چهار سال پيش در حالي كه توان جسمياش رو به تحليل بود و به سختي توانست از پلههاي مجله بالا بيايد آخرين مصاحبهاش را با تماشاگر انجام داد.
در حالي كه سرطان او را ذرهذره از بين ميبرد باز هم با صراحت هميشگي با طرفدارانش صحبت كرد.
ناصرخان حجازي حالا ميان ما نيست و تنها ياد و خاطره و مسلكي كه داشت باقي مانده؛ مسلكي كه همواره توسط پسر خلفاش آتيلا بازگو ميشود.
حالا كه ناصرخان ميان ما نيست آتيلا حرفها و اعتقادات او را تكرار ميكند تا مردم فراموش نكنند حجازي در زندگي دنبال چه چيزهايي بود، هرچند كه خود آتيلا هم ميگويد ذرهاي مانند پدرش نيست و او فقط يكي بود ...
آتيلا حجازي در گفتوگويي تفصيلي با تماشاگر درباره پدرش و استقلال صحبت كرد.
- زندگي براي شما بدون ناصرخان اين روزها چطور ميگذرد؟
طبق روال چهار سال گذشته ياد و خاطرهاش هميشه با ما است و زندگيمان با پدرم جريان دارد. حضور او در زندگي ما هميشگي است. پدرم هميشه در تنهايي و هرجا كه هستم ياد و خاطرهاش براي من زنده است.
- هنوز هم هوادارانش پيامك ميدهند؟
بله؛ تلفن پدرم روشن است و مردم روزي60 تا 70پيامك براي پدرم ميزنند.
- چه حسي از اين پيامكها به شما دست ميدهد؟
خيلي خوشحال ميشوم. مادرم آخر شبها به من ميگويد پيامكها را برايش بخوانم و خواندن پيامك مردم يكي از مسائلي است كه در زندگي ما هميشه وجود دارد.
اين پيامكها پدرم را زنده نگه داشته است. چهار سال گذشته به مناسبتهاي مختلف تعداد اين پيامكها زيادتر هم ميشود. وقتي مناسبت خاصي است مانند عيد يا روز پدر روزي 7-8بار پيامكها پر ميشود و ما پاك ميكنيم.
مثلا عيد امسال پيامك زده بودند ناصرخان آنجا خوش بگذرد و عيدت مبارك يا جات خالي، امسال عيد خوبي با ياد و خاطره تو داشتيم.
اين پيامكها ياد و خاطره پدر را زنده نگه داشته است. هرچند كه خيليها دوست دارند با دو خاطره، ناصر حجازي از بين برود اما مردم اين طور فكر نميكنند.
- يعني افرادي هستندكه از حجازي هم ميترسند؟
متاسفانه كساني كه زياد بله قربانگو هستند در اولويتند. نميدانم ميتوانيد اين صحبتها را بنويسيد يا نه اما من حرفم را ميزنم...
در اين فوتبال معمولا چاپلوسها بيشتر تحويل گرفته ميشود و جايگاه خوبي دارد اما اين افراد از نظر مردم جايگاه خوبي ندارند؛ مثل پدر من كه براي مردم هنوز زنده است ولي خيليها از سايه او هم ميترسند.
مردم اگر حجازي را دوست دارند چون از او دروغ نشنيدند و هرگز دنبال اسم و رسم نبود.
- مردم هم ناصر حجازي را به خاطر همين تفاوتهايش دوست داشتند؟
باورتان ميشود پدر من يك دوست پولدار هم نداشت و مثل خيليها دنبال افرادي نبود كه مشاغل گنده و پردرآمد دارند. ناصر حجازي چهار تا رفيق داشت كه آدمهاي ساده و معمولي بودند و تا آخر عمرش هم با آنها رفاقت كرد.
حجازي در سالهايي كه ميان ما بود همواره يك زندگي ساده و معمولي داشت و سالم زندگي كرد. هرچند گاهي آدم سالمي بودن زياد به درد نميخورد و به هيچ جا نميرسي.
