پیروزی مقاومت و تحکیم پایههای آن.جنگی که تغییرات زیادی را در ساختارهای سیاسی و فکری جنبش مقاومت لبنان و افکار عمومی جهان عرب و مسلمان ایجاد و خاورمیانه را وارد معادلات جدیدتری نمود.
محمد نصرالله، رئیس هیات اجرایی جنبش امل (یکی از گروههای مقاومت لبنان) به همین مناسبت سفری به تهران داشت،فرصت را مغتنم شمردیم و در گفتوگویی با وی، مسائل این جنگ، آثار و تبعات آن را مورد بررسی و کنکاش قرار داریم.
جنبش امل لبنان که مخفف 3 کلمه «افواجالمقاومه اللبنانیه» است نخستین گروه لبنانی بود که در سال 1974 از سوی امام موسیصدر با هدف مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی تشکیل شد.
سال 1977 سه سال از تشکیل این جنبش گذشته بود که اسرائیل به جنوب لبنان تجاوز کرد، امام موسی صدر دستور داد یک گروه از مجاهدین امل به رهبری شهید مصطفی چمران به منطقه تحت اشغال بنت جبیل(الطیبه) عزیمت کند، این گروه وارد منطقه رویارویی شد.
6 شهید و 24 زخمی حاصل نخستین جنگ و گریز مقاومت لبنان در برابر دشمن صهیونیستی بود و این نخستین عملیات ضد اسرائیلی لبنانیها و در سرزمین لبنان بود، در آن زمان روزنامههای لبنان این عملیات را بسیار ستودند و درباره آن نوشتند و این در حالی بود که امل ارتباطی هم با جنبش مقاومت فلسطین نداشت، بعد از این عملیات بود که بسیاری از سیاستمداران لبنانی و حتی شیعیان و علمای آنها در پیامی به موسی صدر این عملیات را اشتباه خواندند و گفتند که ما نمیتوانیم در برابر اسرائیل مقاومت کنیم.
اما موسی صدر به کار خود ادامه داد و اکنون کل سرزمین لبنان به جنبش مقاومت علیه دشمن صهیونیستی تبدیل شده است. این مطالب مقدمهای است که محمد نصرالله رئیس هیات اجرایی جنبش امل برای معرفی این گروه و سابقه فعالیت آن بیان میکند.
از آنجا که امام موسی صدر رهبری همیشگی برای املیهاست آنها از هر فرصتی برای یادکردن از او استفاده میکنند.
محمد نصرالله از شناخت امامموسیصدر نسبت به زمینههای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران پیش از وقوع و پیروزی آن خبر میدهد و میگوید: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران امام موسیصدر درباره انقلابی که درحال رخدادن است با ما صحبت میکرد، مخصوصاً پس از شهادت آیتالله مصطفی خمینی که مراسم بسیار بزرگ و باشکوهی در لبنان برای او برگزار کرد.
محمد نصرالله میگوید: در آن زمان همه کسانی که ریشه در انقلاب اسلامی ایران داشتند به لبنان سفر کرده و با رهبران و اعضای جنبش امل دیدار میکردند، که یکی از آنها شهید چمران بود که دست راست امام موسی صدر محسوب میشد.
محمد نصرالله معتقد است پس از مفقودشدن امام موسی صدر، رابطه جنبش امل با ایران ادامه یافت و اکنون ریشههای روابط ایران با جنبش امل بسیار عمیق است.
جایگاه فعلی امل
از محمد نصرالله در مورد علت کم فروغشدن جنبش امل در صحنه سیاسی و نظامی لبنان سئوال میکنم که او این تحلیل را دقیق نمیداند .
البته رئیس هیات اجرایی جنبش امل این را هم قبول دارد که ممکن است امل نتوانسته باشد تمام توان خود را ظاهر کند که آنهم بهخاطر نداشتن رسانههای کافی است.
او میگوید: امکانات امل بسیار کمتر از نیازهایی است که برای نشاندادن خود دارد هرچند که همهچیز در نظر خدا مشخص و او به همه کارها آگاه و داناست.
جایگاه امل در صف مقاومت
از محمدنصرالله درباره روابط جمهوری اسلامی ایران با جنبش امل سئوال میکنم، میگوید: امروز روابط ما با ایران بسیار خوب است و امیدواریم به سمت هر چند بهترشدن نیز حرکت کند، زیرا اعتقاد ما گسترش رابطه با ایران است.
