دارد. در روزهاي نخست سال هم اگر توجه داشته باشيد ميبينيد كه كدام شهرهاي ايران و چه نقطههايي از آن شلوغتر است؛ مثلا در شيراز، بيشتر مردم در لحظه سال تحويل دوست دارند در حرم حضرت شاهچراغ(ع) باشند و يا شلوغترين زمان حرم امام رضا(ع) زماني است كه سال تحويل ميشود. پس ما هنگام نوروز رفتارمان كاملا منطبق با فرهنگ فاطمي است و اين امر تنها بهخاطر همزماني اين ۲ اتفاق با هم نيست. اين يعني هميشه عيدهاي ما رنگ و بوي فاطمي داشته است.
- شايد نخستين روزهاي سال نو كه تقارن پيدا كرده با سالروز شهادت حضرت فاطمهزهرا(س) اين امكان را به ما بدهد كه بيشتر با فرهنگ فاطمي همسو شويم و بهره بيشتري ببريم. اصولا فرهنگ فاطمي چه سرفصلهايي دارد و كدام آداب از زندگي آن حضرت را ميتوانيم بهعنوان يك تغيير رفتار در سال جديد وارد زندگي خودمان كنيم؟
يكي از مسائلي كه در سبك زندگي و سنت ايشان ذكر شده اين است كه حضرت فاطمه زهرا(س) در ديدارهايشان با زنان مدينه سعي ميكردند حتما حديثي از پيامبر اكرم(ص) بخوانند و نسبت به اين موضوع نيز حساسيت خاصي داشتند. حتي ايشان در جايي ميفرمايند كه احاديث پيامبر برابر است با حسن و حسين من! آن حضرت با اين سخن نكته مهمي را به ما ميآموزند كه توجه بيشتري به احاديث نبي اكرم(ص) داشته باشيم. اين روزها كه به ديدار هم ميرويم خوب است كه ذكر و حديثي از حضرت محمد(ص) را بياموزيم و در دورهميهايمان نقل كنيم.
سنت ديگر آن حضرت، اداي احترام به كوچكترها به موازات احترام به بزرگترهاست. همچنين يكي ديگر از سنتهاي حضرت فاطمه زهرا(س) توجه ويژه به مهمان است. ايشان اگر غذايي را در خانه آماده ميكردند و نيازمندي به در خانهشان ميرفت، همان غذاي خود و خانوادهشان را بهعنوان صدقه به نيازمند ميدادند. در همين ايام نوروز ميبينيم كه برخيها، وضع مالي چندان مناسبي ندارند. اگر بهدنبال پياده كردن سيره عملي ائمهاطهار(ع) در زندگيمان هستيم اين روزها بهترين فرصت برايمان فراهم شده است. بايد يادمان باشد رضايت امامان و پيشوايان ما در اين است كه بتوانيم خودمان را به آنها نزديك كنيم و اين تنها با انجام دستورات آنها امكانپذير است.
- اين سبك زندگي ميتواند شكلي اجتماعيتري هم بهخود بگيرد؟
بله. مثلا در زمينه حمايت از ولايت و جايگاه والاي آن، ببينيد كه بيبي فاطمه زهرا(س) حتي در شديدترين حالتهاي بيماريشان هم دست از اين كار نميكشند. پس چطور ميشود كه ما در خوشيهايمان يادمان ميرود كه اين مملكت صاحبي هم دارد و بايد براي او دعا كنيم! يا با نخستين مشكلي كه در زندگيمان پيش ميآيد همهچيز را فراموش ميكنيم. اگر زن و مرد ما در تمام حوزههاي فردي يا اجتماعي سبك زندگي آن حضرت را بهعنوان الگو براي خودشان تعريف كنند مطمئن باشيد بسياري از مشكلاتي كه الان در جامعه ما ديده ميشود از بين ميرود. مسئولان ما نگاه كنند كه رفتار آن حضرت با مردم چگونه بوده و همان را مبناي كارشان قرار دهند. اين اتفاق سربلندي مملكت ما و روسياهي آنهايي را كه نميخواهند عظمت اسلام را ببينند در پي خواهد داشت.
- شايد در شناخت مردم نسبت به حضرت فاطمه زهرا(س) كمي كوتاهي شده باشد. مردم از چه راهها و روشهايي ميتوانند نسبت به سبك زندگي آن حضرت شناخت بيشتري بهدست آورند؟
طي سالهاي اخير كتابهاي خوبي به بازار آمده است. ما الان چندين دانشنامه داريم كه توضيحات كاملي درباره سيره و سبك زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) ارائه ميدهد. بهنظرم آخرين دانشنامه نيز در اين خصوص مربوط به آيتالله ريشهري باشد كه مقاممعظم رهبري نيز از چاپ آن ابراز خشنودي كردند. خب، اين دانشنامهها براي كساني كه ميخواهند تحقيقات و مطالعات بيشتر و عميقتري داشته باشند مناسب است اما يك پيشنهاد ديگر، كتابي ساده، روشن، دقيق و كم حجم به نام «فرهنگ حضرت فاطمه(س)» به قلم مرحوم دشتي است.
ما حتي ميتوانيم اين كتاب كه حاوي احاديث حضرت فاطمه و ترجمه روان آن است را به ديگران عيدي بدهيم يا مطالب آن را در تعطيلات نوروز به خوبي مطالعه كنيم. از سوي ديگر، رسانههاي ديداري، شنيداري و مكتوب نيز بايد تلاش جدي بكنند تا تعريفي صحيح و روشن از سيره و سبك زندگي حضرت فاطمه زهرا(س) به مردم ارائه شود.