من خيلي به پدرم ميگفتم چرا اين كار را نميكني و با فلاني رابطه نميگيري؛ ميگفت: گردنم را هم بزنند اين كار را نميكنم. مگر آن پولداره چي ميخورد كه نميخوريم.
آدمهاي پولدار اگر جوجهكباب ميخورند ما هم يك سيخ جوجهكباب را ميتوانيم بخوريم. آنها اگر بنز سوار ميشوند ما همين ماشين هيوندا را سوار ميشويم، اما گردن كج نميكنيم و زير بليط كسي نميرويم.
من ميگويم اگر ناصر حجازي زبانش دراز بود و حرفهايش را ميزد به خاطر اين بود كه دست كسي آتو ندارد. كسي كه مسائل را ميبيند و حرف نميزند شما مطمئن باش جايي آتو دارد. پدر من به جايي وصل نبود و براي همين حرفش را هم ميزد.
- شايد براي همين است كه خيلي هم در استقلال دوام نياورد؟
برخي از افرادي كه در استقلال كار ميكنند ميترسند نانشان قطع شود و براي همين است كه چسبيدهاند به اين تيم. بودن به هر قيمتي قشنگ نيست كه فقط باشيم. براي همين است كه آدمي مثل حجازي در فوتبال ما اصلا نيست.
- اما اگر به انتقاد كردن باشد خيليها مثل مايليكهن هم انتقاد ميكنند؟
من كلي صحبت ميكنم و منظورم فرد خاصي نيست. كساني كه انتقاد ميكنند بعد از گرفتن پست سكوت ميكنند. بعد از حرفهاي حجازي زمان گذشته و حالا خيليها به حرف پدرم رسيدند.
- اين كه ميگويند ناصر حجازي مكتب دارد و هر كس عليه قلعهنويي حرف بزند يعني در مكتب حجازي هست چقدر با شخصيت و تفكر ناصرخان همخواني دارد؟
پدر من هرگز مكتب نداشت و ندارد. پدر من فقط يك جمله را در طول زندگي همواره سرلوحهاش قرار داده بود و ميگفت: «انسان خوبي باش و براي مردم هر كاري بكني كم است و هرگز به مال و ناموس مردم چشم نداشته باشيد.»
- پس اينگونه راحتتر ميشود صحبت كرد. در فوتبال ما چه كساني را با پدرتان ميتـوانيد مقايسه كنيد؟
با صراحت ميگويم هيچ آدمي در صداقت و خيلي خصوصيات ديگر كه در روحيات پدرم بود به گردپاي ناصر حجازي هم نميرسد. كلا هيچ كسي نميتواند راه و رسم حجازي را در فوتبال ايران دنبال كند.
هيچكسي قدرتاش را ندارد مانند حجازي باشد. چه كسي ميتواند به خاطر اعتقاداتش در زير پله زندگي كند، آن هم در هندوستان.
زندگي در يك زيرپلهاي تاريك و نمناك كه پر از سوسك و حشره بود در توان خيليها نيست؛ آن هم اين سوسولهاي امروزي.
خوب است خيليها بدانند حجازي به خاطر اعتقاداتش در هندوستان و زيرپله زندگي كرد؛ زيرزميني كه در آن حتي تلويزيون هم وجود نداشت و تنها با صد دلار به هندوستان رفت.
او اشك ميريخت و ميگفت جايي ميخوابد كه باران تا دم تختاش را خيس ميكرده و پر از سوسك و موش بود. هرچه ميگفتيم برگرد اما به خاطر اينكه زير بار حرف زور نرود ميگفت هرگز اين كار را نميكند. به خدا سختيهايي كه پدرم كشيد يك ساعتش را هم خيليها نميتوانند تحمل كنند.
