بيستم فروردين ماه، روز تلخي براي دره‌نوردان و ماجراجويان ايراني بود، در اين روز خبر تلخ مرگ «احسان كاظمي» گوشي به گوشي مي‌چرخيد.
دره نورد بي‌باك كشورمان پس از وارد شدن به حوضچه آبشار سوتك، ديگر بالا نيامد و با بي‌نتيجه ماندن عمليات احياء، جانش را از دست داد.
با گذشت يك هفته از مرگ اين دره نورد، حرفه‌اي‌هاي اين رشته، باشبيه سازي شيوه دره نوردي كاظمي، تلاش كردند تا علت مرگ او را بفهمند و در اين بررسي‌ها بود كه متوجه جريان عجيب و غريبي در اين حوضچه شدند.
- خبر اين بود: او رفت
«براي ماجراجويي به دل كوهستان زده بودم به همين خاطر چند روزي مي‌شد كه تلفن همراهم آنتن نداشت و خبر خيلي دير به من رسيد، دوستانم تماس گرفتند و خبر فوت احسان را دادند، باورش خيلي برايم سخت بود، مرگ احسان آن هم در حادثه‌اي در حوضچه آبشار باور نكردني بود.
حدود سه سال بود كه با احسان دره نوردي مي‌كردم، مي‌دانستم كه او بارها مسير اين آبشار را به راحتي طي كرده بود، حالا چطور مي‌توانستم باور كنم كه احسان در هنگام فرود از اين آبشار، جان خود را از دست داده است.»
«نويد چلنگر» هم‌تيمي و دوست احسان كاظمي، در حالي اين جملات را مي‌گويد كه بغض كرده است. او ادامه مي‌دهد: وقتي با خانواده احسان تماس گرفتم، آنها گفتند كه احسان با يكي از دوستانمان به نام سعيد به دربند رفته‌اند كه اين حادثه رخ داده است.
- ماجرا چطور اتفاق افتاد؟
نويد چلنگر، در محل حادثه نبوده است بنابراين روايتش از اين ماجرا، روايتي است كه سعيد يعني دوست مشترك او و احسان برايش تعريف كرده است.
آن روز سعيد و همسرش به همراه احسان راهي كوهستان دربنده مي‌شوند و در آبشار سوتك كارگاه مي‌زنند، چون همسر سعيد احساس سرما مي‌كرده، به بالاي آبشار نرفته و در پايين مانده است.
اما سعيد و احسان شروع مي‌كنند به كارگاه زدن، احسان جلوتر از سعيد شروع به فرود از آبشار مي‌كند تا به انتهاي مسير مي‌رسد.
پايين آبشار يك حوضچه است و دره نورد بايد در مسير انتهايي فرود وارد حوضچه شود و بعد بيرون بيايد، احسان مانند هميشه وارد حوضچه مي‌شود اما بيرون نمي‌آيد.»
همسر سعيد تنها ناظر اين صحنه بوده كه اتفاقا از صحنه فرود فيلم مي‌گرفته است، او همه ماجرا از فاصله چند متري ديده است، احسان مانند هميشه به درون حوضچه مي‌رود اما بالا نمي‌آيد.
زن جوان كه نگران شده نزديك حوضچه مي‌رود اما احسان را نمي‌بيند، فشار آب آبشار به شدت بالا بوده و در اين هنگام است كه او متوجه مي‌شود مشكلي پيش آمده است، شروع مي‌كند به فرياد زدن و همسرش را با خبر مي‌كند، همسرش به سرعت پايين مي‌آيد و سعي مي‌كند او را بالا بكشد.
موقعيت بسيارخطرناكي بوده احسان براي اولين بار طناب حمايت نداشته است و سعيد بالاخره بعد از تقلاي بسيار موفق مي‌شود به سختي احسان را بالا بكشد.
مقدار زيادي آب وارد ريه آقاي دره‌نورد شده بود و در چنين شرايطي سعيد شروع مي‌كند به عمليات احياء و از همسرش هم مي‌خواهد با اورژانس و هلال احمر تماس بگيرد.
او سعي مي‌كند دوستش را به زندگي برگرداند اما فك احسان قفل شده بود و انجام عمليات احيا براي او خيلي سخت بوده است، با تمام اين مشكلات سعيد يك ساعت و نيم قبل از رسيدن تيم اول هلال احمر عمليات احياء را روي احسان انجام مي‌دهد.
بعد از آمدن گروه هلال احمر، امدادگران متوجه مي‌شوند كه عمليات احياء موفقيت‌آميز بوده و نبض احسان اگر چه ضعيف است اما همچنان مي‌زند اما با گذشت چهار ساعت از ماجرا و با وجود تزريق داروهاي مربوط به احياء، پزشك اعلام مي‌كند ديگر كاري از دستشان بر نمي‌آيد و با آمدن پليس آگاهي تهران و تاييد فوت، جسد به پزشكي قانوني انتقال پيدا مي‌كند.»
نويد چلنگر مي‌گويد اين آبشار 15 متر ارتفاع دارد و حوضچه‌اي به قطر 2 متر و نيم و عمق چهار متر دارد:« در سال‌هاي قبل، دره نوردها اين آبشار را در اوايل مرداد ماه مي‌پيمودند و در سرما و يا زماني كه فشار آب بالا بود در اينجا كارگاه نمي‌زدند تا اينكه دو سال پيش رشته‌اي به دره‌نوردي اضافه شد و آن دره نوردي درآب‌هاي يخ بود و احسان نيز اين علم را داشت اما احتمالا وي اطلاعات كافي درباره حوضچه نداشته.
