اين مرد پس از كلاهبرداري از يك دختر دانشجو، رئيس بانك و يك پزشك به دام پليس افتاد.ماجراي دستگيري اين مرد به اسفندماه سال گذشته برميگردد. در روزهاي پاياني سال گذشته مسئولان حراست يكي از دانشگاهها در تهران وقتي سرگرم بررسي مدارك يك دانشجوي دختر براي گرفتن انتقالي به تهران بودند متوجه عقدنامه جعلي او شدند. اين دختر دانشجو كه در يكي از شهرستانهاي جنوبي كشور درس ميخواند به تازگي با ارائه يك عقد نامه عنوان كرده بود كه ازدواج كرده و به اين بهانه درخواست انتقالي كرده بود تا ادامه درسش را در يكي از دانشگاههاي تهران بخواند.
اين درحالي بود كه پس از استعلام از دفترخانه مشخص شد كه عقدنامه جعلي است. همين باعث شد كه حراست دانشگاه دختر دانشجو را احضار كند. وي كه بهشدت ترسيده بود همراه مرد جواني به دفتر حراست رفت. مرد جوان كه فن سخنوري بسيار خوبي داشت خود را پسر وزير اطلاعات معرفي كرد و سعي داشت مسئولان حراست دانشگاه را از طرح شكايت عليه دختر جوان منصرف كند. مسئولان حراست اما موضوع را به پليس اطلاع دادند و دقايقي بعد با حضور ماموران، دختر دانشجو و پسرجوان حسابي غافلگير شدند. آنها به اداره پليس منتقل شدند و آنجا بود كه معلوم شد پسرجوان به دروغ خود را پسر وزير جا زده است تا از دختر دانشجو اخاذي كند.
- ازدواج خيالي
دختر دانشجو وقتي متوجه شد كه پسر جوان او را فريب داده است به مأموران گفت: چون رفتوآمد از تهران تا جنوب برايم سخت بود تصميم گرفتم انتقالي بگيرم اما تنها شرط آن اين بود كه به تازگي ازدواج كرده باشم. دنبال راهي براي حل اين مشكل بودم تا اينكه از طريق يكي از دوستانم با پسري آشنا شدم كه خود را امين معرفي كرد. او گفت پسر وزير اطلاعات است و با چرب زباني اعتماد مرا به خود جلب كرد.
بعد هم مدعي شد كه كارم را درست ميكند. پس از آن قرار شد به مسئولان دانشگاه اعلام كنم كه ازدواج كردهام. امين گفت كه براي تهيه عقدنامه بايد مبلغي بپردازم و بعد از پرداخت 8ميليون تومان پول و گرفتن عقدنامه، درخواست انتقالي دادم اما همان موقع معلوم شد كه عقدنامه جعلي است و رازم در تهران فاش شد.
وقتي حراست دانشگاه احضارم كرد، پسر وزير مدعي شد ميتواند مشكلم را حل كند و اين بار از من خواست تا 20ميليون تومان به حسابش واريز كنم كه با حراست صحبت كند و من گير نيفتم. من هم قبول كردم و پس از پرداخت اين مبلغ با هم راهي حراست دانشگاه شديم كه آنها به حرفهاي امين شك كردند و هر دوي ما گير افتاديم. من تصور ميكردم كه او واقعا پسر وزير است اما حالا متوجه شدم كه او مرا فريب داده و به دروغ خودش را پسر وزير جا زده است.
- جعل در پاتوق شيشهاي
«كافيست خوب بتواني صحبت كني و طعمههايت حرفهايت را باور كنند. آن وقت ميتواني دست بهكار شوي و به راحتي از آنها پول به جيب بزني.» اين جملات نخستين اعترافات پسر قلابي وزير نزد مأموران پليس بود. او كه چارهاي جز بيان حقيقت نداشت با معرفي 2همدست خود كه كار جعل را انجام ميدادند، گفت: دختر دانشجو نخستين طعمهام نبود. من سراغ شخص ديگري كه رئيس بانك بود نيز رفتم. به او گفتم پسر يكي از وزرا هستم و ميتوانم برايش ارتقاي شغلي از طريق بانك مركزي بگيرم.
او هم باورش شد و به راحتي توانستم حدود 20ميليون تومان از او پول بگيرم. وي در ادامه گفت: سومين طعمهام يك پزشك زن بود. از او هم به بهانه تهيه وام ميلياردي كلاهبرداري كردم. همه طعمه هايم تحصيلكرده بودند و به راحتي حرف هايم را باور ميكردند چرا كه استعداد خوبي در صحبت و قانع كردن افراد دارم.
همين اعترافات كافي بود تا مأموران راهي مخفيگاه متهم شوند و در آنجا وسايل جعل و مقداري ماده مخدر شيشه كشف كنند.
متهم اعتراف كرد كه گاهي با دوستانش بهصورت تفريحي شيشه مصرف ميكرد. همچنين در ادامه تحقيقات مشخص شد كه 2نفر ديگر در اجراي نقشه كلاهبرداريها به او كمك ميكردند كه با دستور قاضي روستا، بازپرس شعبه دوم دادسراي ناحيه 5 تهران، 2متهم ديگر دستگير شدند.
در ادامه بررسيها مشخص شد كه پسرقلابي وزير سابقه محكوميت داشته و پيش از اين نيز به اتهام جعل عنوان و سخنراني در سمينارها دستگير و به حبس محكوم شده بود. بررسيها نشان ميداد كه او در زمان انتخابات مجلس با دريافت پول از كانديداها در يكي از شهرهاي لرستان اقدام به سخنراني به نفع آنها كرده بود تا نشان دهد كه مسئولان كشور نيز از كانديداي مورد نظر حمايت ميكنند. اما در نهايت سخنراني او منجر به درگيري شده و پس از اينكه وي توسط پليس دستگير شده، راز او فاش و در نهايت وي بازداشت شده بود.
به گزارش همشهري، اين متهم و 2همدستش با دستور قاضي پرونده روانه زندان شدند و تحقيقات تكميلي از آنها درخصوص كشف جرايم احتمالي ديگر و شناسايي شاكيان ادامه دارد تا زواياي پنهان آشكار شود.