- خودت چقدر سعي كردي مثل ناصر حجازي باشي؟
آتيلا حجازي با پدرش قابل مقايسه نيست و نميتوانم مثل پدرم باشم.
- البته چون پسر ناصر حجازي هستي توانستي در فوتبال مربيگري كني؟
متاسفانه چون لابيگري بلد نيستم سرمربي هيچ تيمي هم نميشوم. اگر كار در فوتبال ايران به علم و دانش با تحصيلات دانشگاهي، مسلط به زبان انگليسي و سپري كردن دورههاي آموزشي و مربيگري باشد كه من همه را دارم و فوتبال هم بازي كردهام و نميتوانند بگويند فوتبال بازي نكردهام اما مشكل اين است كه امثال ماها را قبول ندارند و نميخواهند در فوتبال ايران فعاليت كنيم.
امثال آتيلا حجازي چون ارتباط و رابطه بازي ندارند بايد در خانه، خانهنشين شوند. من ميگويم من كه تمام مراحل را طي كردهام در ليگ برتر كه نه، در ليگ يك و دو و حتي ليگ سه هم تيم به ما نميدهند. چون پسر حجازي هستم نبايد در اينفوتبال باشم.
- بازيهاي استقلال را دنبال ميكني؟
قبل از هر چيزي متاسفم كه كاري كردند تا بازيهاي استقلال با2 يا 3هزار تماشاگر برگزار شود، در حالي كه در كورس قهرماني هستيم.
همه چيز روزي براي مردم مشخص ميشود. مردم ما با عقل و شعور هستند. زمان معلوم ميكند چه كساني درست ميگفتند.
اتفاقا مصاحبه آندو را ميخواندم و با او موافق هستم. آندو احتياجي ندارد كه بخواهد بيخودي از كسي تعريف كند و از لحاظ مالي تامين است و نگران نيست روزياش قطع شود، چون مستقل است و تا جايي كه من از او شناخت دارم هرگز دروغگو نيست و او هم حرف خيليها را ميزند كه استقلال را آقايان به اين روز
انداختهاند.
- اما قلعهنويي مدعي است كه دشمنان استقلال به خاطر ضربه زدن به او استقلال را به اين روز انداختهاند؟
يعني دشمنان آقايان و استقلال اينقدر قدرت دارند كه 50-60هزار نفر را از ورزشگاهها فراري دهند. خجالتآور است... پرسپوليس كه وسط جدول است و احتمال سقوط دارد در هر بازي 15تا 20هزار نفر حداقل ميآيند، آن وقت استقلال كه مدعي قهرماني است 2تا 3هزار نفر براي بازيهايش ميآيند.
دلايل اين قهر استقلاليها را همه ميدانند. چون در استقلال جايي براي استقلاليهاي واقعي وجود ندارد. كجايند اصغر حاجيلو، عبدالعلي چنگيز و شاهين بياني. آنها را اگر در كادر فني راه ندادند چرا در چارت سازماني استفاده نميشوند.
اما قلعهنويي در اين فصل از 13كاپيتان استقلال در كادر فني استفاده كرده است؟
اينها فقط با مردم عكس مياندازند و كاري نميكنند. 13كاپيتان هيچ كاره در تمرينات و تصميمات حضور دارند. اين نوع كار كردن به چه قيمتي.
- قبول داري كه برخي از شاگردان قلعهنويي حالا كه جدا شدهاند مصاحبه ميكنند مانند آندو...
در اين مورد صحبتي ندارم، چون همه آنها قابل احترام هستند.
- كلي ميگويم، وقتي كار ميكردند ميگفتند قلعهنويي مرد است و بعد از جدايي گفتند نامرد و هزارتا حرف ديگر؛ اين شيوه در مكتب حجازي جايي دارد؟
گفتم كه حجازي مكتب ندارد و نخواهد داشت. به طور كلي ميگويم اگر جايي احساس ميكني نبايد بروي و كار كني نرو اما اگر رفتي و بعد بيرون آمدي ديگر حرف زدن پشت سر مديران يا سرمربي درست نيست.