اين حوضچه در تابستان عمق يك ونيم متري دارد و در زمستان و اوايل بهار عمق اين حوضچه به خاطر بارش باران و برف زياد مي‌شود، احتمالا احسان هم مانند من و خيلي ديگر از دره نوردان فكر مي‌كرد كه حوضچه مانند تابستان يك متر و نيم و يا نهايتا دو متر عمق دارد.»
او مي‌گويد حتي خودش هم نمي‌دانسته كه اين آبشار حوضچه‌اي به عمق چهار متر دارد تا اينكه روز 27 فروردين ماه همراه با يك تيم متخصص مسئول كشف دليل فوت دوست ماجراجويشان مي‌شوند:«ما بايد مي‌فهميديم كه چرا احسان را از دست داديم بايد دليل اشتباه را پيدا مي‌كرديم
بنابراين به همراه چند نفر از دره نوردان تخصصي و گروهي از متخصصان هلال احمر با تجهيزات كافي به محل وقوع حادثه رفتيم، همه زمان بندي‌ها را به گونه‌اي انجام داديم كه حادثه دقيقا شبيه سازي شود، حتي ساعت و درجه دماي هوا را هم اندازه گرفتيم.
درست ساعت 11 كارمان را در آبشار سوتك شروع كرديم، احسان هم حدود ساعت 11 از آبشار فرود آمده بود.»
- شبيه‌سازي حادثه
آنها چند نظريه و سناريو براي شبيه سازي اين حادثه داشتند. نويد از نظريه‌هاي تيم مي‌گويد:«بايد چند تست را جلو مي‌برديم تا ببينيم ماجرا از چه قرار بوده؛ اولين تست اين بود كه حوضچه را بررسي كنيم تا ببينيم فرد دره‌نورد با چه فشاري وارد حوضچه شده است.
در دومين تست بايد عمق و جريان آب را بررسي مي‌كرديم و بعد هم توانايي فرد براي بالا آمدن از حوضچه را مورد بررسي قرار مي‌داديم و متوجه مي‌شديم كه آيا خللي در بالا آمدن فرد از حوضچه مي‌توانسته پيش بيايد و پس از انجام اين مراحل، نظريه‌هاي ديگر را با دقت و ترتيب پيش مي‌برديم.»
تيم متخصص، تست شماره يك را انجام دادند و تا تست شماره سه پيش رفتند ولي بعد از تست شماره سه متوجه شدند كه ديگر نياز نيست ساير تست‌ها را انجام دهند.
نويد از روز شبيه‌سازي مي‌گويد:«محمدرضا احمديان يكي از دره‌نورد‌هاي خيلي باتجربه‌اي است كه سالها سخت‌ترين دره‌ها را پيموده است، از تيم دره نوردي، من، به همراه محمدرضا داوطلب انجام تست‌ها شديم.كارگاه زديم. اولين تست انجام شد.
محمدرضا از انتهاي آبشار به درون حوضچه رفت و بعد از 10 ثانيه بالا نيامد طناب حمايت را كشيديم و او را به سختي بالا آورديم محمد شوكه شده بود صورتش كبود بود و تا چند ثانيه نمي‌توانست حرف بزند بعد از اينكه كلي آب پس داد و سرفه كرد با صداي بلند رو به من گفت نويد عمق چهار متري و جريان هيدروليكي، احسان را از ما گرفته است.»
- جريان هيدروليكي
چلنگر مي‌گويد جريان هيدروليكي آب يكي از خطرناك‌ترين اتفاق‌هايي است كه مي‌تواند هر فردي را به كام مرگ بكشاند، دراين موقعيت، فرد به درون جريان پايين رونده آب كشيده مي‌شود و به عمق حوضچه فرو مي‌رود كه خروج از جريان هيدروليكي آب بسيار دشوار است.
وي ادامه مي‌دهد: جريان آب اين حوضچه به حدي خطرناك بود كه كمتر كسي مي‌توانست از اين گرداب رها شود، بعد از آقاي احمديان، من وارد حوضچه شدم اما به محض ورود با شدت زيادي زير آب رفتم، جريان آب مانع اين شد كه من بالا بيايم، فشار شديدي را در قفسه سينه‌ام احساس مي‌كردم.
7 ثانيه طول كشيد تا بچه‌هاي تيم، مرا از طريق طناب حمايت بالا بكشند، زماني كه به روي آب آمدم صورتم كبود شده بود و كلي آب خورده بودم.
من هم نظر محمدرضا را داشتم، احتمالا احسان فقط به خاطر جريان هيدروليكي آب، جان باخته بود، چون فشار آب اجازه نفسگيري به ورزشكار نمي‌داد و جريان هيدروليكي فشار زيادي را به قفسه سينه و ريه وارد مي‌كرد.»
با دو بار تست كردن حوضچه، گروه به كار خود پايان دادند، ديگر نيازي به آزمايش موارد ديگر نبود، همه اعضاي گروه همين نظر را داشتند كه جريان هيدروليكي آب حوضچه جان هم تيمي‌شان را گرفته است.
منبع:همشهري سرنخ