اين هم از ويژگيهاي زبان فارسي است كه يك كلمه با تلفظ يكسان يا كمي تغيير در نوشتار، واجد دو معناي كاملا متفاوت است. درمورد برخي از واژههاي اينچنيني، يك معنا و شكل نگارش رواج بيشتري دارد و كاربرد آن در صورتي ديگر و با تغيير در نگارش يك حرف، براي برخي چنان نامأنوس است كه آنرا غلط ميپندارند مثل واژه «مفروز» كه برخي تصور ميكنند همان «مفروض» است كه به شيوه نگارش غلطي نوشته شده است.
«مَفْروض» و «مَفْروز» را نبايد با هم اشتباه كرد. «مفروض» به معناي فرضشده يا تصورشده و نيز مطرحشده است. درحاليكه مفروز بهعنوان اسم مفعول اِفراز يعني جداشده، مجزا و مشخصشدهاست: «افضلِ احوال منزل... چنان بود كه بنيادهاي آن استوار باشد و سقفها به ارتفاع مايل و درها گشاده... و مساكن مردان از مساكن زنان مفروز» (اخلاق ناصري). امروزه مفروز درمقابل مشاع بيشتر درمورد ملكيت خانه و زمين بهكار ميرود. ملك مفروز زميني است كه سهم هريك از مالكان آن مشخص و معين، يعني جداشده از سهم ديگران باشد. درمقابل ملك مشاع كه سهمهاي مالكان در آن تقسيمنشده و مشترك است.