يكي از شبهاي ديماه سال گذشته مديرعامل يك شركت تبليغاتي از محل كار خود بيرون آمد تا به خانهاش برود. وي وقتي به يكي از خيابانهاي غرب پايتخت رسيد 3زن را ديد كه كنار خيابان ايستاده بودند. آنها با تكان دادن دست از مرد بنزسوار خواستند توقف كند و او هم پايش را روي ترمز گذاشت.
هر 3زن جوان سوار ماشين او شدند و در بين راه سر صحبت را باز كردند و از راننده خواستند تا آنها را به يكي از محلههاي غرب تهران ببرد. راننده بنز هم هرجا آنها گفتند رفت و وقتي به خياباني خلوت رسيد ايستاد. همان لحظه 3زن نقشهاي كه از پيش كشيده بودند را عملي كردند. آنها با تهديد چاقو و ضرب و شتم راننده، از او خواستند كيف پول و كارتهاي عابربانكش را به همراه رمزشان در اختيار آنها قرار دهد.
آن شب 3زن موفق شدند حدود 5ميليون تومان پول نقد، انگشتر طلا و ساعت مچي گرانقيمت از طعمهشان سرقت كنند اما اين همه نقشه آنها نبود. سارقان پيش از آن مكالماتي را كه بين آنها و مرد راننده رد و بدل شده بود ضبط كرده و برايش پخش كردند و به او گفتند چنانچه شكايت كند آبرويش را نزد خانوادهاش ميبرند. راننده بنز كه حسابي شوكه شده بود از ترس آبروريزي از شكايت گذشت غافل از اينكه به دردسر بزرگي افتاده است.
- باج گيري
هنوز چند روزي از ماجراي دزدي نگذشته بود كه موبايل مديرعامل زنگ خورد. پشت خط يكي از همان زناني بود كه از او سرقت كرده بودند. زن سارق اينبار نقشه باجگيري در سر داشت. او با تهديد از راننده بنز خواست كه 30ميليون تومان پول به حسابش واريز كند تا آنها بين خودشان تقسيم كنند؛ يعني نفري 10ميليون تومان. وي باز هم تهديد كرد كه اگر اين پول واريز نشود صداي ضبطشده را براي خانواده مديرعامل ميفرستد. راننده بنز اينبار هم از ترس آبروريزي شماره حساب زن جوان را گرفت و 30ميليون تومان بهحساب زن جوان واريز كرد با اين تصور كه ماجرا تمامشده اما اشتباه ميكرد.
- من شاكيام
باجگيريهاي زنان جوان انگار تمامي نداشت چراكه چند روز بعد زن ديگري با راننده بنز گرانقيمت تماس گرفت. او گفت كه همدستش دروغ گفته و پس از اينكه 30ميليون تومان را گرفته، چيزي به بقيه نداده است. وي حتي گفت كه بر سر اين ماجرا با همدستش درگير شده اما او حاضر نشده سهم آنها را بدهد. براي همين با تهديد راننده بنز از او خواست 20ميليون تومان پول به حسابش واريز كند. مرد ميانسال ديگر طاقت نياورد و راهي اداره پليس شد تا از زنان باجگير شكايت كند.
اين مرد به كارآگاهان گفت: 3زن سارق و فريبكار زندگي مرا مختل كردهاند. آنها آرامش را از من گرفتهاند و مرتب تهديدم ميكنند. شب اول همه كارتهاي عابربانكم را گرفتند و علاوه بر 5ميليون تومان پول نقدي كه همراهم بود، در حدود 10ميليون هم از حسابهايم برداشت كردند اما باز هم دست بردار نيستند و تنها با داشتن مكالمات ضبط شده آن شب مرتب از من اخاذي ميكنند.
با اين شكايت تيمي از مأموران پليس با دستور قاضي دادسراي ناحيه 5تهران جست و جوي خود را براي شناسايي 3زن سارق آغاز كردند. كارآگاهان در بررسي شماره حساب آنها و اقدامات اطلاعاتي سرانجام موفق شدند مخفيگاه آنها را شناسايي كنند. هر 3زن اسفندماه سال گذشته در عملياتي ضربتي و غافلگيرانه دستگير شدند.
اين 3زن كه 2ازدواج ناموفق داشتند در بازجوييها به سرقت و اخاذي ميليوني اعتراف كردند.طراح نقشه سرقت در بازجوييها گفت:طعمه ما مدير شركتي بود كه يكي از بستگانم در آنجا كار ميكرد و ميدانستم وضع مالي خيلي خوبي دارد. براي همين موضوع سرقت و اخاذي از او را با 2نفر از دوستانم كه مدتي قبل در باشگاه ورزشي با آنها آشنا شده بودم در ميان گذاشتم و آنها نيز قبول كردند.
براي همين شب حادثه تصميم گرفتم صداي او را ضبط كنيم تا با اين مكالمات ضبط شده به تهديد مدير شركت و اخاذي از وي بپردازيم. وي ادامه داد: بعد از سرقت، يكي از همدستانم نقشه اخاذي كشيد. با اينكه من و دوست ديگرم مخالف بوديم با طعمه ما تماس گرفت. قرار بود 30ميليون تومان پول را بين ما تقسيم كند اما مدعي شد كه اين پول را نگرفته.
بعد از چند روز وقتي متوجه شديم كه حقيقت را از ما پنهان كرده با هم درگير شديم. با وجود اين او حاضر نشد سهممان را بپردازد. من هم طمع كردم و بارديگر تصميم داشتم از طعمه مان پول بگيرم و اصلا فكرش را نميكردم از ترس آبرويش شكايت كند و ما گير بيفتيم.به گزارش همشهري، اين 3زن باجگير با قرار قانوني روانه زندان شدند و تحقيقات در اين پرونده همچنان ادامه دارد تا زواياي پنهان آشكار شود.