- نقش هيئتهاي مذهبي را كه در اين ايام رونق بيشتري ميگيرند در تبيين سبك زندگي آن حضرت چگونه ارزيابي ميكنيد؟
هيئتهاي عزاداري ما ميتوانند يكي از مباني و پايه افزايش شناخت نسبت به ائمه معصومين(ع) و بيبي فاطمه زهرا(س) باشند. عزاداري بخش مهم و جداييناپذير ما در اين هيئتهاست و بايد هم اين اتفاق در روزهاي شهادت معصومين(ع) رخ بدهد. اما اين خوب نيست كه ما در يك هيئت جمع شويم و پس از اتمام جلسه درباره سبك زندگي و سيره عملي آن حضرات چيزي ياد نگيريم.
اينجا مسئوليت خطباي ما بهعنوان كساني كه مسائل اسلامي را در هيئتها مطرح ميكنند پررنگتر است. امسال با توجه به اينكه سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با ايام تعطيل روزهاي نخست سال همراه شده بهنظر ميرسد استقبال و حضور پررنگتري از مجالس صورت بگيرد. اين يك فرصت است چرا كه مردم در روزهاي نخست سال انعطاف بيشتري براي پذيرش و ايجاد تغيير مثبت در زندگيشان دارند و راحتتر ميتوانند احاديث و روايتهاي آن حضرت را در رفتارهايشان اجرايي كنند. پس بايد كاري كنيم كه همراه با شور عزا، شعور و معرفتمان نيز ارتقا يابد. اين شعور كمك ميكند تا زندگيمان نزديكتر به خواستههاي حضرت حجتابنالحسن(عج) شود.
- روزهاي عيد را پيش رو داريم. در اين ايام خيلي از خانوادهها به ديدار همديگر ميروند. شايد خيليها مدتها باشد كه همديگر را نديدهاند و اين فرصت را براي تازه كردن ديدارها غنيمت بشمرند. طبيعتا شوخي و خنده هم جزء تفكيكناپذير اينگونه ديدارهاست. آيا ما در اين ايام در نوع آداب معاشرتمان بايد تجديد نظر كنيم؟ گفتار و رفتارمان چقدر بايد با عيدهاي نوروز سالهاي گذشته تفاوت داشته باشد؟
ببينيد، بالاخره اينطور نيست كه در همه اين ديد و بازديدها تنها بخواهيم بحث عزا را مطرح كنيم يا به هيچ وجه با خانوادهمان نگوييم و نخنديم. ما حديث داريم كه «المومن بشره في وجهه» يعني شادي مومن درصورت آن است. حتي در سختترين روزها مثل روز عاشورا هم ميبينيد كه گفتوگوي ميان اصحاب حضرت امام حسين(ع) گاهي با شوخي و خنده همراه است. البته بايد توجه داشته باشيم اگر در جلسهاي كه به عزاي حضرت فاطمه زهرا(س) اختصاص يافته وارد ميشويم رعايت كنيم يا مثلا در روز شهادت آن حضرت سعي كنيم رفتارمان متين و همراه با وقار باشد. در ديد و بازديدهايمان هم وقتي ببينيم كه مهمان يا ميزبانمان هم لباس مشكي به تن كرده طبيعتا ديگر آن خندهها و شوخيهاي معمول را نداريم.
- پس شما به بحث اعتدال رفتاري در اين ايام معتقد هستيد.
دقيقا. بالاخره ما چند روز را با عيد هستيم و چند روزي هم به شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) اختصاص ميدهيم. اينها با هم منافاتي ندارد اگر اعتدال در هر كدام رعايت بشود. نكتهاي كه خيلي مهم است اينكه ما در ايام نوروز ممكن است با اعضاي خانواده يا فاميل به مسافرت برويم. بالاخره تنها يك روز رسما اختصاص دارد به شهادت فاطمه زهرا(س) و ما نميتوانيم به دلخواه خودمان فقط روضه گوش كنيم و خواستههاي ديگران را ناديده بگيريم.
- براي كوچكترهاي خانواده كه درست وسط روزهاي عيد وارد روزهاي عزا ميشوند و تاكنون چنين تجربهاي نداشتهاند چگونه بايد اين موضوع را تبيين كنيم؟ شايد از نگاه آنها اين موضوع كمي تعارض داشته باشد.
همانطور كه پيامبر اكرم(ص) فرمودهاند با هر كسي بايد به اندازه درك و عقلش سخن بگوييم. ما سالهاي سال است كه با عزاي معصومين و مراسمهاي آنها آشنايي داريم و به خوبي ميتوانيم يك ربط منطقي ميان اين روزها با ايام عزاي شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) برقرار كنيم.
اما كودك و نوجوان ما ممكن است همان برداشت ما را نداشته باشد. بايد بهگونهاي رفتار كنيم كه در آنها هم اين علاقه رفتن به هيئت و حضور در مراسمها ايجاد بشود اما اگر در اين مجالس احساس كنيم كه فضا روح او را آزار ميدهد، نميتواند محيط آنجا را درك كند يا مجبور به انجام كاري است كه احتمال وجود دارد بين او و هيئت انفكاك ايجاد شود، بايد به اندازه خودشان و فهمشان از اين جريان انتظار داشته باشيم. بچههاي ما هم به قدر خودشان فهميده هستند و درك ميكنند كه مثلا پدر و مادرشان در يك مكانهايي شرايط روحيشان متفاوت ميشود. بعد مثلا وقتي رفتند خانه عمو و داييشان، باز ميبينند كه روحيه آنها هم تغيير يافته و بهگونهاي ديگر رفتار ميكنند. بهتر است كه با آنها در اين رابطه كمي صحبت كنيم و آرام آرام فلسفه برگزاري اين عزاداريها و احترام به اهلبيت(ع) را آموزش بدهيم.