رئیس هیات اجرایی جنبش امل تحلیل کنارگذاشتن راهبرد مبارزه مسلحانه توسط این جنبش و رویآوری آن به راهکارهای سیاسی را در موقعیت فعلی این جنبش دقیق نمیداند و میگوید: در جنگ 33روزه لبنان، امل 38 شهید داشت که عمدتاً در هنگام کمک به مردم برای آسیبندیدن از حملات به شهادت رسیدند.
نصرالله اضافه میکند: قبول دارم که ما در جنگ 33روزه اصلیترین نیروی مقاومت نبودیم و این باعث ناراحتی ما بود چرا که امل را بنیانگذار مقاومت در لبنان میدانیم و باز هم اعتراف میکنیم که گروههای دیگر نسبت به ما از امکانات بسیار بیشتری برخوردار بودند که اگر این امکانات نزد ما بود ما هم در صف اول مقاومت بودیم.
محمدنصرالله ادامه میدهد: حاضریم هر پشتیبانی و امکانی را در مواجهه با اسرائیل از هر جا که باشد بپذیریم.محمدنصرالله مقاومت در برابر اسرائیل را راهبرد اصلی امل میداند و میگوید: در اساسنامه جنبش امل مقاومت اصل است و هیچگاه این اصل تغییر نخواهد کرد.
علت اصلی وقوع جنگ
رئیس هیات اجرایی جنبش امل برای نشاندادن نقش تاثیرگذار و مهم جنبش امل در تحولات داخلی لبنان و مقاومت در برابر اسرائیل که علت اصلی وقوع جنگ نیز در همین موضوع نهفته است میگوید: چهار ماه قبل از جنگ اسرائیل علیه لبنان نبیه بری، رئیس جنبش امل و رئیس مجلس لبنان همه گروهها و جناحهای سیاسی لبنان را دعوت به تشکیل اجلاس ملی لبنان کرد، همه جناحها اعم از چپ و راست پشت یک میز نشستند و چند جلسه تشکیل دادند، برنامه اجلاس حل 12 موضوع مهم مورد اختلاف بود.
طی این 4ماه و قبل از 12 جولای نبیهبری توانست یازده مورد اختلاف را حل کند و تنها یک اختلاف برسر نحوه دفاع ملی از کشور باقی ماند، قرار شد در جلسه آخر که در 25 جولای تشکیل میشد در این مورد به توافق برسیم، اگر این توافق انجام میشد قطعنامه 1559 سازمان ملل که در بند 2 آن خواستار خلعسلاح مقاومت لبنان شده است بیاثر میشد چرا که اجماع ملی لبنان بر خلعسلاح نبود و قطعنامه نمیتوانست اجرایی شود، لذا دیدیم که پیش از 25 جولای و در حالی که توافق سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی حاکی از شروع جنگ بعد از 25 جولای بود اما اسرائیل قبل از این توافق به لبنان حمله نمود.
بنابر این عامل وقوع جنگ 33 روزه، گروگانگیری حزبالله از اسرائیل نبود بلکه بحث مقاومت لبنان و اجماع ملی برای باقیماندن سلاح در دست حزبالله بود. هر چند که در ظاهر اسرائیل و آمریکا گروگانگیری را بهانه کردند.
در حالی که اسرائیل نیازی به بهانه برای شروع جنگ نداشته و ندارد و سابقه نشان میدهد که هر وقت اسرائیل بنای جنگ داشته، این کار را انجام داده است وگرنه پیش از این حزبالله یک سرهنگ عالیرتبه ارتش اسرائیل را ربود و اسرائیل کاری نکرد.
پشتیبانیهای دیپلماتیک ایران
از محمد نصرالله درمورد نقش ایران در پیروزی مقاومت لبنان سئوال شد که وی در پاسخ گفت: ایران کمکهای خیلی بزرگی به مقاومت کرد که اگر این کمکها نبود، مقاومت بسیار مشکل میشد، ایران در خلال جنگ با پشتیبانیهای دیپلماتیک به جنبش مقاومت قدرت داد و بعد از جنگ هم برای بازسازی لبنان کمکهای بسیاری داد که از این بابت تشکرمیکنیم.