البته اين فرهنگ غلط ما است كه جلوي رو تعريف ميكنند و پشت سر فحش ميدهند. همين است كه حجازي را با سايرين متفاوت كرده، چون او پر دل و جرأت بود. خود من هم جرات پدرم را ندارم و برخي حرفهاي او را نميتوانم بزنم.
- پس قبول داري امثال رحمتي، آندو و اكبرپور خيلي هم نميتوانند خودشان را شاگرد حجازي بدانند چون روششان درست نيست...
اينهايي كه اسم برديد دوستان من هستند و نميتوانم حرفي دربارهشان بزنم. به هرحال مردم خودشان قضاوت ميكنند.
- در اين مدتي كه از فوت ناصرخان حجازي گذشته كمتر از سالهاي اول نام حجازي شنيده ميشود.
براي اينكه در استقلال چنين شرايطي به وجود آوردند. دعوا ميكنند، اگر كسي اسم حجازي و مجيدي را بياورد. اين فضايي است كه در استقلال وجود دارد كه بنرهاي حجازي و تيشرتهايش را در دست هواداران و تنشان پاره ميكنند.
زمان فوت پدر هيچجا اطلاعرساني نميكنند كه مراسم خاكسپاري از كجا شروع ميشود و 70- 80دستگاه اتوبوس مردم را وسط راه پيدا ميكنند تا به بهشتزهرا نرسند.
با اينحال،ديديد آنهمه آدم آمدند. بعضي وقتها به مادرم ميگويم واقعا نژاد بابا مال كجاست كه اينطور با او برخورد ميكنند. ناصر حجازي به خاطر وطنش هيچ كجا نرفت.
خودم شاهد بودم از كانادا، استراليا و آمريكا پيشنهاد داشت تا برود آنجا زندگي و كار كند اما ميگفت يك روز هم نميتوانم در ايران نباشم. براي همين ماند و نرفت.
الان با اينكه چهار سال از فوت ناصر حجازي گذشته اما مردم هنوز او را دوست دارند و هرجا ميروم از بانك تا شهرداري و... نميگذارند معطل شوم در حالي كه خودم در صف ميايستم و دوست ندارم از نام پدرم سوءاستفاده كنم.
- مرحوم ناصرخان نامزد رياست جمهوري هم شد.
به نظر من ناصر حجازي به هيچ كس شبيه نبود و اگر كانديداي رياستجمهوري ميشد فقط ميخواست به مردم خدمت كند.
- فكر ميكني اگر راي ميآورد ميتوانست موفق باشد؟
بله؛ ميتوانست كمك كند. او افراد توانمند را ميشناخت و ميدانست از پس اين كار برميآيد. او خودش ميدانست رد صلاحيت ميشود چون رجل سياسي نبود اصلا نميدانست سياست چه هست. فقط يك بار درباره يارانهها صحبت كرد وگرنه نميدانست سياست را چطور مينويسند.
- خودت چطور؟ نميخواهي به عنوان پسر حجازي وارد عرصه سياست و انتخابات شوي؟
من اينكاره نيستم. از اين مسائل اطلاعي ندارم و علاقهاي به كار سياسي ندارم.
- خيليها فرهاد مجيدي را وارث ناصر حجازي ميدانند ولي او حاضر شد با قلعهنويي كار كند و بعد هم عليه او موضع گرفت. واقعا فرهاد مجيدي پيرو ناصرخان بود؟
در اين زمينه هيچ نظري ندارم. مردم مسائل را ميدانند و همين كه گفتم، نظري ندارم. خود مردم متوجه ميشوند اما باز هم ميگويم پدر من مكتب نداشت و كسي هم نبايد به نام او براي حجازي مكتب درست كند.
منبع:همشهريتماشاگر