دکتر جهانگیر کرمی، دانشیار روابط بینالملل در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار جماران درباره بیانیه مشترک ایران و کشورهای 1+5 اظهار کرد: این بیانیه که نتیجه بیش از یک سال مذاکرات ایران و 1+5 بود مجموعهای از راهحلها را برای تنظیم برنامه اقدام مشترک در نظر گرفته که نهایتا قرار است در قالب قطعنامه شورای امنیت صادر شود، تا بتواند هم قطعنامههای مربوط به پرونده هستهای ایران را لغو کند، هم دستور کاری برای طرفین جهت عمل به تعهداتشان باشد.
وی ارزیابی خود از بیانیه مشترک ایران و کشورهای 1+5 را خوشبینانه دانست و تصریح کرد: خوشبینی من ناشی از این است که با این بیانیه و خطوط کلی آن که نهایتا منجر به تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک خواهد شد و ایران از شمول فصل هفتم منشور ملل متحد به عنوان تهدید صلح و امنیت بین المللی خارج می شود.
کرمی ادامه داد: این برچسب به ناحق به ایران زده شده و شاید بتوان گفت از معدود موارد در تاریخ سازمان ملل متحد است که کشوری میتواند از طریق مذاکره وضعیت خود را از فصل هفتم منشور ملل متحد خارج کند و از فشارهای ناشی از موارد مندرج در این فصل که شامل تحریم ، محاصره و اقدام نظامی است، بیرون آید. غرب پذیرفت که ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی نیست.
وی توافق به دست آمده را در درجه نخست ناشی از ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی دانست و گفت: نیت اساسی کشور از آغاز فعالیتهای هستهای در اواخر دهه 60، فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر حرام بودن فعالیت هستهای غیر صلح آمیز و مجموعه تدابیری که در جمهوری اسلامی ایران برای گرفتن بهانهها از دست آمریکا و متحدین غربی او اتخاذ شده، در به دست آمدن این توافق مؤثر بوده است.
کارشناس مسائل اوراسیا افزود: تیم هستهای آقای روحانی با تکیه بر اصول حرفهای دیپلماسی بین المللی و پشتیبانی ملت توانست بعد از مذاکراتی طاقت فرسا، به موفقیتی بزرگ دست پیدا کند. یادآوری این نکته لازم است که تنها یک بار دیگر و در زمان ملی شدن صنعت نفت بود که ایران توانست از طریق گفتوگو و طی روندهای حقوقی در مجامع بینالمللی یک حق ملی را تثبیت کند.
وی ادامه داد: به نظر من همچنان که ملی شدنِ صنعت نفت و هستهای شدن ایران قدمی مهم در راستای استقلال ملی بوده، حل و فصل مسائل هستهای و ندادن بهانه به دست دشمنان جمهوری اسلامی و خروج کشور از فشارهای ناحق شورای امنیت سازمان ملل متحد هم ارزشمند است.
دکتر جهانگیر کرمی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد فرض مشروط بودنِ موفقیت در لوزان به توافق نهایی گفت: همین که بر سر راهحلها توافق کلی و سیاسی به دست آمده و مسئله لاینحلی در جریان مذاکرات باقی نمانده نشان میدهد که گام اولیه و مهمی برای تدوین و تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک است. برنامه جامع اقدام مشترک نیز بیشتر شکلی و حقوقی خواهد بود .
وی افزود: راه حلهای کلی در بیانیه به دست آمدهاست و ما در مورد تنظیم برنامه جامع اقدام مشترک تنها با مفاهیم حقوقی سر و کار خواهیم داشتیم که متن آن تبدیل به قطعنامه شورای امنیت خواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه تنظیم متن برنامه اقدام مشترک به دلیل تأثیر آن بر قطعنامه شورای امنیت نیازمند دقت زیادی است، بیان کرد: ما در گذشته تجربه تلخی در مورد بیانیه الجزایر داشتیم و بعد از گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران سند حقوقی در الجزیره تنظیم شد که بعدها برای ایران مشکلساز شد و متاسفانه هنوز هم آثار حقوقی منفی آن هزینه ساز است.
وی ادامه داد: در توافق الجزایر طرف ایرانی به واژههای سیاسی دلخوش کرده بود و چندان ظرافتهای حقوقی را در نظر نگرفته بود، این مسئله تا حدی به دلیل بی توجهی طرف ایرانی به بهره گیری از نظرات حقوقدانهای برجسته بود و همین موضوع موجب شد که بیانیه الجزایر به لحاظ حقوقی دستاورد زیادی نداشت و تنها به لحاظ سیاسی اهمیت پیدا کرد.
جهانگیر کرمی با ابراز امیدواری نسبت به بهره گرفتن از مشاوره های حقوقدانان برجسته در تنظیم توافقنامه نهایی تصریح کرد: در این صورت است که توافقنامه نهایی برای ایران علاوه بر نتایج سیاسی کوتاه مدت، دستاورد های حقوقی بلند مدت نیز خواهد داشت.
وی درباره سخنرانی اوباما بعد از قرائت بیانیه مشترک ایران و 1+5 اظهار کرد: بدیهی است که سخنرانی اوباما برای افکار عمومی آمریکا و اقناع سیاسی در برابر جریانهای تندرو جمهوری خواه و لابی های صهیونیستی انجام شد، بنابراین طبیعی بود که بیشتر روی نکات مثبت بیانیه برای امریکا تأکید کند و از مانور روی امتیازات داده شده به طرف ایرانی بپرهیزد. طبیعی است که طرف ایرانی هم بیشتر بر دستاوردهای بیانیه اشاره خواهد کرد تا امتیازاتی که داده است.
عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان تصریح کرد: لازم است رسانهها و تحلیلگران کلیت بیانیه را به طور جامع ببینند و بدانند طرفین خواستههایی داشتهاند و در نقطهای مشترک به توافق رسیدهاند. بی تردید این نقطه مشترک هم به نفع طرفین مذاکره است و هم به نفع جامعه بین المللی، چرا که موضوعی که تصنعا به مسئلهای امنیتی در سطح بین الملل تبدیل شده بود، به ساز و کار فنی و عادی خود بازمیگردد و نقش سازنده و ثبات بخش ایران در محیط امنیتی منطقه خاورمیانه پر آشوب امروز مورد توجه جدی تری قرار خواهد گرفت.
دکتر جهانگیر کرمی در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر توافق هستهای بر مسائل منطقهای گفت: توافق هستهای نشان دهنده آن است که یکی از موضوعات حاد بین المللی در 10 سال گذشته در روند حل و فصل قرار گرفته و بی تردید بر مسائل منطقهای مؤثر خواهد بود، و به ویژه بر همکاریهای ایران و آمریکا در مقابله با داعش و کمک به ثبات و امنیت منطقه ای اثر مثبتی خواهد داشت.
وی درباره احتمال تأثیرگذاری این توافق بر رفع بحران یمن تصریح کرد: البته بحران یمن پیچیده تر از این حرفهاست و یمن برای عربستان اهمیتی جدای از سایر موضوعات مرتبط با ایران دارد.
کرمی ادامه داد: بحران یمن ریشهای بیش از یک سده دارد و ما جنگهای عربستان و مصر را بر سر یمن در دهه 1960 میلادی داشتهایم. نگرانی عربستان در یمن ریشهدار تر از آن است که توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 بر آن تأثیرگذار باشد؛ بخشی از آن مربوط به ناسیونالیسم یمنی و بخشی از آن مربوط به شیعیان زیدی است.